
متافیزیک از نگاه فیزیک
جستجوي حكمت معنوي در ميان
دانش جديد
"انديشهاي كه در همان نگاه اول، عجيب و غريب و غيرعادي به
نظر نرسد، راه به جايي نخواهد برد" (فريمن دايسون)(1)
كتاب متافيزيك از نگاه فيزيك(2)
اثر دكتر فرد آلن ولف(3)، اثر ديگري است در تلاش براي تحقق يك بينش
معنوي مبتني بر دستاوردهاي فيزيك جديد. فرد آلن ولف دكتراي خود را در رشته فيزيك
در سال 1963 از دانشگاه كاليفرنيا در لسانجلس(4) اخذ كرد. وي سالها
در دانشگاه پاريس، دانشگاه عبري اورشليم، دانشگاه لندن و مؤسسۀ هان مايتنر(5)
در برلين به تدريس مشغول بود. ولف، هدف از نگارش اين كتاب را "اميد به تركيب
گسترههاي فيزيك جديد با انديشه معنوي و باطني" بيان ميكند. كتاب، با زباني
ساده و نگاهي تصويري و جذاب، خواننده را با دستاوردهاي شگرف فيزيك جديد در تبيين
شگفتيهاي جهان و توانمنديهاي ناشناخته انسان، آشنا ميكند.
ولف در بخش آغازين اين كتاب
به ارتباط ظريف مابين تصور و واقعيت اشاره كرده و بيان ميكند كه تا زمان كشف نظريۀ
جديد كوانتومي، چنين تصور ميشد كه جهان مادي و تفكرات ما دربارۀ آن كاملاً جداي
از يكديگر هستند. اما "فيزيك كوانتومي به ما نشان داد آنچه به تصور ميآوريم
همان چيزي است كه ميبينيم. بهعبارت ديگر، تصور ما از جهان و واقعيتي كه جهان،
خود را در قالب آن به ما عرضه ميكند به طور بنياديني بههم ربط دارند". قصد
اين است كه نشان داده شود، هر چه در مورد خود و ديگري ميانديشيم، تعيينكننده اين
است كه براي ديگري و خودمان چگونه هستيم. و اين، به يكباره عملي نميشود، بلكه
احتياج به زمان دارد. آنگونه كه ما هستيم، طي تفكراتِ طولاني، دقيق و سخت شكل
گرفته است. "بايد گفت آنچه هستيم ساختار ويژهاي از تفكر است. با دگرگون كردن
افكار دربارۀ خودمان، خودمان را واقعاً تغيير خواهيم داد!" بر اساس فيزيك
كوانتومي، چنين به نظر ميرسد كه انديشه، موجب تغيير شدت تابع موج كوانتومي خواهد
شد. بدين ترتيب، شدتِ موج كوانتومي، معياري براي احتمالِ وقوع رويدادهاست. بر اين
اساس، "هر چه آگاهي و هوشياري فرد مشاهدهكننده بيشتر باشد، احتمالِ وقوع
رويداد هم بالاتر است". خصوصيات و شرايط فيزيكي شيميايي نه تنها آگاهي را به
وجود ميآورند، بلكه به طور عميقي احساسات [موجودات] را تحت تأثير قرار ميدهند.
اما آيا آگاهي نيز تأثيري بر شرايط فيزيكي شيميايي دارد؟ بهعبارت ديگر، آيا با
مطالعۀ طبيعت ميتوان نتيجه گرفت كه بدن انسان، از قوانين فيزيك، تبعيت
نميكند؟" ميدانيم كه پاسخ متداول به اين پرسش تا قبل از مطرح شدن نظريه
كوانتوم، منفي بود: بدن بر ذهن اثر ميگذارد، ولي ذهن بر بدن تأثيري نميگذارد.
