بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد. همانا خداوند، همه گناهان را مى ‏آمرزد، كه او خود آمرزنده‏ ى مهربان است. سوره زمر 53                    و پيش از آن كه شما را عذاب فرا رسد و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان روى آوريد و تسليم او شويد. سوره زمر 54                     و از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد، در حالى كه از آن خبر نداريد. سوره زمر 55                    تا [مبادا] كسى بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهى كردم! و حقّا كه من از ريشخند كنندگان بودم. سوره زمر 56                     
 

اندیشه‌های ساختار شکن اساتید

بسم الله الرحمن الرحیم

"هارون الرشید می‌خواست کسی را برای قضاوت بغداد تعیین کند.همه اطرافیانش گفتند: براى این کار کسی جز بهلول صلاحیت ندارد.بهلول را خواست و قضاوت را به وى پیشنهاد کرد.اما او نپذیرفت. از هارون الرشید اصرار بود و از او انکار.ولی در نهایت بهلول یک شب مهلت خواست تا فکر کند.فردا صبح خود را به دیوانگى زد و سوار بر چوبى شده و در میان بازارهاى بغداد مى‌دوید و صدا مى‌زد دور شوید، راه بدهید اسبم شما را لگد نزند.مردم گفتند:بهلول دیوانه شده است! به هارون الرشید خبر رساندند و گفتند:بهلول دیوانه شده است.گفت:او دیوانه نشده ولی دینش را به این وسیله حفظ کرد تا در حقوق مردم دخالت نکند. "[1] 

در تاریخ بزرگان و خصوصاً اساتید باطن‌گرا، از این دست رفتارهای عجیب اما هوشمندانه کم نیست. اساتید ذن، شمن‌های مکزیک و عرفای اسلامی و خصوصاً ملامتیون از جمله نحله‌های عرفانی‌اند که رفتارها و اندیشه‌های ساختار شکن و عجیب آنها هم آموزنده و حیرت‌آورند و هم برای فرد ناآشنا با دیدگاه‌های عرفانی گنگ و نامفهوم جلوه می‌کنند.

حکایت بایزید بسطامی که به شخصی که قصد رفتن به کعبه داشته ، می‌گوید "درهم‌ات را به من بده و هفت دور گرد من طواف کن که حج تو این است،"نمونه دیگری از این رفتارهای نامتعارف و ساختار شکن است.

نمونه‌های دیگری از این رفتارها را می‌توان در بین عرفای ملامتیه دید. ملامتیه جمعی از صوفیه بودند که بنای دیدگاه‌شان بر جلب ملامت دیگران و حذر کردن از جلب نظر و تایید مردم بود. و برای این منظور اعمالی را انجام می‌دادند که مردم آنها را ملامت کنند و از خود برانند. به‌طوری‌که "غزالی هم که رگه‌هایی از ملامتی‌گری داشت.می‌گوید:جائز است آدمی در لیوان شراب آب بخورد تا مردم بپندارند که او شراب می‌خورد و اعتقادشان از او سلب بشود و درحق او مدح نگویند و او را مذمت کنند و دور او را خالی کنند و به او ارادت نورزند." [2]   

 

اساتید ذن

دسته‌ی دیگری از عرفا که به داشتن رفتارها  و گفتارهای ساختار شکن و بدیع و عجیب مشهورند اساتید ذن هستند.اگر چه به نظر می‌رسد که رویکرد و قصد آنها با آنچه که ملامتیون از ساختارشکنی در رفتارهایشان دارند متفاوت است، اما هر دو در عنصری مشترکند. اقدام در جهت در هم شکستن محدودیت‌ها و شرطی شدگی‌های ذهنی و به‌عبارتی در هم ریختن ساختارهای متعارف ذهنی و عرفی وجه مشترک بین اساتید ذن و عرفای اسلامی است.

