|
سخاوت
اسراي يكي از جنگها را به حضور پيامبر اسلام آوردند. مردي را كه از همه بيشتر سزاوار عقوبت بود، جلو آوردند تا گردنش را بزنند. ناگاه جبرئيل فرود آمد و گفت: اي محمّد! خداوند به تو سلام و درود ميرساند و ميفرمايد:
"اين مردي كه اسير توست، شخصي سخي و مهماننواز است كه در برابر مشكلات شكيباست و تاب تحمل ناهواريهاي روزگار را دارد".
تا جبرئيل پيامش را رساند پيامبر (ص) فرمود: "جبرئيل به من خبر داد كه تو سخي هستي. اگر جبرئيل اين خبر را نياورده بود، تو را عقوبت ميكردم؛ ولي اكنون تو آزادي."
آن مرد گفت: "مگر خداي تو، شخص سخي را دوست دارد؟"
حضرت فرمود: "بلي."آن مرد بي درنگ به يكتايي خداوند و رسالت پيامبر اسلام شهادت داد و اسلام آورده گفت:
"قسم به آن كسي كه تو را به راستي فرستاده است. تا كنون كسي را از مال خود دور ننمودهام."
و نيز نقل شده است، موقعي كه "سامري"مردم را گوساله پرست كرد و زحمات چند ساله حضرت موسي بن عمران(ع) را از بين برد، موسي (ع) خشمگين شده خواست او را به قتل برساند. از طرف حضرت احديّت به او خطاب شد:
"سامري را نكش زيرا او سخي است"
بازگشت
Share
|