بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد. همانا خداوند، همه گناهان را مى ‏آمرزد، كه او خود آمرزنده‏ ى مهربان است. سوره زمر 53                    و پيش از آن كه شما را عذاب فرا رسد و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان روى آوريد و تسليم او شويد. سوره زمر 54                     و از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد، در حالى كه از آن خبر نداريد. سوره زمر 55                    تا [مبادا] كسى بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهى كردم! و حقّا كه من از ريشخند كنندگان بودم. سوره زمر 56                     
 

كليد رهايي از غم و رنج

از دست دادن هر چيزي كه عزيز باشد، هميشه براي انسان غم‌انگيز بوده است، و غم‌انگيز نيز خواهد بود. اما مسأله اين است كه انسان، غالباً به چيزهايي دل مي‌بندد كه ماهيتاً از دست رفتني است و فنا شدني. و البته كه چيزهاي اصولاً ناپاياي نماندني و از دست‌رفتني، در نهايت نيز باقي نخواهند ماند، بالاخره از دست خواهند رفت، و از دست‌رفتن و از دست دادن‌شان هم طبيعتاً چيزي جز اندوه در پي نخواهد داشت. بعضي از اين از دست‌رفتني‌ها به طور طبيعي و به گونه‌اي روال‌مند زماني مي‌آيند و زماني هم مي‌روند، مثل جواني، زيبايي، نيرومندي، عمر، و...، و بعضي ديگر كه فكر و ذكر ما را به خود جلب مي‌كنند و انرژي و زمان و عمرمان را صرف به دست آوردن و حفظ آنها مي‌كنيم(1)، يا به عبارت ديگر به خدمت و بندگي آنها درمي‌آييم، و يا بازهم به عبارت روشن‌تر اما ترسناك‌تر اين‌كه آنها خدايان دروغين و يا همان بت‌هاي خودساخته‌ي ما شده‌اند نيز، همواره در معرض فنا و نابودي، يا همان از دست رفتن، با عوامل متعدد و گوناگون طبيعي و غير طبيعي، قرار دارند(2). مقام، ثروت، و... از اين جمله‌اند.

خوب كه نگاه كنيم مي‌بينيم، غالب نگراني‌ها و دل‌ناخوشي‌هاي ما به خاطر همين ترس از دست رفتنِ چيزهاي خواه و ناخواه از دست رفتني‌‌ است. ديدن ريشه‌ي چنين رنجي، كه شايد بزرگ‌ترين مسأله‌ي بشر باشد، مي‌تواند مانند تابيدن نوري بر تاريكي، راهِ گذر از اين معضل بزرگ را روشن، و وي را در عبور از آن ياري دهد.

بي‌ترديد راه گذر از اين معضل را نمي‌توان در تلاشي مذبوحانه براي جاودانه‌سازي چيزهاي فاني، كه در دل نبستن به چيزهاي فاني جُست.(3)

پرنا

 

1- و به جاى خدا معبودانى گرفتند به اميد آن كه يارى داده شوند. [ولى اين معبودان‏] نمى‏توانند آنها را يارى كنند، بلکه اينان براى آنها سپاهى احضار شده‏ [برای مواظبت از اين بت‌هايند]. (یس 74- 75)

2- "و اين گونه ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نمايانديم تا از جمله يقين‏كنندگان باشد. پس چون شب بر او پرده افكند ستاره‏اى ديد گفت اين پروردگار من است و آنگاه چون غروب كرد گفت غروب‏كنندگان را دوست ندارم. و چون ماه را در حال طلوع ديد گفت اين پروردگار من است آنگاه چون ناپديد شد گفت اگر پروردگارم مرا هدايت نكرده بود قطعا از گروه گمراهان بودم. پس چون خورشيد را برآمده ديد گفت اين پروردگار من است اين بزرگتر است و هنگامى كه افول كرد گفت اى قوم من من از آنچه [براى خدا] شريك مى‏سازيد بيزارم. من از روى اخلاص پاكدلانه روى خود را به سوى كسى گردانيدم كه آسمانها و زمين را پديد آورده است و من از مشركان نيستم (أنعام 75-79)"

3- هر چه بر [زمين] است فانى‏شونده است و ذات باشكوه و ارجمند پروردگارت باقى خواهد ماند. (الرحمن:27-26)

 

 

 

بازگشت

Share

 

 

 

 
 
   
آدرس ایمیل شما
آدرس ایمیل گیرنده
توضیحات
 
 
 
 
شرکت در میزگرد - کلیک کنید
 
 
نظر شما در مورد مطالب سایت چیست ؟
 
 
 
 
 
 
 
©2025 All rights reserved . Powered by SafireAseman.com