مقاله : فقط و فقط از خود خودش
مادر بچههايش را كه در پارك مشغول بازي بودند صدا زد و از كيسهاي كه در دست داشت به هر يك از آنها يك آبنبات چوبي بزرگ داد . همهي بچهها يك آبنبات چوبي از مادر گرفتند و دوباره مشغول بازي شدند، بجز يك دختر كوچولو كه آنقدر سرگرم سرسره بازي بود كه صداي مادرش را نشنيده بود. وقتي از سرسره بازي خسته شد تصميم گرفت برود سراغ تاب بازي. ميخواست به يكي از خواهرها يا برادرهايش بگويد كه تاب را برايش هل بدهد كه ناگهان متوجه شد همهي آنها يك آبنبات چوبي بزرگ در دست دارند. بعضي هم مشغول ليسيدن آبنباتهايشان شده بودند، اما خودش آبنباتي نداشت. يكي يكي سراغ خواهرها و برادرهايش رفت و از آنها خواست كه از آبنباتشان به او هم بدهند. اما هر كدام چيزي گفت و بهانهاي تراشيد. يكي گفت: من آبنباتم را ليسيدهام، اگر تو بخوري مريض ميشوي، دومي گفت: مال خودم است، به تو نميدهم و سومي گفت: من آبنباتم را جويدم، تمام شد، اما وقتي ديد اشك از چشمان خواهر كوچكش سرازير شد گفت: چرا از مامان نميگيري...
من كه كمي آنطرفتر روي نيمكت نشسته و شاهد تماشاي اين صحنهها بودم، با خود فكر كردم اگر اين دختر كوچولو از اول سراغ مادرش رفته بود، بدون اينكه اينقدر از بقيه بخواهد و نااميد شود، به وصال آبنبات چوبي رسيده بود!
حكايت مخلوق و خالق نيز بيشباهت به اين نيست.
درحالي كه يك پدر و مادر، حتي قبل از تولد فرزندشان خود را نسبت به تأمين نيازهاي او مسئول ميدانند، چگونه ممكن است خالق نسبت به تأمين نيازها و پاسخگويي به خواستههاي مخلوقاتش بيتفاوت باشد؟
خداوند متعال خطاب به انسان ميفرمايد:" وظيفهي تو دعا و نيايش است و بر من است اجابت كردن آن، از دعا كردن ملول و كسل نشويد زيرا كه من از اجابت كردن ملول و كسل نميشوم.(1)
و به عيسي(ع) نيز چنين فرمايد: اي عيسي از من بخواه هر چه ميخواهي و از ديگري مخواه. از تو دعا شايد، و از من اجابت بايد...(2)
بسيار ديده شده كه شخصي خواستهي خود را به ظاهر از خدا ميطلبد ولي در واقع چشم اميدش به ديگران است.(3) چنين دعايي دعايي حقيقي نيست. بلكه در دعاي حقيقي، اميد شخص تنها به خداوند است و ميداند كه ديگران تنها وسيلهاي هستند در دستان او، و تنها اوست كه پاسخ دهنده و حلال مشكلات است، حتي اگر در ظاهر مشكل به دست ديگران و از طريق آنان گشوده شود. دعاي حقيقي در خواست از خود خداي حيّ، و فقط و فقط از اوست. (4)
از آن سو هستند افرادي كه براي حل مسائل خود به روال معمول قضيه اقدامهاي لازم را انجام ميدهند، اما در باطن كاملاً آگاهاند كه همهي اين روالهاي ظاهري نيز به دست خداوند پيش ميرود و گرهها تنها به دست اوست كه گشوده ميشوند. چنين رويكردي نه تنها با دعاي حقيقي در تناقض نيست، بلكه در تأييد آن است.
