بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد. همانا خداوند، همه گناهان را مى ‏آمرزد، كه او خود آمرزنده‏ ى مهربان است. سوره زمر 53                    و پيش از آن كه شما را عذاب فرا رسد و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان روى آوريد و تسليم او شويد. سوره زمر 54                     و از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد، در حالى كه از آن خبر نداريد. سوره زمر 55                    تا [مبادا] كسى بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهى كردم! و حقّا كه من از ريشخند كنندگان بودم. سوره زمر 56                     
 

جبران كار نيك و جزاي گناه

اميرالمومنين علي (ع) روايت مي‌كند كه از رسول خدا (ص) شنيدم كه در زمان‌هاي گذشته دو پادشاه مي‌زيستند، يكي كافر و ديگري مؤمن، يك وقت پادشاه كافر بيمار گرديد. اطباء و پزشكان شفا و راه چاره درد او را در خوردن گوشت نوعي ماهي مخصوص دانستند كه فصل صيد آن نبود و به علت زندگي در قعر دريا دست يافتن به آن غير ممكن مي‌نمود.

از صيد ماهي نااميد شده به پادشاه گفتند: اكنون كار تو ديگر تمام است. به فكر آينده مملكت باش و كسي را به جاي خود بنشان. در اين هنگام خداوند فرشته‌اي را گماشت تا از جنس آن ماهي، از قعر دريا گرفته و در جايي گذارد كه بتوانند آن را صيد كنند. سرانجام ماهي را برايش صيد كردند و او با خوردن گوشت ماهي از بيماري نجات يافت.

درست پس از مدتي پادشاه مؤمن به همان بيماري كه پادشاه كافر دچار بود، مبتلا شد. اطباء را ه چاره درد او را هم تنها در خوردن گوشت آن ماهي تشخيص دادند. اين حادثه در فصلي بود كه صيد ماهي آسان مي‌نمود زيرا در اغلب آب‌ها از آن يافت مي‌شد.

اما خداوند به همان فرشته امر فرمود كه از جنس آن ماهي چيزي در دسترس آنها باقي نگذارد و آنان را به قعر دريا ببرد تا نتوانند از آن صيد كرده و دواي دردش كنند.

فرشتگان آسمان و زمين از مشاهده اين دو منظره به شگفت آمدند و نزديك بود، فتنه‌اي رخ دهد. تا اين كه خداوند به فرشتگان آسمان و به پيامبران عصر و زمان پيام فرستاد و حقيقت امر را روشن كرد كه "همانا منم بسيار بخشنده و توانا كه هر چه به بندگانم ببخشم، به من زياني نرسد و هر چه از ايشان باز دارم و نبخشم، به من نفعي ندهد و به قدر ذره‌اي به كسي ستم نكنم.

اما آسان كردن صيد ماهي در غير وقت آن براي پادشاه كافر آن بود كه جبران كار نيكي كه انجام داده بود باشد؛ زيرا سزاوار است بر من كه كار نيك هيچ كس را ضايع نكنم. در دنيا مزد او را دادم تا در قيامت كه مي‌آيد، هيچ كار نيكي در نامه عملش نباشد و به واسطه كفرش داخل آتش شود.

ولي همان ماهي را از پادشاه مؤمن منع كردم و در اختيارش قرار ندادم؛ زيرا گناهي از او سر زده بود، از اين رو خواستم با توجه نكردن به خواسته او و نبودن دوا، گناهش ريخته شود تا هنگامي كه بر من وارد مي‌شود، هيچ گناهي نداشته باشد و به واسطه پاكي‌اش از گناه، وارد بهشت گردد".

 

 

بازگشت

Share

 

 

 

 
 
   
آدرس ایمیل شما
آدرس ایمیل گیرنده
توضیحات
 
 
 
 
شرکت در میزگرد - کلیک کنید
 
 
نظر شما در مورد مطالب سایت چیست ؟
 
 
 
 
 
 
 
©2025 All rights reserved . Powered by SafireAseman.com