اما اينك ديدگاه ما تغيير كرده است. "يوجين ويگنر"(6) برندۀ
جايزه نوبل در سال 1967 چنين ميگويد: "دركِ اينكه اجسام فيزيكي و ارزشهاي
معنوي كيفيتي يكسان از هستياند تا حدودي باعث آرامش ذهني من شده است . . . هر چه
باشد، اين تنها نگرش شناخته شدهاي است كه با ساختار كوانتومي سازگاري دارد(7)".
ولف معتقد است كه اگر آگاهي بتواند توابع موج كوانتومي را تغيير بدهد، انديشه و
تفكر ميتواند از ديوارهاي نور كه ما را احاطه كردهاند بيرون بپرد. دليل آن اين
است كه امواج كوانتومي سريعتر از نور حركت ميكنند. جهش كوانتومي، حركت چيزي از
يك نقطه به نقطهاي ديگر است، بدون اينكه از مناطق حد واسط آنها عبور كند. دقيقاً
مشابه آنچه كه در برخي از فيلمهاي فضايي تخيلي ديده ميشود، بهطوري كه شيء در
يك لحظه در يك محل محو ميشود و در همان لحظه در محلي ديگر ظاهر ميشود. آنچه
اتفاق ميافتد اين است كه موج، دستخوش نوع بهخصوصي از حركتِ سريعتر از نور
ميشود. اين حركت را فروپاشي تابع موج ميناميم، يا اگر تعريف ولف را ترجيح بدهيد،
انفجارِ موج. هر زمان كه انفجارِ موج داشته باشيم، يك جهش كوانتومي وجود خواهد
داشت و هر زمان كه يك جهش كوانتومي رخ بدهد، آگاهيمان نيز دستخوش يك جهش كوانتومي
ميگردد. زماني كه جهش اتفاق ميافتد، از موقعيتِ جديدِ شيء آگاه ميشويم. اين
همان چيزي است كه از شهود يا فهم ناگهاني مدّ نظرمان است. اين اتفاق نميتواند در
همان لحظه، بدون ايجاد تغيير در جهان، رخ بدهد. رابطه ميان فهمِ يك اتفاق و خود آن، بسيار بسيار
معنيدار و تنگاتنگ است. اين معني تا حد زيادي مشابه ديدن خودتان در آينه است.
تصوير شما چيزي است كه مشاهده ميشود، و البته شما مشاهدهكننده هستيد. "اگر
آگاهي خود از تصويرتان را تغيير بدهيد، تصوير شما تغيير ميكند"، اينطور
نيست؟
در ادامه كتاب، ولف به تشريح
پديدههاي شگفتانگيزي نظير تفسير جهانهاي موازي اِوِرِت از مكانيك كوانتومي،
فضا-زمان مينكوفسكي و مخروط نوري، حفرههاي سياه، مطلق نبودن فضا-زمان، پاد ماده و
پديدههاي فوق طبيعي پرداخته و در هر مورد، ايدههاي فوقالعاده جالبي را مطرح ميكند.
به عنوان مثال در ارتباط با رؤيا اين پرسش مطرح ميشود كه "آيا ميتوانيد در
رؤيا خود را چون ناظري در عصر حجر تصور كنيد و بهطور واقعي به آن عصر باز گرديد؟
آيا ميتوانيد با بيدار شدن و خروج از رؤيا به زمان حال مراجعه كنيد؟ آيا
ميتوانيم مطمئن باشيم كه رؤياهايمان فقط در سر ما اتفاق ميافتند؟ شايد رؤياها ما
را به مكانهايي ميبرند كه نميتوانيم با كالبد خود به آنجا برويم. شايد در هنگام
رؤيا، با جهان ديگري موازي با اين جهان هماهنگ ميشويم." رؤياها
و توهمات هر دو وجود دارند، همۀ آنها يكسان نيستند. ممكن است در برخي از آنها
آگاهانه قادر به هدايت اعمالتان باشيد. شايد سفر در زمان، سفر در مكان و تجارب
خروج از جسم، با همديگر مرتبط باشند. اگر افكار ما با امواج كوانتومي انتقال
مييابند، هيچ دليل منطقياي وجود ندارد كه نتوانند درون نزديكترين حفرههاي سياه
خروجي جهانهاي موازي - جهانهايي كه امكان دارد گذشته يا آينده خودمان باشند - به
گردش درآمده، وارد آنها شده يا از آنها خارج شوند. "اگر افكار ما با امواج
كوانتومي انتقال يابند، ميتوانند با سرعتي بالاتر از سرعت نور، رو به مرزهاي جهان
حركت كرده و باز گردند".
