
تو را به خود میخواند
تو را به خود میخواند. آیا صدایش را میشنوی؟ در کنار توست. آیا حضورش را لمس میکنی؟
گاه ندایی سر میدهد که بازگرد، فرصتها رو به پایان است. آیا توجه میکنی؟ گاه تکانت میدهد تا تو را متوجه خود سازد، آیا تکانهایش را قدر میدانی؟!
...
به راستی که انسان بسی ناسپاس است.با چشمان بسته، مدام به دور خود میچرخد:پس خدا کجاست؟ چرا صدایم را نمیشنود؟! چرا جوابم را نمیدهد؟! و چرا و ... چرا؟!
اما تو ای انسان كه در روز روشن به دنبال خورشيد میگردی!تو كه ميخواهي آن گونه كه انتظار داري پاسخت دهد!
چگونه با این هیاهویی که در درونت بر پاست، انتظار داری الهامات الهی را دریابی؟!
لحظهای بایست و صداهای درونت را آرام کن. بگذار با زمزمه نامهایش ذهنت آرام گیرد. او در انتظار توست. پیش از آن که تو او را بخوانی، او تو را به خود خوانده است.پس دعوتش را لبیک گوی و از او بخواه تا تو را در مسیر خانهاش(سرای آرامش) قرار دهد. اگر قلب و ذهنت همسو شدند، بدان که ارتباط تو با خدا برقرار شده است. پس منتظر نشانهها باش و آنها را دنبال کن...
آوا
بازگشت
Share
|