بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد. همانا خداوند، همه گناهان را مى ‏آمرزد، كه او خود آمرزنده‏ ى مهربان است. سوره زمر 53                    و پيش از آن كه شما را عذاب فرا رسد و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان روى آوريد و تسليم او شويد. سوره زمر 54                     و از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد، در حالى كه از آن خبر نداريد. سوره زمر 55                    تا [مبادا] كسى بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهى كردم! و حقّا كه من از ريشخند كنندگان بودم. سوره زمر 56                     
 

وصاياي خداوند در شب معراج

از حضرت اميرالمومنين علي (ع) روايت است كه در شب معراج،

پروردگار به نبي اكرم (ص) فرمود:

"اي احمد! به شكوه و بزرگي خودم سوگند، هر بنده‌اي كه داراي چهار خصلت شود، او را داخل بهشت نمايم؛ سخن نگويد مگر در آنچه كه فايده  داشته باشد. قلب خود را از وسوسه‌هاي شيطاني حفظ نمايد.

بداند كه من ناظر (همه‌ي اعمال، گفتار و افكار) او هستم.

نور چشمش در گرسنگي باشد (به واسطه‌ي روزه گرفتن).  اي احمد! اگر شيريني گرسنگي، سكوت، خاموشي، گوشه‌نشيني و نتيجه‌شان را بچشي، از آنها دست برنداري".

اي احمد! در بهشت كاخي است كه از جواهر ساخته شده است و در آن جا، هيچ چيز نابود نمي‌شود. آن قصرها، جايگاه بندگان خاص من است كه در هر روز، هفتاد مرتبه به آنان نظر و توجه مي‌كنم و با آنان سخن مي‌گويم.

هر مرتبه‌اي كه به ايشان توجه كنم، كاخ‌هايشان را هفتاد برابر كنم. اهل بهشت با نعمت‌هاي بهشتي لذت مي‌برند؛ ولي ايشان به گفتگو و سخن گفتن با من لذت مي‌برند".

پيامبر (ص) گفت:  "پروردگارا! نشانه‌ي اين طايفه چيست؟"

خداوند فرمود:

"ايشان هميشه زنداني‌اند. زبان‌هايشان از سخن گفتن بيهوده، در حبس است و شكم‌هايشان از غذاي حرام، خالي است".

"اي احمد! دوستي خدا، دوستي با فقيران و نزديكي جستن با ايشان است".

حضرت پرسيد: "پروردگارا! فقرا چه كساني هستند؟"

خداوند فرمود:

"كساني هستند كه به كمي از دنيا، قانع و راضي شده‌اند، بر گرسنگي صبر مي‌نمايند و بر آنچه كه به ايشان مي‌رسد، شكر مي‌كنند. از گرسنگي و تشنگي خود، به كسي شكايت نمي‌كنند. دروغ نمي‌گويند و به من غضب نمي‌كنند (كه ايشان را فقير نموده‌ام). براي آنچه كه از دست مي‌دهند غم و اندوه نمي‌خورند و براي آنچه كه به دست مي‌آورند، شادي نمي‌كنند".

"اي احمد! اهل خير و آخرت صورت‌هايشان لاغر و حيايشان بسيار، حماقت و نفهمي ايشان در كارها، اندك و نفعشان براي مردم زياد است.

مكر و حيله و تزوير نمي‌كنند. مردم از آنان در آسايش و خود در اذيتند. سخنانشان با ادب و متانت است. به حساب تمامي اعمال خود دقيقاً رسيدگي مي‌نمايند. چشمانشان به خواب مي‌رود و ليكن قلب‌هايشان ذاكر است.

در آغاز هر نعمتي خدا را ستايش كرده و در پايان سپاسگزاري مي‌كنند. دعاي آنان مستجاب و به سخنان ايشان توجه مي‌شود.

فرشتگان به وجود آنان شاد مي‌شوند و دعايشان در زير حجاب‌هاست. پروردگار دوست دارد كه سخنان ايشان را بشنود، آن چنان كه مادر سخن گفتن فرزند را دوست دارد. آني از ياد خدا غافل نيستند.  به فكر غذاي زياد، سخن گفتن بسيار و يا لباس‌هاي فراوان نيستند. مردم در نظرشان مانند مردگان و خدا در نزدشان زنده و كريم است.

دورانديشان  را از روي كرم دعوت مي‌كنند و هر كس به آنان روي آورد، با او مهرباني مي‌كنند. دنيا و آخرت در نظرشان يكسان است.