در برخی از حکایات مربوط به اساتید ذن به عوض تمایل به کنترل و تربیت نفس، آن‌طور که در بین ملامتیون رواج دارد، یا بیان شطحیات آن‌طور که بین کاملین عرفا مانند حلاج وجود دارد، شاهد نوعی هشیاری و ظریف‌بینی بیش از معمول و تکان‌دهنده هستیم که ساختارهای شرطی شده ذهن را مورد حمله قرار می‌دهد. بطور مثال :

"گروهی از بخشش‌کنندگان پولدار استاد ایکیو را به یک مهمانی فراخواندند. استاد در حالی که جامه‌های گدایی به تن داشت به مهمانی آمد.مهماندار او را نشناخته و به بیرون هل داد."نمیتوانیم بگذاریم تو اینجا بایستی، هر آن چشم به راه استاد ایکیوی نامدار هستیم."استاد به خانه رفت و جامه‌ی مخصوص مراسم را به تن کرد و دوباره به مهمانی رفت.این بار با گرامی‌داشت پذیرایی و به سوی میهمان‌سرا راهنمایی شد.با رسیدن به آنجا او ردای رسمی خود را روی پشتی نهاد و در حالی که از خانه بیرون می‌آمد گفت:گمان می‌کنم شما این ردا را به مهمانی خوانده‌اید، زیرا که چند دقیقه پیش مرا از در خانه بیرون راندید." [3]

نوعی صراحت و عریان بینی حقایقی که به‌سادگی در میانه‌ی میدان وجود دارند ولی گویی هنوز کسی آن را کشف نکرده ولی وقتی کشف شد مخاطب از اینکه چرا چنین نکته‌ای تاکنون مورد توجهش قرار نگرفته متعجب می‌شود.  

 

شمن‌های مکزیک

در آموزش‌های شمن‌های مکزیک هم رفتارهای ملامتی‌گون دیده می‌شود.رفتارهایی که توام با سختی‌ها و ناملایمات که به نظر می‌رسد وجه کنترل و تربیت‌نفس و از سوی دیگر ناشناختگی در آنها به‌شدت موج می‌زند.

به‌طور مثال کاستاندا در طول یک سال در قالب یک کارگر بنام حوئه کوردوبا در یک همبرگر فروشی کار می‌کرد.در طول این مدت هرگز کسی او را نشناخت و مدت‌ها بعد او در مصاحبه‌هایش به وجود این قالب که برای هدفی سالکانه انتخاب شده بود اشاره کرد.او از زندگی سخت و سراسر کار و تلاش در آن مدت حکایت می‌کند و آن را تلاشی در راه انجام فرمان روح می‌داند. او می‌گوید: "اغلب چیزی برای خوردن نداشتیم.بدتر از همه این بود که حق نداشتیم گله کنیم و گروه نیز از ما حمایت نمی‌کرد. در انجام دادن این وظیفه تنها بودیم و نمی‌توانستیم گریز بزنیم. حتی اگر اجازه داشتیم بگوییم که ما چه کسانی هستیم،هیچکس باور نمی‌کرد....من واقعاً هوئه کوردوبا هستم.و این امر بس زیباست.زیرا ژرف‌تر از این نمی‌توان سقوط کرد. من به ژرف‌ترین نقطه‌ای که آدم می‌تواند دست یابد رسیده‌ام.این همه آن چیزی است که هستم." [4]

آنچه که او در این گفتار به‌عنوان سقوط تعبیر می‌کند،سقوط برنامه‌ریزی شده نفس و خودبزرگ بینی از تخت پادشاهی دروغینش است که طی این مانور ماهرانه از آن محروم می‌شود.   

 

ویژگی‌ها

اما سئوال به‌جایی که مطرح می‌شود این است که آیا هر رفتار و گفتار به صرف دارا بودن ویژگی ساختار شکنی اصالت کافی برای شناخته شدن به‌عنوان یک رفتار تعلیمی ساختار شکن را دارد؟

رفتارهای ساختار شکن اصیل و تعلیم دهنده علاوه بر ویژگی ساختار شکنی،واجد ویژگی‌های ممتازی هستند که آنها را از ساختار شکنی‌های پوچ ممتاز می‌کند.

