
سه شنبه 29 مرداد 1387
هر دعا 300 هزار تومان!
تهران: خواهران دعانويس
(ادامهي نمايندگيهاي غير مجاز تغيير سرنوشت)
علامتهاي بيرون خانه، راهنماي غير مستقيم مشترياني هستند که از سالها پيش راه اين خيابان و کوچهي قديمي را ياد گرفتهاند تا درصورت لزوم به آن متوسل شوند. مثل همهي خانههاي قديمي محلهي مهر آباد جنوبي، ساختمان نوساز با مرمرهاي سفيد قد بلند کرده است. راهنما گفته بود يکبار زنگ طبقهي سوم را بزنيم، بعد منتظر باشيم و حتماً هم بگوييم که از طرف خانم فلاني معرفي شدهايم. چند دقيقهاي طول ميکشد که رمز ورود جواب دهد. اما قبل از وارد شدن بايد سکوت را رعايت کنيم. صداي پشت آيفون ميگويد از پلهها سريع بالا برويم چون ممکن است براي همسايهها ايجاد مزاحمت کنيم. در ورودي تنها واحد طبقهي سوم نيمهباز است. با احتياط وارد ميشويم. خانم صاحبخانه همان دعانويس مشهور است. بساطش را روي زمين پهن ميکند و يکراست ميرود سراغ اصل مطلب؛ دعاي مهر و محبت، دعاي سلامتي و بختگشايي، دعا براي بچه دار شدن، دعا براي بستن زبان اين و آن و ... .
بساطش را روبهرويمان پهن ميکند. اول از هر چيز اسممان را ميپرسد، بعد بدون مقدمه شروع ميکند به گفتن فالمان: "نگران نباشيد، گمشده پيدا ميشود". نرخ دعاها با هم فرق دارد؛ از 5 هزار تومان تا 100 هزار تومان و بيشتر. بسته به کار کرد آنها، موارد استعمال دعاها هم متفاوت است؛ از آب کشيدن دعا و خوردن آب آن گرفته تا گذاشتن آن زير بالش فردي بخصوص و.... حالا ديگر آن قدر به هم اعتماد کردهايم که زن دعانويس از خودش بگويد که شوهرش در فرودگاه کار ميکند و او و خواهرش بر اثر يک خواب، نظرکرده شدهاند و موکل دارند. خانم دعانويس با اصرار ميگويد که همهي دعاها و وردهايشان را از روي کتابهاي مقدس مينويسند و اگر موردي پيش بيايد كه مثلاً اشتباهي صورت گرفته باشد، شب خواهرش خواب ميبيند. با اينحال در مرحلههاي بعدي مراجعه هم نتوانستيم خواهر نظرکردهي خانم دعانويس را ملاقات کنيم؛ گويا خانم مورد نظر يک موکل (از ما بهترون) دارد که کارهايش را انجام ميدهد! تازه همان کساني که راه و رمز آن دنيا را به او آموزش ميدهند، براي جلوگيري از رفت و آمدهاي مردم، توصيه کردهاند که او يک حسينيه بسازد و فقط در طول روز، آن هم به صورت اداري به رتق و فتق امور مربوط به مردم بپردازد! خوردن آب مخصوص و حک کردن دعاي دفع چشم زخم روي عقيق و آويختن آن به گردن، براي يکي از مشتريهاي پروپا قرص اين جور معرکهها، 300 هزار تومان هزينه برميدارد. نکتهي جالب داستان اين است که خانم مورد نظر بدون هيچ اعتراضي مبلغ درخواستي را دو دستي تقديم ميکند؛ "خرج دعا مهم نيست؛ فقط کاش ميشد اثرش هميشگي باشد که هر 4 - 3 ماه يک بار دعاي تازه نخواهيم!".
هفتهنامه همشهري جوان، شمارهي 174، 22 تير.
بازگشت
Share
|