بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد. همانا خداوند، همه گناهان را مى ‏آمرزد، كه او خود آمرزنده‏ ى مهربان است. سوره زمر 53                    و پيش از آن كه شما را عذاب فرا رسد و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان روى آوريد و تسليم او شويد. سوره زمر 54                     و از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد، در حالى كه از آن خبر نداريد. سوره زمر 55                    تا [مبادا] كسى بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهى كردم! و حقّا كه من از ريشخند كنندگان بودم. سوره زمر 56                     
 

حسين(ع) از ديدگاه دکتر شريعتي

 

«شهيد در لغت، به معناي حاضر، ناظر، به معناي گواه و گواهي دهنده و خبر دهنده راستين و امين و هم‌چنين به معني آگاه و نيز به معني محسوس و مشهود، کسي که همه‌ي چشم‌ها به او است و بالاخره به معني نمونه، الگو و سرمشق است.»(1)

 

«شهيد، قلب تاريخ است؛ هم‌چنان که قلب به رگ‌هاي خشک اندام، خون، حيات و زندگي مي‌دهد، جامعه‌اي که رو به مردن مي‌رود، جامعه‌اي که فرزندان‌اش ايمان خويش را به خويش، از دست داده‌اند و جامعه‌اي که به مرگ تدريجي گرفتار است، جامعه‌اي که تسليم را تمکين کرده است، جامعه‌اي که احساس مسئوليت را از ياد برده است و جامعه‌اي که اعتقاد به انسان بودن را در خود باخته است و تاريخي که از حيات و جنبش و حرکت و زايش بازمانده است؛ شهيد هم‌چون قلبي، به اندام‌هاي خشک مرده بي‌رمق اين جامعه، خون خويش را مي‌رساند و بزرگ‌ترين معجزه‌ي شهادت‌اش اين است که به يک نسل، ايمان جديد به خويشتن را مي‌بخشد. شهيد حاضر است و هميشه جاويد؛ کي غائب است؟» (2)

 

«شهادت حسيني کشته شدن مردي است که خود براي کشته شدن خويش قيام کرده است... امام حسين عليه‌السلام از مقوله ديگري است؛ او نيامده است که دشمن را با زور شمشير بشکند و خود پيروز شود، و بعد موفق نشده و يا در يک تصادف يا ترور توسط وحشي، کشته شده باشد. اين طور نيست، او در حالي که مي‌توانسته است در خانه‌اش بنشيند و زنده بماند، به پا خاسته و آگاهانه به استقبال مردن شتافته و در آن لحظه، مرگ و نفي خويشتن را انتخاب کرده است... امام حسين عليه السلام يک شهيد است که حتي پيش از کشته شدن خويش به شهادت رسيده است؛ نه در گودي قتلگاه، بلکه در درون خانه خويش، از آن لحظه که به دعوت وليد - حاکم مدينه - که از او بيعت مطالبه مي‌کرد، «نه» گفت، اين، «نه» طرد و نفي چيزي بود که در قبال آن، شهادت انتخاب شده است و از آن لحظه، حسين شهيد است.»(3)

 

سمبل شهادت حسيني در اين تعريف، تنها سلاح پيروز است. البته شهادت حسيني شرايط ويژه خود را مي‌طلبد. وقتي ظلم، انحطاط و انحراف همه گير مي‌شود و ارزش‌هاي والاي اسلامي مسخ مي‌گردد و موعظه‌ها برگوش‌هاي سنگين کارگر نمي‌افتد. حسين با همه‌ي دانايي به عدم توانايي خود در پيروزي ظاهري بر دشمن، علناً به پيشواز مرگ مي‌رود و با انتخاب شهادت، بزرگ‌ترين کاري را که مي‌شد کرد، انجام مي‌دهد.

 

 

شرايط نهضت امام حسين عليه السلام

«شکل مبارزه‌اي که حسين انتخاب کرده، قابل فهميدن نيست مگر اين که اوضاع و شرايطي که حسين در آن شرايط، قيام خاص خودش را آغاز کرد، فهميده بشود... اکنون حسين مسئول نگاهباني انقلابي است که آخرين پايگاه‌هاي مقاومتش از دست رفته است و از قدرت جدش و پدر و برادرش، يعني حکومت اسلام و جبهه‌ي حقيقت و عدالت، يک شمشير برايش نمانده و حتي يک سرباز! سال‌هايي است که بني اميه همه‌ي پايگاه‌هاي اجتماعي را فتح کرده است.»(4)

 

اسلام در اين زمان، چون پوستين وارونه شده است; ارزشهاي اسلامي رنگ باخته و دين با حاکميت افراد فاسد و غاصب، رو به انحطاط و انحراف مي‌رود. حسين در چنين شرايطي براي اصلاح دين قيام ميکند...

