
آن دو رکعت عشق باقیمانده را...
بسمالله الرحمن الرحیم
ای خدا، ای آنکه نامت بر زبانم جاری است
معنی " الله " را در روح و در جانم بریز
ای خدا، ای مقصد و مقصودم از راز و نیاز
راه طاعت دور میدارد، مرا نزدیک ساز
دور میدارد مرا این طاعت بیجان و روح
ای تو از جان خویشتر، با من مرا بیگانه ساز
من هزاران بار دور از قبله بر سجادهی بیگانگی
ظاهری در زهد و تقوا قامتی از باد بستم
ايستادم، سجده کردم در رکوعات قد شکستم
بیحضورت بارها سوره و تسبیح، تکبیر و تشهد خواندهام
بیحضورت بارها
دور، دور از عشق، دور از بندگی، دور از خدا
در غیاب دل قیام و قصد طاعت کردهام
من فراخوان ملائک را شنیدم، آمدم، لبیک گفتم
در عبادت سعی کردم، سجده بردم
بر مثال زائران کعبه گشتم گرد دل
ذکر گفتم، منتظر ماندم ولی
تا بر دیوار رخصت بود و افزون ره نبود
ای خدا، ای آنکه نزدیکی به من
معنی نزدیکیات را در رگ و جانم بریز
ای تو برتر، ای تو در برتر ز هر دیوار و در
راه پنهانم نشان ده، میکشانم آن به بر
قصد قربت کردهام، ای جاری نادیدنی
غربت از من دور گردان و فرا خوانم به پیش
ای خدای بینیازم، آشتی کن
ای تو جان جمله اجزای نمازم، آشتی کن
ای تو نور قبله، جان کعبه، سمت و سوی عشق
باز میگردم به تو، ای جان شیرین،
آشتی کن، آشتی کن،
بار دیگر از برای تو وضو میگیرم، از بهر تو قامت میگذارم
ای همه راز و نیازم
آشتی کن،آشتی کن
آشتی کن، تا که نور نامهایت از دهانم اوج گیرد
آشتی کن، تا که قبله سوی قلبم باز گردد
آشتی کن، تا ملائک در نمازم صف زنند
بوسه باران میکنم خاک از سجودم، آشتی کن
آسمان را گریهباران میکنم از اشک و سوزم
آشتی کن
ای تو روح آشتی، با روح من، جان نمازم
آشتی کن، آشتی کن
در نمازم جلوهای کن تا چو طور
پاره پاره گردم و موسی ز خود بیخود کنم
جلوهای دیگر بیاور تا چو نیل
سینه بشکافم برایت، محشر کبری کنم
پا بنه اندر نمازم تا چو نوح
کفر عالم از برایت طعمهی طوفان کنم
بازگرد اندر نمازم، وعدهی دیدار ده
تا چو ابراهیم آتش پر گل و رسوا کنم
در نمازم رو نما تا رونمای دیدنت
صد چو اسماعیل و صد اسحاق را گردن زنم
روح میدم در نیایشهای بیجان و دلام
تا چو عیسی دیدهها را نور بخشم، مردهها زنده کنم
خیره شو اندر نمازم، یک اشارت میفرست
تا چو احمد(ص) بر براق عشق تازم، قصد دیدارت کنم
ای تو معنای نمازم، خالقم، پروردگارم
آشتی کن با نمازم، گل کن اندر قبلهام
تا که رکعت باز نشناسم ز رکعت، حمد از سوره ندانم
در درونم، قبلهای پنهان، نماز و رکعتی ناخوانده است
ای نمازآموزٍ عشقآموزٍ طاقت سوزٍ من
آن نماز عشق پنهان مانده در جان مرا
آن دو رکعت را که هر که خواند
از خود مرد و در تو زنده شد
آن دو رکعت را تمنا و تقاضا دارم از تو
آن دو رکعت عشق باقی مانده ی ناخوانده را ...
مناجاتي عاشقانه از: راميليا
بازگشت
Share
|