بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد. همانا خداوند، همه گناهان را مى ‏آمرزد، كه او خود آمرزنده‏ ى مهربان است. سوره زمر 53                    و پيش از آن كه شما را عذاب فرا رسد و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان روى آوريد و تسليم او شويد. سوره زمر 54                     و از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد، در حالى كه از آن خبر نداريد. سوره زمر 55                    تا [مبادا] كسى بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهى كردم! و حقّا كه من از ريشخند كنندگان بودم. سوره زمر 56                     
 

دعای مضطر



بـسـم الله الرّحمن الرّحیم

بنام خداوند بینهایت بخشنده و مهربان

"آَمَّن یُجیبُ المُضطَرَّ اِذا دُعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوء"

"یا آن کس که، درمانده را وقتی او را بخواند، اجابت می‌کند و محنت از او بر می‌دارد..."

 

" دعای مـُضطر "

 

الهی،

نمی دانم!  ما دعا می‌کنیم وُ تو اجابت می‌کنی

و یا تو اجابت کرده‌ای و دعایش را به ما می‌بخشی

الهی، زیر عرش‌ات، پر از دعوت‌هاست

پر از اجابت‌های قبل از دعاست

و پراز دعاهایی که،

بعد از اجابت‌های تو، خواسته می‌شوند

الهی، به شهادت خودت، به رحمانیت و رحیمی‌‌ات

و به شهادت اینکه چه بارها دعاهایم را اجابت کرده‌ای،

و، الهی به شهادت همین آیۀ عزیزت:

"کیست آن کس که اجابت می‌کند..."

و خودت گفته ای که اوّل، تو اجابت می‌کنی...

الهی، ای همۀ "همان کـَـسـَـم"

ای همان کسی که، صدا وُ دعای من ِ درمانده را می‌شنود

وَ پیش از درماندگی‌ام، وَ قبل از شِـکو ِه‌ام،

جوابم را داده است...

 

الهی، ای آنکه دعای مضطر را می‌شنوی

و در دَم، به او پاسخ می‌دهی

و تهدید و آسیب را از او دور می‌کنی؛

 

 

 

الهی، میان تو وُ من رابطه ایست،

تو خدایی تو را به بندگی من، نزدیک می‌کند...

الهی، میان من وُ تو، "پیوند"یـست:

"دعایی"، که مرا به تو پیوند می‌زند...

و میان تو و من، " وعده" ایست

که "اجابت تو" را به من متصّل می‌سازد...

 

الهی، مخاطب من تویی، که خدایی

با همۀ وعده‌های خوب اجابتت

و مقابل تو، منم که گرفتارم

با همۀ عجز و نیازهای مکررم،

 

الهی، سؤال من، هیچ؛

امّا، همۀ شجاعتم اینست که " تو" خدای منی؛

الهی، دعای من به کنار؛

امّا، همۀ امیدم اینست که " تو" پاسخم می‌دهی

الهی، هزار باره می‌بوسمت، خدا

چه اجابت کنی یا نه؛

و هزار باره سجده‌ات می‌کنم ، خدا

شکر اینکه، اجازۀ خواندنت را به من داده‌ای...

 

الهی، همۀ اصل‌ها  تویی

و همۀ فرع‌ها هم از آن توست،

الهی، هم اصل دعایی و هم عین پاسخی،

هم آمینی و هم ربّ العالمین

الهی، خدای منی، خالق منی

ربّ منی، عزیز منی، نازنین منی،

الهی، من هم نشان تو وُ آیۀ توام

نشان عشق توام، آیۀ نیارمندی به توام...

 

الهی، پس جز به حضور خدایی‌ات،

به حضور خدای خودم، جایی نمی‌روم

به غیر حضور تو نه جایی هست،

نه کسی هست، نه دعایی، نه پاسخی...

الهی، جز تو خدایی نیست؛

 

پس باز، الهی، به حضور تو آمده‌ام

خدایا، می‌دانم که می‌دانی امّا، باز اقرار می‌کنم

و یقین دارم که باخبری امّا، باز اعلام می‌کنم

الهی، تسلیمم وخدمتگزار توام

تسلیمم و بندۀ توام

الهی، تسلیمم و در اضطرارم

الهی، تسلیمم و در اضطرارم

الهی، تسلیمم و در اضطرارم

الهی، به حضور تو آمده‌ام،

پیش خدای خودم

مضطر و بیچاره آمده‌ام

 

الهی، این من، که بندۀ توام

و این تو، که خدای منی

الهی، این همۀ امور بنده‌ات

همۀ نگرانی‌ها و ترس‌ها و مسائـلـم

الهی، همۀ اختیار و همۀ اضطرارم را به خودت سپرده‌‌ام

الهی، من خسته‌ام،

مضطر و مضطربم

و به نزد تو بهپناه آمده‌‌ام

به پیش خدایی که برایم همیشه بوده‌ای،"هستی"

 و به پای من، با همۀ ضعف‌ها و شکست‌هایم، ایستاده‌ای؛

 

 

الهی، یا سمیعُ الدُّعا

یا سمیع، یا شنوندۀ دعا

ای شنوندۀ ندای خفی، از دل زکریّا

یا سمیع، ای شنوندۀ توبۀ یونس در دل ماهی

یا سمیع، ای شنوندۀ اضطرار ایّوب در شکیبایی

 صدای اضطرارمرا می‌شنوی

و کار فروبستۀ مرا می‌بینی

و از احوال زار و رازهای من خبر داری

الهی، از خویش مضطرم، از بیگانه مضطرم

و از تدبیر هر کاری، مضطر...

