
شانسم بود! من بودم! "او " نبود!!!
"پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟"
(الرحمن: 30)
بيترديد هر يك از ما بارها از حوادثي نامطلوب جان سالم به در بردهايم، و وقوع شرايط مطلوب و داشتن داشتههاي بسياري را نيز تجربه كردهايم. اگر از كنار روند تغييرات زندگيمان بيدقت رد نشده باشيم، خواهيم توانست حداقل بعضي از اين گونه تجارب خوب را به ياد آوريم. به ياد نياوردن داشتهها و پيشامدهاي مثبت در زندگي حاكي از نبود آنها نيست، بلكه گوياي بيدقتي ما، و نديدن قسمت پر ليوان زندگيمان است. (1)
گذشته از اهميت ويژهي دقت و هوشياري، در ديدن و يافتن وجوه مثبت زندگي، شناسايي عامل يا عوامل بهوجود آورندهي آنها نيز از اهميت بسيار بالايي برخوردار است؛ با شناخت اين عوامل خواهيم توانست پيشامدهاي زندگيمان را اصلاح كنيم، و خوبيها را افزايش دهيم.
و اما شناخته شدهترين عوامل وقوع رخدادهاي خوب در زندگي، از نگاه عموم انسانها عبارتند از:
1- خوشاقبالي و شانس.
2- نتيجهي زحمات خود.
3- لطف و ياري و همراهي "او".
هر يك از ما كدام گزينه را انتخاب ميكنيم؟
انتخاب گزينهي اول حاكي از آن است كه ما كل زندگي را بازياي همچون مار و پله ميدانيم كه در آن يا شانسي صعود ميكنيم و يا با بدشانسي نيش ميخوريم و زندگيمان تلخ و زهر مار ميشود!!! در اينصورت جاي هيچ گله و شكايتي از هيچ رخدادي در آن نيست! همه چيز بازي است، نه جايي براي عقل در آن هست و نه براي عدل و نه...!
اما انتخاب گزينهي دوم بدان معناست كه ما بر نقش محوري خود در تعيين سرنوشتمان معترفيم. اين عالي است اما در صورتي كه خود را فقط عامل موفقيتها و خوشبختيهايمان ندانيم، و بدانيم كه عامل همهي شكستها و بدبختيهايمان نيز جز خودمان نيستيم. به اين ترتيب نبايد ناخوشيهايمان را بر گردن عالم و آدم و سرنوشت و در رأس همه خدا بيندازيم، بلكه بايد بپذيريم كه مقصري جز خودمان و اعمال و افكار و تصميمات نادرستمان وجود ندارد. خلاصه اينكه نميتوان هنگام وقوع پيشامدهاي خوب مدال افتخار را بر گردن خود آويخت، اما به هنگام وقوع رخدادهاي منفي پاي خود را كنار كشيد!
و اما انتخاب گزينهي سوم به معناي نفي تأثير قاطع ما و اعمالمان بر سرنوشتمان نيست، بلكه حاكي از آگاهي ما بر قوانين ارفاقي حاكم بر عالم هستي است. گزينهي سوم يكي از محصولات آگاهي از اين قول الهي است كه:
"هر كس كار نيكى بياورد ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت و هر كس كار بدى بياورد جز مانند آن جزا نيابد و بر آنان ستم نرود."(2)
"هرگاه بندهاي به انجام دادن كار نيكويي همت گمارد، براي او حسنهاي بنويسيد. اگر بعد از تصميم آن را انجام داد و عملي ساخت براي او ده حسنه بنويسيد، هر گـاه بندهای قصد گناهی کرد و آن را انجام داد فقط یک گناه بنویسید، اگر تصمیم گرفت و ترک نمود، باز حسنهای بنویسید."(3)
ميتوان گفت كه رخدادهاي خوب زندگي ما ده برابر شدهي اعمال خوب ماست كه به زندگيمان بازگشته است، و البته نُه قسمت آن ارفاق خداوند، يعني لطف و ياري "او" است، و تنها يك قسمت مربوط به ماست. پس قضاوت عادلانه آن است كه پيشامدهاي خوب زندگيمان را از خداوند و حاصل لطف و ياري او بدانيم(4) و دست پنهان او را ببينيم كه در پس تحقق خواستههايمان در كار است.(5) انكار نقش او در خوبيها و خوشيها و داشتهها، در نهايت به انكار نعمتهاي او خواهد انجاميد، و انكار نعمت نيز حاصلي نخواهد داشت جز محروميت از آن و حتي تبديل آن به نقمت.(6)
نيكا
1- "و اگر نعمت[هاى] خدا را شماره كنيد آن را نمىتوانيد بشماريد..." (نحل:18)
2- أنعام:160
3- صداي او (مجموعه احاديث قدسي)، ج1، ص126.
4- "هر چه از خوبيها به تو مىرسد از جانب خداست و آنچه از بدى به تو مىرسد از خود توست..." (نساء:79)
5-"هر كه در آسمانها و زمين است از او درخواست مىكند هر زمان او در كارى است" (رحمن:29)
6- "و آنگاه كه پروردگارتان اعلام كرد كه اگر واقعاً سپاسگزارى كنيد [نعمت] شما را افزون خواهم كرد و اگر ناسپاسى نماييد قطعاً عذاب من سخت خواهد بود." (إبراهيم:7)
بازگشت
Share
|