بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد. همانا خداوند، همه گناهان را مى ‏آمرزد، كه او خود آمرزنده‏ ى مهربان است. سوره زمر 53                    و پيش از آن كه شما را عذاب فرا رسد و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان روى آوريد و تسليم او شويد. سوره زمر 54                     و از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد، در حالى كه از آن خبر نداريد. سوره زمر 55                    تا [مبادا] كسى بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهى كردم! و حقّا كه من از ريشخند كنندگان بودم. سوره زمر 56                     
 

كليد سوم خواندن نام‌هاي خداوند

بسم الله الرحمن الرحيم

 

اگر خواهان تجربه‌ي پاسخ زنده‌ي خداوند در زندگي هستيم، "او" را زنده بخوانيم؛ با تمام وجود، و با روح و جان، نه تنها با زبان!

در يك كلام مي‌توان گفت كه زنده خواندن خداوند، خواندني است با روح و برخاسته از اعماق قلب، و نه بي‌روح و خشك و خالي، و فقط لقلقه‌ي زباني.

خواندن نام خداوند وسيله‌ي برقراري ارتباط با اوست، و بي‌شباهت به برقراري تماس تلفني با يك عزيز نيست. بايد هم شماره را گرفت، و هم گوشي را كنار گوش، آماده‌ي راز و نياز و سراپا گوش... . اين است لازمه‌ي برقراري ارتباطي عميق و راستين، و نه تنظيم تلفن براي شماره‌گيري‌هاي پياپي و رها كردن آن و رفتن پي كار خود!

تنظيم زبان روي تكرار پياپي يك ذكر، بدون حضور قلب در محضر صاحب نامي كه صدايش مي‌زنيم، خواندني است بي‌جان و روح و ارتباطي است مرده.

همچون احوالپرسي‌هاي عبوري و كليشه‌اي كه تنها محدود است به رد و بدل طوطي‌وار يك سري كلمات، بدون آن‌كه طرفين به واقع جوياي حال ديگري و حتي منتظر شنيدن پاسخ واقعي‌اش باشند! در احوالپرسي حقيقي و زنده طرفين نه تنها با زبان، بلكه با چشم‌ها و نگاهي هوشيار، و حتي با قلب خود جوياي احوال ديگري‌اند.

به اين ترتيب تكرار پشت سر هم نام خدا و مشغول بودن ذهن و دل به خود، تنها پرداختن به ظاهر ذكر است و اما روح و باطن آن حضور قلب است و همراه كردن دل با زبان.

امام جواد(ع) مي‌فرمايند: توجه قلبي به خداوند متعال بهتر است از خسته كردن اعضاء با ظاهر عبادت.

 

زنده و هرچه زنده‌تر خواندن نام خداوند، مستلزم توجه به حضور اوست، در ضمن خواندن، آگاه بودن است بر اين‌كه، كه را مي‌خوانيم و چرا مي‌خوانيم. برگرفتن توجه از مشغوليات بيروني و مشغله‌هاي ذهني است. بيرون آمدن از خود است و وارد شدن به حضور خدا. عبور از آشفتگي‌هاي ذهن و درگيري فكر به خود، كارهاي خود، برنامه‌هاي خود است، و نزديكي به سكوت دروني. سراپا حاضر بودن است در حضور، و يكپارچه خواندن است، با تمام هستي و وجود.

شرط دريافت بركات نام‌هاي خداوند، برقراري ارتباطي حقيقي و زنده با نام‌هاي او و با اوست. لازمه‌ي اين ارتباط نيز خارج شدن از پيله‌ي "خود" و افكار و دنياي محقر خود و قرار گرفتن در حضور بي‌كران اوست. و اما بدانيم كه نشانه‌ي در حضور او بودن، شادي است، و اگر اشكي هم باشد، از اميد است و قدرشناسي، از مشاهده‌ي كوچكي خود است در برابر بزرگي او، از آگاهي بر گناهكاري خود است و بخشندگي او، چرا كه در حضور او جايي براي آه و سوز دل از سر غم و اندوه، نااميدي، تنهايي و بي‌پناهي، و درماندگي و بيچارگي، باقي نخواهد ماند.(1)

نيكا

1- نگارش متن با الهام از تعاليم حق.

 

...مطلب قبل (كليد دوم خواندن نام‌هاي خداوند)

 

بازگشت

Share

 

 

 

 
 
   
آدرس ایمیل شما
آدرس ایمیل گیرنده
توضیحات
 
 
 
 
شرکت در میزگرد - کلیک کنید
 
 
نظر شما در مورد مطالب سایت چیست ؟
 
 
 
 
 
 
 
©2025 All rights reserved . Powered by SafireAseman.com