"اي احمد! لذت واقعي اهل آخرت از شناختن خداست، نه از خوردن غذاهاي مادي، تنها حادثه‌اي كه آن‌ها را ناراحت مي‌كند، ياد گناه است. براي اشتباهات گذشته خود اشك مي‌ريزند. بدن را به رنج عبادت انداخته و از خوش گذراندن بيهوده مي‌پرهيزند. راحتي اهل بهشت در مرگ است و آخرت محل استراحت بندگان واقعي است.

همنشيني آنان با محافظاتي است كه مأمور ضبط اعمال آنان از طرف راست و چپ هستند. گفتگوي آنان با خداي بزرگ است. دل‌هاي اهل آخرت از تنگي دنيا در سينه‌ها جراحت برداشته مي‌گويند:‌ چه زماني از اين خانه خراب شدني به منزل هميشگي مي‌رويم؟

اي احمد! مي‌داني پارسايان در نزد من چه مقامي دارند؟"

حضرت رسول گفت: "نمي‌دانم".

خداوند فرمود:

"چون روز قيامت شود و مردم مبعوث شوند، آنان از حساب سخت ايمن باشند. كمترين چيزي كه به آنا عطا مي‌شود، آن است كه اختيار بهشت را به دست ايشان دهم كه از هر دري كه بخواهند وارد شوند.

نظر لطف و مرحمت خود را از ايشان نمي‌پوشانم و آنان را به انواع و اقسام نعمت‌ها و گفتارهاي خود خشنود مي‌سازم.

ايشان را در جايگاه‌هاي نيكو جاي مي‌دهم و اعمال خير و كارهاي نيكويي كه در دنيا به جاي آورده‌اند را به آنان متذكر مي‌شوم.

چهار در از درهاي بهشت به روي آنان بگشايم. يك در كه از آن، ارمغان‌ها و هداياي بهشت، صبح و شام از طرف من وارد مي‌شود. و دري كه از آن، بدون زحمت و به هر شكلي كه بخواهند به من نگاه كنند. و دري كه از آن، به آتش جهنم نگاه  كنند

و ببينند كه ستمگران چگونه عذاب مي‌شوند. و دري كه حوريان و خدمتگزاران بهشت از آن وارد مي‌شوند".

حضرت رسول گفت:‌ "پارسايان كه اين چنين وصفشان فرموده‌اي، چه كساني هستند؟"

خداوند فرمود:

"ايشان كساني هستند كه در دنيا خانه‌اي ندارند كه ترس خراب شدن آن را داشته باشند و فرزندي ندارند كه از مردنش محزون شوند و اموالي ندارند كه از تلف شدن آن بترسند و اندوهگين گردند. كسي ايشان را نمي‌شناسد كه مزاحمشان شود و از ياد خدايشان غافل گرداند. اضافه بر مايحتاج روزانه خود چيزي ندارند كه در قيامت از ايشان سؤال شود و لباس‌هاي نرم و فاخر نمي‌پوشند.

اي احمد! صورت پارسايان از شب زنده‌داري و روزه گرفتن زرد است. از بسياري ذكر خدا، زبان‌هايشان ناتوان شده و دل‌هايشان در سينه  از بسياري روزه گرفتن مي‌طپد.

در اطاعت پروردگار كوشش بسيار كردند ولي نه از ترس آتش دوزخ و نه از اشتياق بهشت، زيرا آنان در زمين‌ها و آسمان‌ها نظر كرده و سپس دانستند كه خداي سبحان سزاوار عبادت است.

اي احمد! اين است درجه پيامبران و راستگويان امت تو و امت پيامبران غير از تو و گروهي از شهيدان".

حضرت رسول اكرم (ص) عرض كرد: "پروردگارا! كدام طايفه از پارسايان، از همه پارساترند؟ پارسايان امت من يا پارسايان بني اسرائيل؟"

 خداوند فرمود:

"پارسايان بني اسرائيل نسبت به امت تو مانند يك موي سياهند در بدن گاو سفيد".

حضرت رسول پرسيد: "پروردگارا! چگونه چنين است در صورتي كه قوم بني اسرائيل از امت من بزرگ‌تر است؟"

خداوند فرمود:

"زيرا كه آنان بعد از يقين، شك كردند و بعد از اقرار، انكار نمودند".

پيامبر اكرام (ص) فرمود: "سپس حمد كردم خداي تعالي را و سپاسگزاري نمودم و براي امت دعا كردم كه خدا آنان را نگهداري كند و مشمول رحمت خود و ساير خيرات الهي گرداند".

اي احمد! مي‌داني چه زندگيي باشكوه و چه زنده بودني با دوام تر است؟"

حضرت عرض كرد: "بار الها! نه".

خداوند فرمود:

"زندگي باشكوه آن است كه صاحبش در ذكر من سستي نكند و نعمت مرا از خاطر نبرد. به حق من جاهل نباشد و شب و روز رضا و خشنودي مرا بجويد.

