|
توکل صحیح
حضرت موسی (ع) بیمار شد. گروهی از بنی اسرائیل به عیادتش آمدند و بیماریاش را تشخیص دادند. آنها گفتند: اگر فلان دارو را بخوری، خوب ميشوی. حضـرت مـوسی (ع) گفـت: من مداوا نميکنم تـا خـداوند مـرا بیواسطه شفا دهد. بیماریاش طولانی شد.
به او وحی رسيد:
"به ارجمندی و شکوهم سوگند، تا از دارویی که آنها برایت تجویز کردند نخوری، شفایت نميدهم ".
حضرت موسی به آنها گفت: مرا مداوا کنید. بعد از خوردن دارو و شفا یافتن،اين مطلب در ذهن حضرت موسی (ع) خطور کرد که چرا خداوند مرا شفا نداد و دارو شفا داد ؟ تااين که
به او وحی رسيد:
"ای موسی! تو ميخواستی حکمت مرا با توکلت بر من باطل کنی (بدان توکل بر من با خوردن دارو و توسل به اسباب و وسایل منافاتی ندارد). چه کسی جز من در گُلها و داروها خاصیّت شفا را قرار داده است ؟ "
بازگشت
Share
|