این رفتارها همگی از وجود یک هوشمندی و درایت عمیق و برتر از سطح معمول حکایت می‌کنند. گویی حقیقت در این گفتارها و رفتارها از زاویه‌ای دیده شده که با وجود در دسترس بودن و قابل فهم بودن، برای دیگران قابل تشخیص نیست.وجود خلاقیت از دیگر عناصر اصلی رفتارهای این بزرگان است که تکراری و تقلیدی نبودن یک وجه بارز آن است.

ویژگی دیگر، راهبردی و تعلیم دهنده بودن آنهاست.اگر صرفاً رفتارها و گفتارهایی خلاقانه و زیبا یا عجیب بود و با اصول و قوانین بنیادی باطن انسان هماهنگی نداشت صرفاً به‌عنوان یک نوآوری غیرمفید یا در نهایت بی‌ضرر ممکن بود مورد استناد قرار بگیرد.اما در درون همه این رفتارهای عجیب، منطقی راه‌برنده و تعلیم‌دهنده وجود دارد.سمت و سویی که این رفتارها نشان می‌دهند علاوه بر اعجاب‌شان حاوی هدایت و تعلیم برای روح انسانند.

برای شاهدین این رفتارها و گفتارها و حتی برای کسانی که از طریق کتاب‌ها و نوشته‌ها در جریان این رفتارها قرار می‌گیرند‌، شوق و انگیزه‌ای برای درک محتوای این تعلیمات بوجود می‌آید که نشان‌دهنده حرکت دهندگی و موثر بودن این رفتارهای تعلیمی است.جایی که صدها پند و اندرز مستقیم یا حتی استفاده از ویژگی‌های رسانه‌ای و سینمایی برای تاثیرگذاری کافی یک حرکت درونی برای مخاطب کفایت نمی‌کند،بیان مناسب این رفتارها به‌خوبی این وظیفه را انجام می‌دهد. 

 

 گفتارهای ساختار شکن و شطحیات

شطحیات سخنانی ساختار شکن و نامتعارف است که از عرفای بزرگ صادر می‌شود و با دیدگاه عام هماهنگی نداشته و حتی اغلب در ضدیت با باور عام مردم است.

کلمه شطحیات در میان متصوفه مشهور شده، و آن در اصطلاح آنان عبارت است از سخنانى که در حال بى‏خودى و غلبه شهود حق بر آنان،از آنها صادر مى‏گردد،به طورى که در آن هنگام جز حق نبینند.

بسیارى از عرفا، منشا شطحیات را حالت وجد و مستى و بى‏خودى عارف مى‏دانند، و آن را به عنوان نشانه کمال و عظمت و وصول ذکر ميکنند، و جمله‏هاى بالا و بلند در مورد آن به کار مى‏برند، از قبیل "غلبه شهود حق" "غلبه سلطان حقیقت" و امثال این عبارات. [5]

منصور حلاج، بایزید بسطامی و شیح روزبهان بقلی از جمله عرفایی هستند که به داشتن شطحیات و گفتارهای ساختارشکن و نامتعارف مشهورند.حکایت "سبحان ما اعظم شانی"گفتن بایزید بسطامی و"اناالحق"گفتن منصور حلاج را از این دست شطحیات دانسته‌اند.نمونه‌ی زیر از شطحیات حلاج انتخاب شده است:  

عاشق چو رسد ز خام‌بازی به کمال

وز شربت وصل یار در سکر بود

هر دم نفسش گواهی صدق دهد

حقا که نماز عاشقان کفر بود. [6] 

 

گفتارهای ساختار شکن به وفور در گفتار اساتید ذن به چشم می‌خورد که در ادامه نمونه‌هایی از این گفتارها را می‌بینیم.

استاد دوجن چنین اندرز داد:به‌دنبال آن نباشید که بودا شوید.

استاد دوشین گفت:مرد دانا هیچ کاری نمی‌کند، ابله خودش را به دار می‌آویزد.

استاد رین زای چنین شاگردانش را زنهار داد:همه‌ی آنچه که می‌گویم ، تنها داروییست برای درمان دردهای گوناگون. در سخنان من چیزی نیست که مطلقاً راستین باشد.