و اما زنده بودن هميشگي آن است كه فرد نفسش را آن چنان تربيت كند كه دنيا در نظرش پست و كوچك و آخرت در نظرش بزرگ گردد و خواسته مرا بر خواسته خودش مقدم دارد. رضا و خشنودي مرا  اختيار كند و حق مرا بزرگ شمرد.

آگاهي مرا نسبت به خودش به خاطر سپارد و مرا در شب و روز، هنگام انجام دادن هر گناه و نافرماني فراموش نكند.

دلش را از ‌آنچه كه من خوش ندارم، دور كند. شيطان و وسوسه‌اش  را دشمن دارد و براي او در دلش، راهي قرار ندهد.

اگر چنين كرد، دوستي خود را در دلش جايگزين كنم تا اين كه دلش را در اختيار خود قرار دهم. او را از دنيا بازداشته و سرگرم آخرت كنم. از نعمت‌هاي تازه‌اي كه دوستانم را برخوردار كرده‌ام، او را نيز برخوردار كنم.

دنيا را بر او تنگ سازم تا لذت‌هايش را دشمن دارد. او را از دنيا و آنچه كه در آن است بترسانم، همان طور كه چوپان، گوسفندان خود را از چراگاه‌هاي خطرناك مي‌راند و دور مي‌سازد.

اي احمد! او را به هيبت و عظمت خود زينت دهم. اين است زندگي با شكوه و حيات جاويدان و اين مقام از آن كسي است كه از خدا راضي باشد".

هر كس كه رضاي مرا به دست آورد او را داراي سه خصلت گردانم: 

معرفتي كه با ناداني آميخته نباشد.

فكري كه با فراموشي آميخته نباشد.

دوستيي كه با آن غير از محبت من، دوستي و محبت آفريدگانم را اختيار نكند.

پس هرگاه مرا دوست بدارد، من هم او را دوست بدارم و چشم و دلش را به شكوه و بزرگي‌ام باز كرده و بندگان خاصم را از او پوشيده ندارم.

در تاريكي شب و روشنايي روز با او سخن بگويم، به طوري كه سخن گفتن او با آفريدگانم قطع شود و با آنان همنشيني نكند سخنان خود و فرشتگانم را بشنود و او را به رازهايي كه از مردم پنهان داشتم آگاه كنم.

بر اندام او لباس شرم بپوشانم تا اين كه همه مردم از او شرم كنند. بر زمين راه رود و آمرزيده باشد و دل او را شنوا وبينا قرار دهم.

چيزي از بهشت و دوزخ بر او پوشيده نماند و او را از آنچه كه در روز قيامت از ترس و شدت عذاب بر مردم مي‌گذرد آگاه كنم. او را از حساب بينوايان و ثروتمندان و دانايان و نادانان با خبر نمايم.

گور او را روشن كنم تا اين كه نكير و منكر بر وي فرود آيند و از او پرسش كنند و او سختي مرگ و تاريكي قبر و لحد و بيم روز قيامت را نبيند. هنگامي كه برايش ميزان را نصب كنم و نامه عملش را بگشايم، نامه او را در دست راستش بگذارم تا نوشته‌اش را بخواند و بين خود و او ترجمه كننده‌اي قرار ندهم و بي واسطه با او سخن گويم.

اينها كه گفته شد نشانه‌هاي دوستان ماست".

"اي احمد! هر كس كه ادعا كند و بگويد خدا را دوست دارم، درست نيست مگر اين كه به غذاي روزانه‌اش اكتفا كند، لباس ساده بپوشد، در حال سجود نخوابد و قيامش را طول دهد. بر من توكْل كند. زياد گريه كند و كم خنده نمايد. با هواي نفس مخالفت كند. مسجد را خانه خويش قرار دهد.

پارسايي را همنشين خود كند. دانشمندان را دوستان خود قرار دهد. فقيران و تهيدستان را رفيقان خود بداند. رضا و خشنودي مرا بخواهد از گناهكاران فرار كند. به ذكر من مشغول باشد. هميشه مرا به پاكي ياد كند. سست پيمان نباشد. به وعده‌اش وفا كند. دلش پاك باشد. در نماز پاكيزه باشد.

در واجبات سعي و كوشش داشته باشد. به پاداشي كه در نزد من است، راغب باشد. از عذاب من ترسان و نزديك و همنشين دوستان من باشد".

 

 

بازگشت

Share

 

 

 

 
 
   
آدرس ایمیل شما
آدرس ایمیل گیرنده
توضیحات
 
 
 
 
شرکت در میزگرد - کلیک کنید
 
 
نظر شما در مورد مطالب سایت چیست ؟
 
 
 
 
 
 
 
©2025 All rights reserved . Powered by SafireAseman.com