
خداوند به قدر فهم تو كوچك ميشود (گزيدهاي از سخنان حكمت آميز ملا صدرا)
اي بــرادر! خداوند بي نهايت است و لامكان و بي زمان؛ اما به قدر فهم تو كوچك ميشود، و به قدر نياز تو فرود مي آيد، و به قدر آرزوي تو گسترده ميشود، و به قدر ايمان تو كارگشا ميشود، و به قدر نخ پير زنان دوزنده باريك ميشود، و به قدر دل اميدواران گرم ميشود... پــدر ميشود يتيمان را و مادر. برادر ميشود محتاجانِ برادري را. همسر ميشود بيهمسر ماندگان را. طفل ميشود عقيمان را. اميد ميشود نااميدان را. راه ميشود گمگشتگان را. نور ميشود در تاريكي ماندگان را. شمشير ميشود رزمندگان را. عصا ميشود پيران را. عشق ميشود محتاجان ِ به عشق را... خداوند همه چيز ميشود همه كس را به شرط اعتقاد؛ به شرط پاكي دل؛ به شرط طهارت روح؛ به شرط پرهيز از معامله با ابليس.
... بشوييد قلب هايتان را از هر احساس ناروا! و مغز هايتان را از هر انديشه خلاف و زبان هايتان را از هر گفتار ِناپاك و دست هايتان را از هر آلودگي در بازار... و بپرهيزيد از ناجوانمردي ها، ناراستي ها، نامردميها!
چنين كنيد تا ببينيد كه خداوند، چگونه بر سفره ي شما، با كاسهيي خوراك و تكهاي نان مينشيند و بر بند تاب، با كودكانتان تاب ميخورد، و در دكان شما كفههاي ترازويتان را ميزان ميكند و در كوچههاي خلوت شب با شما آواز ميخواند...
مگر از زندگي چه ميخواهيد كه در خدايي خدا يافت نميشود، كه به شيطان پناه ميبريد؟ كه در عشق يافت نميشود كه به نفرت پناه ميبريد؟ كه در سلامت يافت نميشود كه به خلاف پناه ميبريد؟ قلب هايتان را از حقارت كينه تهي كنيد و با عظمت عشق پر كنيد. زيرا كه عشق چون عقاب است. بالا مي پرد و دور... بي اعتنا به حقيران ِ در روح. كينه چون لاشخور و كركس است. كوتاه ميپرد و سنگين. جز مردار به هيچ چيز نميانديشد. بـراي عاشق، نابترين، شور است و زندگي و نشاط. براي لاشخور، خوبترين، جسديست متلاشي ...
بخشي از سخنان ملا صدرا براي مردم كوچه و بازار، برگرفته از كتاب ”مردي در تبعيد ابدي“ نوشته ي: نادر ابراهيمي
برگرفته از: نشريهي هنرهاي زيستن، شمارهي 2
بازگشت
Share
|