بسم الله الرحمن الرحيم
در فراسوی باور به خداوند و اعتقاد به او چيزی هست؛
چيزی كه ما بيش از هر چيز ديگر به آن نياز داريم.
به آن نياز داريم تا حقيقت خداوند و خدای حقيقی را
جايگزين پندارهای باطلمان از خداوند و خدای موهوميمان سازد.
به آن نياز داريم تا محبت به خداوند و دلتنگی برای «او» را
جايگزين دلآزردگيها و گريزهايمان از «او» نمايد.
به آن نياز داريم تا عبادات خشك و بيروحمان را زنده كند و جان دهد،
بوي ترس و اجبار را از آنها بزدايد، و عطر عشق و اشتياقشان بخشد.
به آن نياز داريم تا خداشيفتگی را جاودانه جايگزين شيفتگيهای دنياييمان سازد.
به آن نياز داريم برای همۀ اين ديگرگون شدنها، تعالی يافتنها و بالا رفتنها.
و اما آن كيميای ديگرگونساز كه پاسخ تمامی اين نيازهای ماست،
همان «تجربۀ حضور خداوند» است،
تجربهای كه نه بازگويی و نه بازسازی ديگر گفتهها،
كه به راستی از آنِ خود ماست.
 |