گذري بر سخنان حكمتآميز امام صادق(ع) دربارهي حق و باطل، و پيشوايان و پيروان
حق و باطل
خداوند ابا دارد از اين كه باطلي را حق معرفي كند؛ خداوند ابا دارد از اين كه حق را در دل مؤمن، باطلي ترديد ناپذير جلوه دهد؛ خداوند ابا دارد از اين كه باطل را در دل كافر حق ستيز به صورت حقي ترديد ناپذير جلوه دهد؛ اگر چنين نميكرد حق از باطل شناخته نميشد.
بحارالانوار، ج5، ص303(ح12).
هرگز دل، به باطل بودن حقّ و به حقّ بودن باطل يقين نميكند.
تفسير العياشي، ج2، ص53(ح39).
هيچ باطلي نيست كه در برابر حق بايستد مگر آنكه حقّ بر باطل چيره شود و اين سخن خداوند است: "بلكه حقّ را بر سر باطل ميزنيم تا آن را درهم كوبد..."
بحارالانوار، ج5، ص305(ح24) و ج78، ص228(ح105).
از پيامبر خدا در بارهي جماعت امتش سؤال شد، فرمود: جماعت امت من حقگرايانند هر چند اندك باشند.
كنزالعمال، ح15119 و 15188.
پيشوايان و پيروان
اگر بندگان، پيشواي ستمگر را كه از جانب خدا نيست به زمامداري گيرند، خداوند كارهاي شايستهاي را كه انجام ميدهند نخواهد پذيرفت.
نورالثقلين، ج4، ص 104(ح130)و ج5، ص 341(ح16).
خداوند تبارك و تعالي ابراهيم را به بندگي گرفت پيش از آنكه او را به پيامبري برگزيند، و او را به نبوت رساند پيش از آنكه به رسالت گزيند و او را رسول خود ساخت پيش از آنكه به دوستي برگزيند و او را دوست و خليل خود گردانيد پيش از آنكه امامش قرار دهد. و چون همهي اين مقامات را در او گرد آورد فرمود: من تو را امام و پيشواي مردم قرار دادم.
الكافي، ج1، ص175(ح2) و ص 178(ح5).
خداوند زمين را بدون عالم نگذاشته است؛ و اگر اين نبود حقّ از باطل شناخته نميشد.
الكافي، ج1، ص175(ح2) و ص 178(ح5).
در روز قيامت ... از سوي خداي بزرگ ندا آيد كه هر كس در سراي دنيا به امامي اقتدا كرده بايد در پي او به همان جا رود كه او را ميبرند. در اين هنگام "پيروي شدگان از پيروان بيزاري ميجويند...".
بحارالانوار، ج8، ص10(ح3)و ج23، ص76(ح1).
هر كه ادعاي امامت كند در حالي كه شايستگي آن را ندارد، كافر است.
بحارالانوار، ج25، ص112(ح7).
هر كس پيشواي غير الهي را با پيشوايي كه امامتش از جانب خداست شريك گرداند به خدا شرك ورزيده است.
الكافي ج1، ص376(ح4)و ص373(ح6).
اي سدير! به خدا قسم اگر تعداد شيعيانم به اندازهي اين بزغالهها بود نشستن را روا نميدانستم. [سدير گويد:] ما فرود آمديم و نماز خوانديم و چون از نماز فارغ شديم به بزغالهها نگاه كردم و آنها را شمردم هفده رأس بود.
الكافي، ج2، ص243(ح4).
خداوند آنان (ائمه) را (مايهي) حيات مردمان و چراغهاي تاريكي و كليدهاي سخن و ستونهاي اسلام قرار داده است.
الكافي، ج1، ص204(ح2).
خداوند آن جمعيت را رحمت كند كه چراغ و مناره (هدايت)اند و مردم را با اعمال و نهايت توانشان به سوي ما فرا ميخوانند.
تحف العقول، ص 301.
در تفسير آيهي "هر كس ناچار شود بيآن كه سركشي ورزد و تجاوز كند..." ـ: سركش كسي است كه عليه امام قيام كند.
معاني الاخبار، ص 213(ح1).
منبع: گزيدهي ميزان الحكمه
* * * * * * *
كاوشگران نور
بازگشت
Share
|