استاد مومون گفت:...اگر دریابی که ابلهانه است با آتش به‌دنبال آتش بگردی، پختن خوراک چندان به درازا نمی‌کشد. [7]  

 

گفت و شنودهای ساختار شکن

گفت و شنودهایی که در زیر می‌خوانیم انتخابی از کتاب جریان هدایت الهی و مربوط به یکی از بزرگ‌ترین اساتید حق در زمان فعلی، استاد ایلیا "میم" است.[8] در این گفت وشنودها جریان‌های گوناگون آگاهی دیده می‌شود که هر کدام از زاویه‌ای خاص جدید و بدیع هستند و همه واجد ویژگی ساختارشکنی هستند.توجه به این نکته که این گفت و شنودها در فضای معمول قرن بیستم انجام شده، و لحن آنها نشان‌دهنده‌ی این است که گفتار عرفا در هر زمان به تناسب شرایط آن زمان بیان می‌شود. تفاوت این گفتارها با برخی از گفتارهای اساتید ذن را هم باید در نظر داشت چون برخی از گفت و شنودهای اساتید ذن گرایش‌شان به سوق دادن فرد به سوی سکوت و بی‌واژه‌گی است در حالیکه گرایش اکثر گفت و شنودهای زیر (با توجه به زمان و مخاطبین) ارائه پاسخ‌های قابل دریافت با فکر و واژه‌هاست.

...

س - خدا چیست؟ چه چیزی حقیقت است؟ 

ج - حقیقت چه چیز نیست و خدا " نه چیز " است. 

س - خدا یعنی چه؟ 

ج - یعنی "خودآ ". به خود آ، بیدار شو و بگذار خودت بیایی. 

س - خدا کجاست؟ 

ج - او هم اکنون هم اینجاست. 

س - خدا را چگونه بیابیم؟ 

ج - خدا گمشده نیست که پیدا شود. این تویی که باید "یافته آیی"

.... 

س - خدا را چگونه بپرستیم؟ 

ج - جز او را نپرستید. 

س - چگونه از اراده‏ی خدا برخوردار شویم؟ 

ج - از اراده‏ی خود برخوردار نباشید. 

س -  چگونه به خدا برسیم؟ 

ج - رسیدنی در کار نیست. پس چگونه‏ای هم نیست. او دور نیست که به او برسی

....

س - چه کسی از همه بزرگ‌تر و باعظمت‏تر است؟ 

ج - او که آسمان‏ها و زمین را در وجود خود دارد امّا وجودش کاملاً خالی است

....

س - چگونه می‏توانیم هر آنچه هستیم باشیم؟ 

ج - آنچه نیستید نباشید و درصدد شدن به آنچه هستید نباشید.

.... 

س سال‌هاست که در تلاش برای غلبه بر نفس شیطانی هستم. پس دیگر کی شیطان دست از سرم بر می‏دارد؟ 

ج - وقتی تو سرت را از زیر دستش برداری.

....  

س - چگونه می‏توانیم شعور الهی‏مان را بالا ببریم؟ 

ج - شعور الهی بالا نمی‏رود بلکه پایین می‏آید. اگر بالا رود یعنی بالاتر از آن، هستی دیگری هست. امّا این‌طور نیست. بالاتر از خداوند (که شعور الهی از او جدا نیست)هستی نیست. پس شعور الهی نازل شده و به پایین می‏آید. این تویی که می‏توانی بالا بروی و بالا رفتن ممکن نیست مگر آن شعور پایین بیاید

....

س - چگونه می‏توانیم چیزی را که نداریم بدست آوریم؟ 

ج - از آنچه داریم چشم بپوشیم. 

س - مرگ چیست؟ 

ج - مرگ، مرگ نیست. مرگ تولدی دوباره است. 

س - اگر من به صورت شما سیلی بزنم، شما چکار خواهید کرد؟ 

ج - بزن، آن‌وقت می‏بینی که چکار می‏کنم!