قول خداوند، به آدم و داوود و ديگر پيامبران چنين بود :
" به عزت و جلالم و به بزرگي و رحمتم، بر عرشم سوگند که اگر بنده اي از بندگانم چيزي از من بخواهد و من بدانم قصد او منم، و آسمان و زمين با او لج باشند و مخالفش شوند و مانعش گردند، من از بين آنها راه را باز ميکنم و جوابش را ميدهم و خواستهاش را اجابت ميکنم."(5)
دعا امكاني است كه خداوند آن را براي رفع تمام نيازها در اختيار انسان قرار داده است، امكاني كه از طريق آن بهترين پاسخها حاصل ميشود. اما خداوند اختيار انسان را نيز از او سلب نميكند، او ميتواند نيازهاي خود را از غير خدا نيز درخواست كند، هرچند معلوم نيست نهايت كار به كجا بينجامد! كودكي كه از مادر خوب و مهربان خود درخواست غذا كند مفيدترين و بهترين و مغذيترين غذا را دريافت ميكند، چرا كه سلامتي كودك براي مادر مهم است. اما درخواست غذا از يك غريبه ممكن است جوابش دريافت هله هولههاي بيماركننده باشد.
بسيار ديده شدهاند اشخاصي بدون اينكه چيزي را از خدا خواسته باشند، با زدن به هر در و پنجرهاي و شايد هم ديواري! به نوعي به خواستهي خود دست يافتهاند. اما دير يا زود به اينجا رسيدهاند كه اي كاش هرگز به آن خواسته دست نمييافتند.
اصرار زياد به انجام يك كار، نوعي خلأسازي است، اما چنين اصراري، بيشتر شبيه به دعاي بدون توكل است. طبق قانون طبيعت، آن خلأ ايجاد شده پر خواهد شد، اما معلوم نيست با چه چيزي!
حضرت علي(ع) ضمن نامه اي به امام حسن(ع) فرمودند: بدان، همان كسي كه گنجهاي آسمانها و زمين را در اختيار دارد به تو اجازهي دعا و درخواست را داده است و اجابت آن را نيز تضمين نموده، به تو امر كرده كه از او بخواهي تا به تو عطا كند و از او درخواست رحمت كني تا رحمت اش را بر تو بفرستد. خداوند بين تو و خود كسي را نگذاشته و تو را ناچار نگردانيده كه نزد او شفيع و ميانجي ببري، پس هرگاه به دعا بخواهي درهاي رحمت و نعمتش را ميگشايي."
خداوند سهامدار كل و رئيس شركت بزرگ كل هستي است و تنها قانونگذار آن، با تفاوتي از زمين تا آسمان با رؤساي ساير شركتها. يكي از اين تفاوتها اين است كه درِ اتاق خداوند هميشه به روي همهي كارمندان شركت جهانياش باز است و به امور و مشكلات همهي كارمندان رسيدگي ميكند. با وجود داشتن چنين رئيسي، عقل حكم ميكند كه كارمندان براي رتق و فتق امور خود، بهجاي رجوع به كارمندان هم سطح خود و يا حتي ديگر رؤسا يكراست به اتاق رئيس كل بروند.
خداوند صاحب كل هستي است و همه چيز ملك اوست. ديگران امانتداراني بيش نيستند. شرط به دست آوردن هرچيز درخواست آن از صاحب اصلي آن است و نه از امانتداران آن.(6)
"خداوند"اجابت كنندهي همهي دعاهاست.(7) تنها مخاطب هر دعاي حقيقي و تنها پاسخگوي حقيقي هر دعا "او" است، "او" بر خود واجب کرده که هر بنده اي چيزي از "او"بخواهد، "او" پاسخش را بدهد. پس به قولي شايسته است بگوييم:
"اي خداوند اجابت، هيچ خواستني در آستان تو بياجابت نميماند. ما را خواستن بياموز." ... خواستني در حضور خداي حيّ، و فقط و فقط از خودش ...
4- امام علي(ع) ميفرمايند: به جز از خداي سبحان چيزي نخواهيد. (غررالحکم، فصل 5، گفتار 273) و نيز از امام صادق(ع) روايت است كه فرمود: "اگر خواستيد هر دعايي كنيد مستجاب شود از همهي مردم مأيوس شويد و اميدي جز از خداوند نداشته باشيد، وقتي خداوند از دلت اين را دانست، آنگاه هر چه بخواهي به تو ميدهد." آداب راز و نياز (ترجمهي عدهالداعي)، ص 147
7- "چون بندگانم دربارهي من از تو ميپرسند، بگو كه من نزديكم و دعاي دعا كننده را وقتي كه من را بخواند اجابت ميكنم..." (بقره: 186)
بازگشت
Share
|