بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد. همانا خداوند، همه گناهان را مى ‏آمرزد، كه او خود آمرزنده‏ ى مهربان است. سوره زمر 53                    و پيش از آن كه شما را عذاب فرا رسد و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان روى آوريد و تسليم او شويد. سوره زمر 54                     و از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد، در حالى كه از آن خبر نداريد. سوره زمر 55                    تا [مبادا] كسى بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهى كردم! و حقّا كه من از ريشخند كنندگان بودم. سوره زمر 56                     
 

گزيده‌اي از سخنان حكمت‌آميز ملاصدرا در باب علم راستين و اَشَرفِ علوم

... اگر هر علمى چنانست كـه تـو دانسـته‌اى و يا بايد كه از راهِ نَقل (بازگويي) و مشيخه  (شيخ شدن) فراگيريد، پس حق تعالى چرا در چنـدين مواضـع از قـرآن، مـذمت مـى‌نمايـد جمعى را كه به تقليدِ مشايخ و آباى خود، در اعتقادات، اعتماد نمود‌ه‌اند و در اصول دين، تعويـل بـدان كـرده‌اند؟

...

... آن كدام علمست كـه از غايـت شـرف و عزت، از فهم‌ها پنهان است و جمعى كثير از مسلمانان آن را كفر مى‌شمرده‌اند نعوذ بالله و قائـل بـدان را بت پرست و كافر و مستوجب كشتن مى‌دانسته‌اند؟

اگر هر علمى را بايد كه از اَسناد به‌طريق متعارف شِنَوَند، آنچه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام از خـود خـبر داد و فرمود "لو شئت لاوقرت سبعين بصيرا من تفسير فاتحة الكتاب" از كدام معلم بشرى به طريق معهـود فـرا گرفت؟

...

چرا ديگر صحابه و تابعين با وي (ابن عباس رضي الله عنه) در آن علم شريك نبوده‌‌اند؟ (كدام است) آن علم عزيز شريف و آن معنى غامض لطيف، كه  از غايت شـرافت و دقـت  (آن را) از ديگـران مخفـى نمـوده... و به نـزد چنـدين كـس از صـحابه و تـابعين كفـر (انكار) مـى‌نمـوده، تـا به تـو و همراهانت چه رسد؟!

مراد از آن كدام نوع علم بود؟ آيا مراد از آن خلافيات فقه است؟ يا علـم معـانى و بيـان؟ يا كلام؟ يا لغت؟ يا نحو و صرف؟ يا طب و نجوم و فلسفه؟ يا هندسه و اعداد؟ يا هيات و طبيعى؟

معلومست كه هيچ يك از افراد اين علوم را آن مرتبه نيست، بلكه اين علم منحصرست در علـم بطـون قـرآن و حـديث، نـه ظاهرِ آنچه فهم همه كس بدان مى‌رسد .

و آنچه زَمَخشَرى(1) و امثال آن از قرآن مي‌فهمند، نه علم قرآن است فى الحقيقه، بلكه باز راجع به علم لغت و نحـو و معانى و كلام است، و علم قرآن، سواي اين علم‌هاست همچنان‌كـه جلـد و قشـر انسـان، نـه انسانسـت بالحقيقه، بلكه بالمجاز. ...

علم قـرآن چنانست كه حق تعالى فرموده كه "لايَمَسُّهُ اِلَّا الْمُطَهَّرَُون"، كه  علميست كه مـَس‌‌ِ آن نكننـد، به‌جـز اهـل طهـارت و تقديس و اهل تجرد و تنزيه. چه مراد از اين طهارت، نه همين شستن روى و ريش و پاك سـاختن جامـه و تـن خويش است، بلكه مراد، تطهير قلب است ...، و تجريد وى از عقائـد فاسـده و نجاسـات كفر، ... و انكار معاد و حشر ارواح و اجساد و آنچه بدين مانَـد.

 

و مشخص است كه دانستن هيچ يك از اين علم‌هاى مشهور در ميان جُمهور، محتـاج به تهـذيب بـاطن و تجريـد قلب از غشاوات طبع و هوا نيست، بلكه با حُبّ جاه و رياست و آرزوى قضـا و حكومـت و ذوق صـيت و شُهرت و حسد بر همكُنان (رفقا) و ترفع  (برتري جويي) بر اقران (اطرافيان)، بهتر و زودتر حاصل مى‌شود!

...

پس اگر كسى ... گويد كه آنچه در كلام و خـبر واقعسـت همـه بـى‌تاويـل حق و صدق است چرا منكر مى‌شوى و نسبت كفر و تجسم و تشبيه به وى مى‌دهى و اصلاً نسبتِ جهل به خـود راه نمى‌دهى ...؟

 

تــــــو چــــــه دانــــــى زبــــــان مرغــــــان را

كــــــــه نديــــــــدى شــــــــبى ســــــــليمان را

 

دارم ســـــــخن و يـــــــاد نمـــــــى‌آرم كـــــــرد

فريــــــاد كــــــه فريــــــاد نمــــــى‌آرم كــــــرد

 

عزيز من! اگر علم همين است كه تو مى‌دانى و علم شريعت و حـديث نـامش نهـاده‌اى و آنچـه تـو ندانـى و نتوانى دانست صـحيح نباشـد، پـس قامـت علـم عجـب كوتـاه ، و عرصـه‌ي دل تاريـك، و فصـحتِ ميـدان معرفت و مجالِ دانش به‌غايت تنگ، و پاى خِرَد، سخت سُست و لَنگ خواهد بود .

 

1- يكي از اساتيد تفسير و حديث و نحو و لغت و علوم بلاغي.

 

 

برداشتي از رساله سه اصل، منتخب مثنوي و رباعيات صدرالدين محمّد بن ابراهيم شيرازي (ملا صدرا)

 

گردآوري و تلخيص: كاوشگران نور

 

بازگشت

Share

 

 

 
 
   
آدرس ایمیل شما
آدرس ایمیل گیرنده
توضیحات
 
 
 
 
شرکت در میزگرد - کلیک کنید
 
 
نظر شما در مورد مطالب سایت چیست ؟
 
 
 
 
 
 
 
©2025 All rights reserved . Powered by SafireAseman.com