
دام قضاوت
چرا قضاوت میکنیم؟
چه چیز را قضاوت میکنیم؟
آیا شايستگي قضاوت كردن را داريم؟
اگر بخواهیم در پایان یک روز به ارزیابی عملكرد خود بپردازیم و ببينيم چه مدت را به قضاوت گذراندهايم و یا با ظن و گمان، چند حکم صادر کردهایم، به چه نتيجهاي خواهيم رسيد و چه نمرهای به خود خواهیم داد؟
اگر فراموش نكنيم كه خصوصيات و عادات هر فرد با ديگري تفاوت دارد و اگر در نظر داشته باشيم كه قضاوتهایمان به سطح آگاهی و زاويهي نگاه ما بستگی دارد، پیش از آن که با اظهار نظرهاي هيجانزدهِي خود در صدد محكوم يا حاكم كردن ديگران و شرايط بیروني باشیم، به بازنگری و اصلاح درونمان ميپردازیم تا ناعادلانه مهر باطل بر سینهای ننشانیم يا از زير بار مسئوليت كارهايمان، شانه خالي نكنيم. در واقع، ريشهي افكار، عكسالعملها و تصميمات شخص، در آگاهی اوست و در اكثر ما اين آگاهي در سطحي است كه صرفا بر اساس ظواهر دست به انتخاب و قضاوت ميزند.
اين گونه قضاوتهای شتابزده و لحظهاي مانند زنگاري است که بر آينهي روحمان مينشيند. اگر بدانیم با هر قضاوت، به دست خود، از صفا و شفافيت روحمان ميكاهيم و به بازي، آن چه را که خداوند پاک و مطهر قرار داده آلوده و کدر مينماييم، باز هم به قضاوت دیگران ادامه خواهیم داد؟
کاش بتوانيم امر خطير قضاوت را به كسي بسپاريم كه از علم كافي و كامل برخوردار است و در اجراي عدالت، محبت و بخشش را مقدم ميدارد.
نوشته: م. آ
بازگشت
Share
|