 

الهی، آنچه به اختیار و قوّت من است، هیچ است

و آنچه به اراده و اقتدار توست، همه چیز

الهی، آنچه من می‌دانم، هیچ است

 وآنچه تو می‌دانی، همه چیز

الهی، همۀ توان من، در خواندن توست

و همۀ دانایی و بینایی‌ام، به نگاهی از توست

الهی، چشم منی، دانش منی،

همۀ حول و قوّت منی

الهی، بار سنگین است، دیگر نمی کشم

جانی برای کشیدنم باقی نیست...

الهی، طاقتم، طاق است،

صبرم نمی‌کشد

لبریز و در لبۀ تیغ پرتگاه‌ام... نزدیک شکستنم

 

الهی، در، پشت در، بسته می‌شود

کلید، پشت کلید، می‌شکند

مشت، پشت مشت، می‌کوبم

و هیچ پاسخی نمی آید...

 

الهی، دعای مرا، گریه‌های مرا،

الهی، صبر بیقرار مرا و لحظه‌های سکوت مرا

الهی، همۀ اضطرار مرا

اجابت کن و محنت از شانه‌ام  بردار

الهی، به دست "یَـدُ اللهی‌ات"

درها، گره‌ها و قفل‌ها را بگشا...

 

الهی، دلها و چشم‌ها محزون و تیره‌اند

ای نور آسمانها و ای نور در زمین

به دل و چشم و جان ما برگرد

 

الهی، وا دردا! که جانم درد می‌کند،

جسمم درد می‌کند

و قلبم به درد آمده‌ست

الهی، وا دردا! که چشمم خشک شد و آه‌ام سکوت کرد،

کلامم به واژه در نمی‌آید...

الهی، وا دردا! که درد هست و دارو نیست

و طبیبان مریض و بیمارند

الهی " ای اسم تو شفا، و یاد تو دوا"

ای نگاه تو درمان و لطف تو، دارو

ای قطره ای از نور تو، علاج تاریکی

ای حـَـبّه ای از عشق تو، شفای کلّ مرض

ای ذرّه ای از روح تو، درمان هر چه مریض

 

الهی، ای نور، ای فتوح، ای بینهایت ِ رحمت

ای خوب، ای خدا، ای جمیع کلّ محبّت

الهی، ای دلت مثل نور، نازک

ای فیض و لطف تو، مثال ابر بارنده

ای زود راضی، ای زود راضی، ای زود راضی...

الهی، ای به دنبال بهانه‌ای، برای بخشیدن

 

 

 

الهی، اسمت خدا و رسمت خدایی کردن

الهی، اسمت رحیم و رسمت عشق ورزیدن

الهی، اسمت مُـجیب و رسمت اجابت کردن

 

الهی، ای خدای من، ای همۀ عشق و ایمانم

ای نازنینم، ای نازبالش اِتّـکاء و توکُّـلم

الهی، تو خدایی، امّا من هم بندۀ توام

تو توانایی، و من هم پر از ناتوانی‌‌ام

و تو درمانی، و من هم پر از درد سرم

 

 

الهی، مضطرم، امّا خدای من، مضطر نیست

قادر است، قاهر است، توانا و بخشنده ست

 

الهی سفرۀ دلم را برایت گشوده‌ام

و دردهای رنگ، رنگ مرا می‌بینی

الهی، حزن و اضطرار مرا می‌بینی

هول و اضطراب مرا می‌دانی

 

الهی، به حق وعده‌های خودت

که به همۀ وعده‌های تو یقین دارم

و خودت گفته‌ای، بخوان که جوابت می‌دهم

گفته‌ای، بخواه که حمایتت می‌کنم

بمان و اصرار کن که در به رویت می‌گشایم

الهی، سفرۀ دلم را برایت گشوده‌‌ام

به سفرۀ دل بی آب و نان من قدم بگذار

به رسم بنده نوازی دل مرا مشکن

الهی، تو که بیایی، نور و نان و آب می‌آید

تو که بیایی، فتوح و گشایش امور می‌آید

تو که بیایی، شفای همۀ دردها می‌آید

تو که بیایی، آسمان با ملکوتش به خانه مان می‌آید

تو که بیایی، خدا می‌آید

آمین و فضل و کرم بی منتها می‌آید

و آمدن خدا برای همۀ اضطرار من کافیست

برای عمر دو جهانم،

برای کلّ نیازهای من بس است...

الهی، الهی، الهی

"آَمَّن یُجیبُ المُضطَرَّ اِذا دُعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوء"

( ...تکرار... )

آمین یا ربّ العالمین

و الحمد لله ربّ العالمین

 

 

سرودۀ رامیلیا

منبع: کانال شاهدان

https://telegram.me/joinchat/Bej01jvnOLSQtReJDDWg5Q



 

بازگشت

Share

 

 

 

 
 
   
آدرس ایمیل شما
آدرس ایمیل گیرنده
توضیحات
 
 
 
 
شرکت در میزگرد - کلیک کنید
 
 
نظر شما در مورد مطالب سایت چیست ؟
 
 
 
 
 
 
 
©2025 All rights reserved . Powered by SafireAseman.com