در ادامۀ كتاب، اين پرسش
مطرح ميشود كه آيا سطح بالاتري از آگاهي وجود دارد؟ آيا قادريم با آن يكي شده، از
وجودش آگاه شويم؟ در طول تاريخ، انسانها آرزو داشتهاندكه با خداي خود يكي شوند،
هر آنچه خدا خوانده ميشود. شايد آن يكي شدن و وحدت، با ارتباط اينشتيني يا
كوانتومي ميان همۀ ما رابطه داشته باشد. بهطور قطع، فيزيك كوانتومي ديدمان
راگستردهتر كرده است.
حال، چطور اين كار را انجام
دهيم؟ چگونه ميتوانيم ياد بگيريم اين رابطه را حس كنيم، چطور ميتوانيم هوشيارتر
و حساستر شويم و به درك بيشتري از خودمان و جهاني كه در آن زندگي ميكنيم دست
يابيم؟ پاسخ ساده است. در گام اول، بايد دست به انتخاب بزنيم. آيا به واقع
ميخواهيم هوشيارتر باشيم؟ آيا حساسيت بيشتر، آن چيزي است كه ما همه خواهان آن
هستيم؟ آيا آرزوي فهم جهاني را كه در آن زندگي ميكنيم داريم؟ اگر پاسخ مثبت به
اين پرسشها برايتان اهميت دارد، شما هم اكنون نيز با سطح آگاهي بالاتر در ارتباط
هستيد. در صورتي كه، چنين عقايدي برايتان اهميت ندارند، به هيچگونه اطلاعي از سطح
آگاهي بالاتر دست نخواهيد يافت. انتخاب با "آگاهي" نيست، انتخاب با
شماست. براي شنيدن اخبار، بايد گيرنده را روشن كنيد و براي روشن كردن آن، در ابتدا
بايد بخواهيد كه به اخبار گوش بدهيد. به عقيده ولف "يكي از خوديابيهاي بزرگ
فرايند "هماهنگي" با سطح آگاهي بالاتر است".
شايد كل جهان فقط رقصي بزرگ
باشد. در صورتي كه امواج كوانتومي بنيان تمامي مواد و آگاهي را تشكيل دهند، پس
ميتوان گفت كه وجود هماهنگي در جهان يك ضرورت است؛ چرا كه همۀ امواج بايد حركتي
متناوب و موزون داشته باشند. "از آنجا كه موج كوانتومي سريعتر از نور جريان
دارد، هماهنگي در همۀ زمان حضور دارد".
كتاب متافيزيك از نگاه فيزيك
با مجموعهاي غني از فهرست منابع و كتابشناسي به پايان ميرسد. اين كتاب، براي
آنانكه حكمت كهن را در ميان دانش جديد ميجويند، سرآغاز سفري شگفتانگيز است،
سفري به سوي ناشناختهها.
پينوشت:
1- Freeman
Dyson
2- متافيزيك از نگاه فيزيك، ترجمهاي است از كتاب Space-Time and Beyond ، نويسنده فرد آلن ولف
3- Fred
Alan Wolf
4- University
of California, Los Angeles (UCLA)
5- Hahn Meitner
6- Eugene
Wigner
7- ئي. ويگنر، تقارنها و
انعكاسها، انتشارات دانشگاه اينديانا، بلومينگتون، 1967
منبع: فصلامه علوم
باطني ، شماره 4 و 5
بازگشت
Share
|