 

در نتوانستن نیز بايستن هست

«فتواي حسين اين است: آري! در نتوانستن نيز بايستن هست; براي او زندگي، عقيده و جهاد است. بنابراين، اگر او زنده است و به دليل اين که زنده است، مسئوليت جهاد در راه عقيده را دارد. انسان زنده، مسئول است و نه فقط انسان توانا. و از حسين، زنده‌تر کيست؟ در تاريخ ما، کيست که به اندازه‌ي او حق داشته باشد که زندگي کند؟ و شايسته باشد که زنده بماند؟ نفس انسان بودن، آگاه بودن، ايمان داشتن، زندگي کردن، آدمي را مسئول جهاد مي‌کند و حسين مثل اعلاي انسانيت زنده، عاشق و آگاه است. توانستن يا نتوانستن، ضعف يا قدرت، تنهايي يا جمعيت، فقط شکل انجام رسالت و چگونگي تحقق مسئوليت را تعيين مي‌کند نه وجود آن را.»(5)


هنر خوب مردن

«آموزگار بزرگ شهادت اکنون برخاسته است تا به همه‌ي آنها که جهاد را تنها در توانستن مي‌فهمند و به همه‌ي آنها که پيروزي بر خصم را تنها در غلبه، بياموزد که شهادت نه يک باختن، که يک انتخاب است; انتخابي که در آن، مجاهد با قرباني‌کردن خويش در آستانه معبد آزادي و محراب عشق، پيروز مي‌شود و حسين «وارث آدم» - که به بني آدم زيستن داد - و «وارث پيامبران بزرگ» - که به انسان چگونه بايد زيست را آموختند - اکنون آمده است تا در اين روزگار به فرزندان آدم چگونه بايد مردن را بياموزد.»(6)

 

آثار شهادت امام حسين عليه السلام

«برخي درباره‌ي آثار شهادت حسيني ترديد کردند! و آن را قيامي خوانده‌اند که شکست خورده است. شگفتا! کدام جهاد و کدام جنگ پيروزي بوده ‌است که دامنه‌ي فتوحات‌اش در سطح جامعه در عمق انديشه و احساس و در طول زمان و ادوار تاريخ، اين همه گسترده و عميق و بارآور باشد؟...  حسين با شهادت «يد بيضاء» کرد، از خون شهيدان «دم مسيحائي» ساخت که کور را بينا مي‌کند و مرده را حيات مي‌بخشد... اما نه تنها در عصر خويش و در سرزمين خويش، که «شهادت» جنگ نيست، رسالت است. سلاح نيست، پيام است. کلمه‌اي است که با خون تلفظ مي‌شود.»(7)

 

زندگان جاويد

«آنها که تن به هر ذلتي مي‌دهند تا زنده بمانند، مرده‌هاي خاموش و پليد تاريخ‌اند و ببينيد آيا کساني که سخاوتمندانه با حسين به قتلگاه خويش آمده‌اند و مرگ خويش را انتخاب کرده‌اند - در حالي که صدها گريزگاه آبرومندانه براي ماندنشان بود و صدها توجيه شرعي و ديني براي زنده ماندن‌شان بود - توجيه و تاويل نکرده‌اند و مرده‌اند، اينها زنده هستند؟ آيا آنها که براي ماندن‌شان تن به ذلت و پستي، رها کردن حسين و تحمل کردن يزيد دادند، کدام هنوز زنده‌اند؟؟؟ هرکس زنده بودن را فقط در يک لش متحرک نمي‌بيند، زنده بودن و شاهد بودن حسين را با همه وجودش مي‌بيند، حس مي‌کند و مرگ کساني را که به ذلت‌ها تن داده‌اند تا زنده بمانند، مي‌بيند.»(8)

 

مسئوليت ما

«اين که حسين - پس از اين که همه‌ي عزيزان‌اش را در خون مي‌بيند و جز دشمن کينه‌توز و غارتگر در برابرش نمي‌بيند - فرياد مي‌زند که: «آيا کسي هست که مرا ياري کند ...؟» «هل من ناصر ينصرني؟». مگر نمي‌داند که کسي نيست که او را ياري کند ...؟ اين «سؤال»، سؤال از تاريخ فرداي بشري است و اين پرسش، از آينده است و از همه‌ي ماست ...»(9)

...

 


پي نوشت ها

1. حسين وارث آدم، مجموعه آثار، 19، «شهادت» دکترعلي شريعتي، ص 171.

2. همان، «پس از شهادت»، ص 204.

3. همان، ص 216، 222 و 223.

4. همان، ص 136.

5. همان، ص 166 و 167.

6. حسين وارث آدم، ص 171.

7. همان، ص 187 و 188.                          

8. همان، ص 203 و 204.

9. همان، ص 203.

 

 

منبع: http://www.emamhossein.com/ashoora dar nazare digaran-dr shariati.htm

با اندکی تلخیص

 

بازگشت

Share

 

 

 

 
 
   
آدرس ایمیل شما
آدرس ایمیل گیرنده
توضیحات
 
 
 
 
شرکت در میزگرد - کلیک کنید
 
 
نظر شما در مورد مطالب سایت چیست ؟
 
 
 
 
 
 
 
©2025 All rights reserved . Powered by SafireAseman.com