بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد. همانا خداوند، همه گناهان را مى ‏آمرزد، كه او خود آمرزنده‏ ى مهربان است. سوره زمر 53                    و پيش از آن كه شما را عذاب فرا رسد و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان روى آوريد و تسليم او شويد. سوره زمر 54                     و از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد، در حالى كه از آن خبر نداريد. سوره زمر 55                    تا [مبادا] كسى بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهى كردم! و حقّا كه من از ريشخند كنندگان بودم. سوره زمر 56                     
 

ترحم بر مستمند

 

ابو حمزه‌ي ثمالي گويد: در خدمت حضرت سجاد(ع) بودم كه به كنيزش - سكينه -  فرمود: مبادا مستمندي كه به در خانه‌ي ما آمد را مأيوس برگردانيد.

عرض كردم:‌ اي پسر رسول خدا! همه‌ي كساني كه گدايي مي‌كنند كه مستحق نيستند. فرمود: اي ابوحمزه‌ي! مي‌ترسم كه بعضي مستحق باشند و از در خانه‌ي ما محروم شوند. آن‌گاه آنچه بر خانواده‌ي يعقوب وارد شد، بر ما نيز وارد شود.

حضرت يعقوب، هر روز گوسفندي مي‌كشت. مقداري را خودشان مصرف مي‌كردند و قدري هم صدقه مي‌دادند. مرد مؤمن و مستمند روزه‌اي - كه در نزد خدا جايگاهي داشت- غروب و بدون آشنا، از در خانه‌ي آنها گذشت. گفت: گدايي غريب و گرسنه‌ام، از زيادي غذاي خود به من بدهيد. و درخواست خود را بر در خانه يعقوب تكرار كرد. آنها شنيدند ولي از وضع او خبر نداشتند و گفته‌اش را باور نكردند.

شب فرا رسيد. فقير نااميد شد. جمله "انالله و انا اليه راجعون "را به زبان آورد و اشكش جاري شد. آن شب با همان حال خوابيد و شكايت گرسنگي را به خدا عرضه كرد. فردا را نيز روزه گرفت و خدا را با شكيبايي ستايش كرد.

اما يعقوب و خانواده‌اش با شكم سير خوابيدند و از غذاي‌شان هم زياد ماند.

خداوند صبح آن شب به يعقوب وحي كرد:

"اي يعقوب! بنده ما را خوار كردي و باعث خشم من شدي. سزاوار تنبيه و بلا شدي كه از طرف من بر تو و خانواده‌ات وارد خواهد شد.

اي يعقوب! همانا محبوب‌ترين پيامبران در نزد من آن كسي است كه بر مستمندان ترحم كرده، آنها را به خود نزديك كند، غذايشان بدهد و پشت و پناه ايشان باشد.

اي يعقوب! چرا به بنده من ذميال كه به عبادت من كوشا و به اندكي از حلال دنيا قانع است، رحم نكردي؟ او در شب گذشته هنگام افطار به در خانه تو آمد درخواست نمود كه غريب بي‌نوا و رهگذر قانع را طعام دهيد. تو او را غذا ندادي و او به من رجوع كرده، گريست و شكايت گرسنگي خود را به من كرد.

گرسنه خوابيد و در همان حال مرا ستايش نمود و فردايش روزه گرفت.  و تو اي بعقوب! با فرزندان خود سير خوابيدي و صبح زيادي غذا در نزدت مانده بود. آيا مي‌داني دوستانم را زودتر از دوشمنانم به كيفر و گرفتاري مبتلا مي‌كنم؟ كه اين به واسطه حسن نظر و احسان من به ايشان و خروج تدريجي آنها از عذاب است.

اينك به ارجمنديم سوگند، تو و فرزندانت را گرفتار كرده، بلايي بر شما نازل خواهم كرد و با كيفر خود شما را مي‌آزارم.

آماده شويد و بر آنچه به شما خواهد رسيد، راضي و شكيبا باشيد".

 

 

 

بازگشت

Share

 

 

 

 
 
   
آدرس ایمیل شما
آدرس ایمیل گیرنده
توضیحات
 
 
 
 
شرکت در میزگرد - کلیک کنید
 
 
نظر شما در مورد مطالب سایت چیست ؟
 
 
 
 
 
 
 
©2025 All rights reserved . Powered by SafireAseman.com