...

س - آیا شما گناهی هم کرده‏اید؟ 

ج - من اکنون هستم. آن منی که گناه کرده، دیگر حالا وجود ندارد.من هر لحظه متولد می‏شوم و هر لحظه می‏میرم

....  

س - ...  شما کی هستید؟ 

ج - من آشکارکننده‏ی حقیقتم. 

س - یعنی چه؟ 

ج - من جریان حقیقتم. 

س - خوب نمی‏فهمم. ممکن است توضیح بفرمایید؟ 

ج - برای تو، همانم که درباره‏ام می‏اندیشی. همان هستم که در چشمانت مرا می‏بینی. در بیرونت همان‌طورم که مرا در درونت می‏بینی.

... 

س - پس آیا ممکن است که شما بد هم بشوید؟ 

ج - اگر بد ببینی مرا، بد می‏یابی مرا. 

س -خوب.حالا اگر در همان زمانی که یک نفر شما را بد می‏بیند، کسی دیگر شما را خوب ببیند و اندیشه‏های روشنی درباره‏ی شما داشته باشد، آن‌وقت چطور ممکن است که در یک زمان هم خوب باشید و هم بد؟ 

ج - جریان واحد الکتریسیته برای دو نفر که در یک خانه زندگی می‏کنند، ممکن است دو نتیجه‏ی کاملاً متفاوت را سبب شود. یکی با آن، به نور و روشنایی می‏رسد و دیگری به دلیل جهل و نادانی خود، دچار برق‏گرفتگی و مرگ می‏شود.

....

*******

مناسب می‌بینم که به‌عنوان موخره این متن به این سئوال اساسی بپردازم که آیا باید از رفتارها و گفتارهای ساختار شکن تقلیدکرد؟

گاهی زیبایی و عمق این رفتارها و گفتارها، سالکین مشتاق را به تقلید از آنها  برمی‌انگیزد ، اما معلوم است که هرگز توصیه‌ای به تقلید این رفتارها وجود نداشته، چون تقلید از این رفتارها با روح آنها در تناقض است.

آنچه باید از این رفتارها و گفتارها آموخت نه ظاهر آنها، نه جذابیت ظاهری آنها که باطن و روح متفاوتی است که در درون شان وجود دارد. پیام این تعلیمات است که موجب بوجو د آمدن این شیوه تعلیمی شده است وگرنه تقلید این رفتارها نه هدف سالک است و نه هیچ راهی را برای روشن شدگی انسان باز می‌کند.   

                                                                                       نویسنده:  ا.ر.ا

 

پی‌نوشت:

 1- یکصد موضوع 500 داستان-  سید على اکبر صداقت (با اندکی خلاصه سازی)

2-  بخش درون گیومه از مصاحبه سید سراج الدین میردامادی با دکتر سروش

3- (با اندکی تصرف و خلاصه سازی) دانایی استادان ذن. ایرمگارد اشلوگل. فرامرز جواهری نیا.

4- طریقت تولتک ها. گفتگویی با کارلوس کاستاندا. گراسئیلا کوروالان.  مهران کندری.

5- بررسى و تحقیق: ارزیابى و منشا شطحیات از دیدگاه امام از حجت الاسلام فاطمی نیا

6- شطحیات حلاج. ترجمه بیژن الهی

7-  دانایی استادان ذن. ایرمگارد اشلوگل. فرامرز جواهری نیا.

8-  قابل ذکر است که آنچه در ادامه میاید گزیده ای از گفت وشنودهاست و برای مشاهده کامل آنها می‌توان به کتاب جریان هدایت الهی مراجعه نمود. نقطه چین ها علامت حذف است.

 

  

 

 

 

بازگشت

Share

 

 

 

 

 

 
 
   
آدرس ایمیل شما
آدرس ایمیل گیرنده
توضیحات
 
 
 
 
شرکت در میزگرد - کلیک کنید
 
 
نظر شما در مورد مطالب سایت چیست ؟
 
 
 
 
 
 
 
©2025 All rights reserved . Powered by SafireAseman.com