
پايان شب سيه سپيد است
به نام خداوند
یا ربّ، بر ما بدار تا درین چرخشهایی که نور، خود را پنهان میدارد، یادآور نیکترینها و کاملترینهایی که رنگ و بویی خدایی دارد، برای یکدیگر باشیم. که اینچنین بودن، نشانهی ایمان و اميد است به حضور خداوند زندهای که تنها با تاب دادن نگاهش به سمت و سوی هر چیزی و هر کسی که او را به یاد دارد و به نام میخواند و یا در نجوایی عاشقانه، او را به طلب،دعوت میدارد، پاسخش میگوید و به دیدنش عزّتاش میبخشد و به دمیدنی، او را به حقّ زنده میکند و از رحمتش، نور و روشنایی میباراند و به حکمتش، دانایی و خردمندی کِشت میدهد و به حرکت، میپروراند و گرمای زنده و زندگی بخشش را از درون خود، به درون خودیهایش جاری میسازد. و اینچنین، روز را با آشکاری خورشید حضورش ظاهر میسازد،و شب را که پوششی بود جعلی برای آشكاري روشنایی نور، با تابش معرفت و طلوع فجر آگاهی الهی خود، محو در شناخت و فهم مینماید.
و این همه آشکاری و برخورداری از نور، نه فقط از برای مؤمنین و ایمان دارانی که برای آرام گرفتن قلبشان، تمنای دیدار و حضورش را داشتند، میباشد بلکه از برای وعدهای بود که خداوند، خدای زنده و حاضر، با فرزندان آدم و ذریّت نوح و ابراهیم گذاشته بود. و چه کسی را می توان وفادار تر و استوار تر از او نسبت به عهدش یافت؟
پس ای خداوندی که پروردگار مایی، ما بندگان گنه کار مانند شب رو به سیاهی رفته، رو سیاه گشتهایم، و بیبهره ماندن از صورت نورانیّت، سُرخمان ساخته و آتش الیمی را در دلمان بهپا کرده است، بیچاره گشتهایم، چنانکه تا تو خود، طبابت مان ننمایی، هیچ درمانی نمیتواند حتی اندکی از درد سوختن دل،یا شراره های آتش خود ساختهیمان را، حتي اندکی تخفیف داده و یا از آن بکاهد.
یا ربّ، ما را در مقام بندگیت قبول بدار، و خودِ ما را که حقّ است و از توست، از شرّ منیّت شریر و کبر و غرور شرور؛ و از هرچه صفت و خصلت تاریکی که غیر توست، که عین مرض است و مرگ، و از شرّ وسوسههای شیطانی که قابض نور است، خلاصی بخش و پس از این اخلاص یافتگی، خالیای وجودمان را از آلودگيهاي پيشين ، تطهیر کن، طاهرمان گردان، و آنگاه این خالیا را که خواستار حضور روحانی توست، به تمامی و کمال و با عشق الهی خود، به روحت پبوند ده، و به برکت این پیوند خجسته و مبارک، زندگیمان را از کیفیّت و حال خود لبریز کن و پُرِ ِپُر ِپُر ساز که این عین رحمت است و برخورداری از آن، حيات ابدي، آن گاه این وجود متبرّک شده را بیّنهای مقرّر دار برای حقیقتپوشان تا دیگر بهانهای نباشد برای نفاق اندازی و گمراه کردن دیگران. اين اما فقط اگر تو بخواهی ممكن است، و این همه، نشان از راستینِ بودنِ نظر تو و تحقُّق کلام و کلمهات دارد؛ آن هنگامی که اَمرِت را بر انجام شدن و وقوع آن، و به سرانجام رسیدناش به کمال،بهگویش در میآوری. و این عین حقّ است که از ارادهی تو برآمده و به اذن تو چون گفته شود باش، پس میشود و هرچه بخواهي ممکن گردد را امکان میبخشد.
الهی، ای خدایی که تو مهربان ترین بخشندگانی و بخشنده ترین مهربانانی، از نعمت برخورداری از لقاء حضورت بر ما، و بودنت با ما، و ماندنت در ما، توفیق یگانگی عطایمان فرما؛ و با بارش نور و باران روح خود، القاء گر برکتت بر درون و در برون ما باش و هستیمان را به آن منوّر گردان و گرما بخش زندگیمان همچنان بمان.
که این، یادی ماندگار و بودنی ماندگار از حلول عشق است و جذبهایست الهی،
که شفا می دهد و
شعف می آفریند و
سرور می گستراند.
آفریدگارا شکر؛ پروردگارا شکر؛ کردگارا شکر
پروشا
بازگشت
Share
|