
با من از نور بگو
به اسم" نور"
با من از زنده شدنها در بهار، هیچ مگو
با من از" نور" بگو
با من از گرمای تابستان پر شور نگو
با من از گرمی آن" نور" بگو
با من از عشوه رنگین خزان، هیچ مگو
با من از" نور" دلانگیز بگو
با من از یکرنگی فصل زمستان هم نگو
با من ازروشنی" نور" بگو
با من از " نور" قمر، در ظلمت شبها بگو
با من از" نور" فروزنده آن شمس بگو
با من از چشمه جوشان" منور" بگو
با من ای" نور" برون آمده از" نور"، بگو
با من ای" نور" بگو
آیکا
بازگشت
Share
|