
پيمان با شيطان!
"... محققاً بدانيد هركس خريدار سحر و جادو شود، از جهان ديگر بهرهاي نخواهد داشت و آنان اگر ميدانستند، درمييافتند كه دلها و جانهاي خويش را به گرو زشتترين چيزها نهادهاند." (بقره102)
پا گذاشتن به حيطههاي ممنوعه هميشه هم، دانسته و آگاهانه نيست، گاه اعمالي كه در نگاه ما صرفاً سرگرمي بياشكالي بهنظر ميرسند، ناآگاهانه ما را به حيطههاي ممنوعه و خطرآفرين ميكشانند. يكي از مصداقهاي بارز و نسبتاً فراگير چنين حالتي را ميتوان فال و فالگيري و اعمال مشابه آن دانست.
بسيارند كساني كه به مقاصد مختلف، عموماً براي سرگرمي، گاه به تبع مُد روز، گاه به قصد دريافت اخبار آينده، و در مواردي حتي براي انتخاب راه زندگي! و يا گشايش گرههاي آن! به شيوههايي از پيشگويي، مانند فالگيري و حتي احضار ارواح روي ميآورند و ندانسته در ورطهي بس خطرناك جادوگري پا ميگذارند!
خوب است بدانيم كه جادو گسترهاي فراتر از تصورات و ذهنيتهاي ما را شامل ميشود. به طور كلي جادو عبارت است از بهکارگيري تواناييهاي ناشناختهي روح و اقتدارات غيبي براي مقاصد شخصي و تجاوز به حريم روحي افراد. اعمالي نظير به خدمت درآوردن ملائك، احضار و تسخير جن و ارواح، پيشگويي، فالگيري و گرفتن اخبار زمان آينده از كائنات، از اقسام جادوگري است.(1)
جادو و جادوگري غالباً بر اساس پيمان با شيطان است. به اين معنا كه آنها طبق قراردادي، روحشان را براي مدت معيني در ازاي ثروت و افتخار به شيطان واگذار ميكنند.(2) به همين ترتيب اکثر فالگيرها، مديومها و احضار کنندگان ارواح نيز با اهداف مادي و حتي تحت نفوذ شيطان و در ارتباط با ارواح شرور و پاييني، و نيز به روشهايي مانند استفاده از نيروهاي اجنه و ارواح و قدرت فكر خواني، اطلاعاتي به اشخاص ميدهند و در واقع بدون اذن خداوند اطلاعاتي را ميربايند كه به صحت آنها هيچ اعتباري نيست. چرا که داناي حکيم تنها يکي است و او دانش لايزال خود را در دسترس کسي که بياذن او و ناهماهنگ با ارادهي و حکمت او از آن بهره جويد، قرار نميدهد.
بيترديد آنهايي كه با حمايت و پشتيباني شيطان، و زير پا گذاشتن فرمان خداوند در تلاشاند كه از چارچوب اين قوانين فراتر روند و از قدرتهاي ماورائي سوءاستفاده كنند، يقيناً از طريق قوانين هستي متحمل عواقب و مجازاتهاي شديدي ميگردند و ملعون خدا هستند.(3)
امام علي(ع) ميفرمايند: هر كه چيزي از جادو بياموزد، كم يا زياد، كافر است و [اين] پايان عهد او با پروردگارش باشد و كيفرش آن است كه كشته شود، مگر اينكه توبه كند.(4)
اما آنچه در اين ميان بيش از همه قابل توجه است آن است كه مراجعه به چنين اشخاصي و هرگونه ارتباط و همياري با آنها، شراكت در جرمي است كه ايشان در پيشگاه محكمهي الهي به آن متهماند، و اما شريك جرم خود نيز مجرم است و مستوجب عقوبت.
و نيز فراموش نكنيم كسي كه محصول نامهاي خداوند (از جمله علم و قدرت و گشايش امور زندگي، كه محصول توسلي راستين به نامهاي عليم و قدير و فتاح خداوند است) را نزد نافرمانان "او" ميجويد، خانهي قلب و وجودش، علاوه بر نافرماني، به گناه تحقير نامهاي بزرگ خداوند نيز آلوده است.
راه عاقلانهي حل مسائل زندگي و ساختن آيندهاي خوب، و البته در امان ماندن از عاقبتي پُرعقوبت، چيزي نيست جز بهره جستن از نور عقل، توسل به اسماء مقتدر الهي، و در يك كلام فرمانبرداري از امر الهي و برخورداري از حمايت الهي.
1- برداشتي از از کتاب پديدههاي انرژي زايي
2- همان
3- همان
4- ميزان الحكمه، ج5، ص240، شماره 8515
نيكا
بازگشت
Share
|