حاکم دادگستر

آن‌گاه که قيامت شود خدای جبار فرمايد:

"منم خدایی که شایسته‌‌ي پرستشی جز من نیست. حاکم دادگستری هستم که مي‌‌ان شما خلاف نگوید. به داد و عدالت خود قضاوت کنم.‌امروز در برابر من به کسی ستم نشود.‌امروز از نیرومند، دادِ ناتوان را بستانم. از بدهکار، حق بستانکار را بگیرم. با نیکی‌ها و گناه‌ها، تقاص بدهکاری‌ها را بدهم و ثواب بخشش‌ها را بپردازم.

هیچ ستمکاری از‌اين گردنه در برابرم نگذرد در حالی که شکایتی از ستمدیده‌ای به جانب او باشد، مگر آن که صاحب حق، آن را به وی ببخشد و من پاداش او را بدهم و در وقت حساب،حق او را بستانم.‌اي خلایق؛ هر حقی که به گردن کسی دارید که در دنیا به ستم از شما گرفته، از او بخواهید، و من گواه شما علیه او هستم. منم پربخشایش. اگر دوست دارید که به همدیگر بخشش کنید، همدیگر را ببخشایید، اگر هم دیگری را نبخشودید، من حق شما را مي‌‌‌ستانم."همه‌ي‌حق داران بگذرند جز اندکی از آنان.

آن‌گاه خدای بلند مرتبه فرمايد:

"امروز هیچ ستمکاری به سوی بهشتم در نگذرد و هیچ ستمکاری هم که از مسلمانی حقی به گردن دارد، به دوزخم راه ندارد تا هنگام حساب حق را از او باز ستانم.‌اي مردم!‌اماده‌‌ي حساب باشید ".

همانا خداوند به ذات خود سوگند ياد کرد:

"به بزرگی و شکوهم سوگند، گذشت از ستم ستمگر جایز نیست اگر چه زدن دستی به دستی و یا دست کشیدن بر سر کسی و یا دست زدن بر سرحیوانات باشد."

بازگشت

Share