
پيوندزني راه خداست، و جداسازي راه شيطان!
بگو: اي اهل كتاب! بياييد بر سر سخني كه ميان ما و شما مشترك است بايستيم كه جز خدا را نپرستيم و كسي را با او شريك نكنيم و هيچ كس از ما ديگري را به جاي خداوند صاحب اختيار نگيرد. پس اگر اعراض كردند بگوييد: شاهد باشيد که ما سر به فرمان خداييم.
(آل عمران:64)
اگه كمي دقت كنيم متوجه ميشيم كه هر وقت
ما آدما رو به حال خودمون رها كردن، چيزها رو از هم جدا كرديم! اونها رو
قطعه قطعه كرديم، اون وقت دور قطعهها خط كشيديم و هر كسي يه قطعه رو برداشته و
گفته اين مال منه!
اصلاً مال من و مال تو همينجوري خلق ميشه، وقتي كه دور
چيزي خط تعلق به من كشيده بشه، و از بقيهي چيزها جدا و از تعلق ديگران خارج بشه!
اما كار جداسازي اصولاً به كشيدن خطوط جدا كننده بين چيزها
ختم نميشه! تازه وقتي كه اين خطوط كشيده بشن، پاي مقايسه و كدوم بهتره، چشم و همچشمي،
و حسادت و طمع و اين جور چيزها به ميون مياد و اون وقته كه جنگ و جدال آغاز ميشه!
اين آدمها بودن كه زمين خدا رو خط خطي كردن و از توش كلي
شهر و كشور درآوردن، و بعدش هم بر سر تصاحب قسمتهاي بيشتر و بهترش با همديگه
جنگيدن و خونها همديگه رو ريختن، تاريخ گواهه!
اما اصليترين مسأله اينه كه آدمها به تكهتكه كردن زمين
خدا بسنده نكردن، حتي سعي كردن آسمون و امور آسموني رو هم تكه تكه كنن! حتي دين
خدا رو...
در روزگاران خيلي خيلي.. قديم، خدا وقتي كه ديد آدما اسير
فراموشي شدن، از بين بندگانش نوح(ع) رو برگزيد و از طريق او مردم رو به
ياد خودش و به بازگشت به خودش دعوت كرد...
خدا اين كار رو بارها و بارها تكرار كرد، در زمانهاي مختلف
و براي قومهاي مختلف؛ براي قوم عاد از طريق هود(ع)، و براي قوم ثمود
از طريق صالح(ع). او لوط(ع) رو براي هدايت قوم زشتكارش
برگزيد، و براي دعوت مردم مدين شعيب(ع) رو انتخاب كرد. همو بود كه
ابراهيم خليلا... (ع)، موسي كليما... (ع) و عيسي روحا...
(ع) رو براي هدايت مردمان برگزيد و به اونها مسئوليتهاي بزرگ داد و بالاخره
از طريق محمد رسول ا... (ص)، پيام و كلام خودش رو براي بشريت به اوج و
كمال رسوند.
او بسياري رو برگزيد اما از طريق همهي اونها يك كار رو
انجام داد و يك قصد رو عملي كرد؛ فراخوندن مردم به ياد خودش و دعوت به بازگشت به
خودش. همهي پيامآوران او هم تسليم امر او و دعوت كننده به سوي او بودن، نه موسي(ع)
دعوت كننده به دين يهود بود و نه عيسي(ع) دعوتگري به مسيحيت، اونها
همگي دعوتگران به خدا، و تسليم شدن به او بودن. اما بعد از اونها آدما طبق عادت،
دور دعوتِ دعوتگران خدا رو هم خط كشيدن و دين و راه خدا رو تكهتكه كردن! اين تكهتكه
شدن همون، و جنگ و نزاع بين اونها همون!
اما فراموش نكنيم كه راه خدا نه جدايي،
كه پيوندزنيه؛ پيوندي با تكيه بر اصل مشترك همگي اونها، بر پايهي پيام توحيدي
"وحدهلاالهالاهو"، پيوندي در خداگرايي و تسليم بودن به خدا، پيوندي
ميان خداپرستان و خداپرستي عليه شيطانپرستان و شيطانپرستي.
نیكا
بازگشت
Share
|