باغبان
خداوند در وجود انسان دانهاي كاشت. دانهاي كه همه ي اسرار خلقت در آن نهفته شده و قدرت و نور خداوند در آن پنهان است. خداوند متعال، روح پاك خود را در وجود انسان نهاد. روح خداوند همان دانه است. روح خدا از او جدا نيست. مانند نور خورشيد كه از خورشيد جدا نيست...
امانتي بود كه خداوند به كوه و جنگل و دريا، بر زمين و آسمان عرضه داشت و آنها از عظمت اين امانت الهي به لرزه و وحشت افتادند و توان پذيرش آن را در خود نديديد و لاجرم آن را نپذيرفتند. اين انسان بود كه امانت بزرگ خداوند را پذيرفت و خوا هان دريافت آن شد...
خداوند روح خود را در انسان دميد و قلب خود را در انسان نهاد. وجود انسان مانند زميني است كه خداوند، روح و نور خود را در آن كاشته.
اما اين زمين، اين ذهن و دل، اين جان، حاصلخيزي خود را از دست داده، دانه اي در آن نميرويد. زمين وجود، پر از علفهاي هرز ترس ها و ترديدهاست. پر از سنگهاي مقاومت و شرطيشدگي است. اين زمين، نامساعد است، ديگر دانه اي در آن نمي رويد. آنقدر آب به آن نرسيده كه مرده يا حداقل نيمه جان است. به كويري مبدل شده، دانهاي كه در اين زمين است، دارد مي ميرد( هر چند روح خداوند جاودانه است و مرگ در آن راهي ندارد) يا حداقل براي ما مرده محسوب ميشود...
دانه بايد شكوفا شود تا ماموريت الهي انسان به انجام برسد، اگر دانه شكوفا شود او در انسان ظهور كرده و وصل به خداوند تحقق يافته است.
اما بدا به حال ما اگر نگذاريم كه دانه شكوفا شود. در اين صورت، عذاب الهي و لعنت خداوند، زندگي ما را براي هميشه احاطه خواهد كرد. واي بر حال ما اگر اين امانت بزرگ را قلب خداوند را به او باز نگردانيم و يا در حالي كه بيمار يا مرده است آن را بازپرس دهيم. اين عزيزترين نزد خداوند قادر و قهار است. اگر اين امانت عزيز و دوست داشتني خداوند را شكوفا شده به او بازگردانيم، او را بسيار شاد كرده ايم، او نيز شادي و سرور بي حد خود را به ما هديه ميدهد، و اگر در نگهداري اين امانت بزرگ نكوشيم، عذاب و سختي از زمين و آسمانها ما را احاطه خواهند كرد تا نتيجهي پيمانشكني و خيانت در امانت الهي را به ما نشان دهند...
اينجا چه خبر است؟ ساده است، دانههايي در زميني نامساعد كاشته شده، زميني فاسد و خراب (جسم، ذهن و قلب ما ) نه آبي، نه نور و گرمايي، نه تغذيهاي...
اما باغباني مهربان، معلم الهي، از راه ميرسد، باغبان، علفهاي هرز، سنگها،حشرات و كرمهاي مضر را از زمين جدا ميكند، به زمين آب ميدهد، نور ميرساند، خاك آن را تقويت ميكند و به اين ترتيب دانه شكوفا مي شود، بعد از جوانه زدن، باغبان باز هم اين نهال را پرورش مي دهد و نگهداري ميكند تا روزي كه نهال كاملاً بارور شود و به ثمر برسد...
باغبان همان استاد است كه بهوسيلهي تعاليم الهي، زمين نامساعد وجود ما را حاصلخيز و مستعد مي كند، بوسيله ي انتقال جريان آگاهي و بيداري، اين زمين را زنده ميكند، او طبيعت الهي را در وجود ما شكوفا كرده و موانع ظهور عشق و خداوند را در ما از ميان بر ميدارد...
رستگاري و خوشبختي، تنها زماني حاصل ميشود كه اين دانه شكوفا شود. خداوند در اين دانه پنهان است، دنيايي بيحدو مرز در اين دانه پنهان است، بهشت حقيقي در دل اين دانه نهفته شده، پس در شكوفايي آن بكوشيد. بسيار بكوشيد...
تمثيلي از استاد ايليا "ميم"رام الله