بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد. همانا خداوند، همه گناهان را مى ‏آمرزد، كه او خود آمرزنده‏ ى مهربان است. سوره زمر 53                    و پيش از آن كه شما را عذاب فرا رسد و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان روى آوريد و تسليم او شويد. سوره زمر 54                     و از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد، در حالى كه از آن خبر نداريد. سوره زمر 55                    تا [مبادا] كسى بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهى كردم! و حقّا كه من از ريشخند كنندگان بودم. سوره زمر 56                     
 

مقاله سوم: در نگاه تو ...

بسم ا... الرحمن الرحيم

 

از پشت شيشه‌هاي غبار گرفته، خيابان را مي‌ديدم. آدم‌ها، درخت‌ها، اتومبيل‌ها، و ... همه و همه كدر و غبارآلود به ‌نظر مي‌رسيدند. اما ... اين من بودم كه از پشت شيشه‌هاي پر از گرد و غبار به آنها نگاه مي‌كردم.

به‌راستي عملكرد هر تصور، برداشت و پيش ذهنيت اشتباه نيز همين‌گونه است، از پشت آنها به هر چيز نگاه كنيم، به آن مي‌آميزد و ما را به اشتباه مي‌اندازد، و به قضاوت و نتيجه‌گيري اشتباه دچار مي‌كند. حتي اگر آن خدا باشد. براي مثال اگر خدا را يك داور سختگير بدانيم، يا گمان كنيم كه خداوند پيرمردي است دربالاي ابرها، دور است و صداي ما را نمي‌شنود، سرش شلوغ است، براي ما اهميتي قائل نيست، گناهكارتر از آن‌ايم كه به سوي او برويم، و ... پس با يك پيش‌ذهنيت به خداوند نگاه مي‌كنيم.

اين قبيل تصورات و بسياري تصورات و برداشت‌هاي ديگر در مورد "او"، ويژگي‌هايش، و يا حتي راه‌ها و قوانين نزديكي به "او" و برقراري ارتباط با "او" و حفظ اين رابطه، مي‌تواند ما را از حقيقت و رسيدن به سرچشمه‌ي سرور و آرامش دور نگهدارد.

اگر خداوندي كه در ذهن ماست هماني نيست كه "هست"، اگر ويژگي‌هاي خداي ما با اسماء و صفات "او"، و آن‌چه در وصف او در كتاب‌هاي مقدس آمده است يكي نيست و يا همخواني ندارد، پس در كمال تأسف درباره‌ي "او" اشتباه مي‌كنيم، و بايد عينك‌هاي نامرئيِ تصورات و برداشت‌هاي اشتباه را برداريم. چرا كه اين تصورات اشتباه درباره‌ي خداوند، و اين عينك‌هاي تيره اما نامرئي، "او" را طوري جلوه خواهند داد كه تمايل به ارتباط با "او"، كه رهايي بخش‌ترين است، را كمرنگ خواهد كرد.

اما آيا تا به حال به پيامد‌هاي غم‌انگيز كمرنگ شدن و يا قطع ارتباط با "او" انديشيده‌ايم؟ به تنهاييِ هولناك، اندوه بي‌پايان، و سرگرداني مرگبار آن در شب تاريك؟

با خود بينديشيم و ببينيم كه:

" آيا خداي ما خدايي است كه معلم‌هاي ما درمدرسه‌ها به ما آموخته‌اند؟

يا خدايي كه تمامي چيزها را به ما مي‌آموزد ...

آيا او خدايي است كه مردم درباره‌اش حرف مي‌زنند؟

يا خدايي كه همواره با ما در حال گفتگوست ...

آيا اين خدا، خدايي ‌است كه يادگرفته‌ايم از او بترسيم؟

يا خدايي كه با ما از مهر سخن مي‌گويد و از مهرباني ...

آيا خداي ما آن بالابالاها جايي در دور دست‌هاست؟

يا خدايي كه هميشه و همه جا گام به گام همراه ما ...

آيا او خدايي است كه مي‌خواهد ما را عذاب دهد؟

يا خدايي كه با بزرگواري خود، خطاهاي ما را مي‌بخشد ...

آيا اين خدا خدايي است كه منتظر است ما را در آتش دوزخ بيندازد؟

يا خدايي كه مي‌خواهد راه روشن و سرورانگيز حقيقت را نشانمان دهد ...

و آيا او خدايي است كه ما را زير بار گناهانمان خرد مي‌كند؟

و يا خدايي كه با عشق خويش ما را از همه‌ي بندها مي‌رهاند ..."(1)

 

اگر ويژگي‌هاي خداي ما منطبق بر آن اولي است، اگر دوست نداريم به "او" و درباره‌ي "او" بينديشيم، يا با "او" ارتباطي داشته باشيم، يا حتي فكر اين كار هم لرزه بر انداممان مي‌اندازد، و اگر ...، همه‌ي اين علائم نشان‌دهنده‌ي وجود عينك‌هاي نامرئي است، آن هم عينك‌هايي با شيشه‌هايي تيره!

حالا همه چيز با خود ماست، حالا كه از وجود اين عينك‌هاي تيره آگاه شده‌ايم، مي‌توانيم آنها را برداريم، يا با همين عينك‌هاي تيره كورمال كورمال به پيش برويم، و اين احتمال قريب به يقين را نيز بپذيريم كه در چاله‌اي و يا حتي چاهي سرنگون شويم!

خداوند به انسان اختيار داده است، و اين اختيار را از وي سلب نمي‌كند. انسان اختيار انتخاب اعمال، گفتار، و البته افكار و ذهنياتش را نيز داراست. "ذهن انسان موم نرم نيست كه صرفاً محسوسات خارج را دريافت كند. خود ذهن هم بر چگونگي درك ما از جهان اثر مي‌گذارد. ذهن را مي‌توان به ليواني آب تشبيه كرد. همان‌گونه كه آب خواه ناخواه به شكل ليوان در‌مي‌آيد ادراك‌هاي حسي ما نيز با قالب‌هاي بينشي ما تطبيق مي‌‌يابند." (2) به همين ترتيب حتي خداوند خود نيز همان‌گونه در زندگي ما ظاهر مي‌شود كه ما انتخاب كنيم، و به او نگاه كنيم. اگر گمان كنيم كه دور است براي ما دور خواهد شد، و اگر مهربان ببينيمش براي ما مهربان خواهد بود.

مي‌فرمايد: "من در گرو گمان بنده‌ام هستم، اگر به نيكويي درباره‌ام گمان برد با او نيكو رفتار خواهم كرد، و اگر به زشتي درباره‌ام گمان برد با او زشت رفتار خواهم كرد." (3)

 

آري، مي‌بينيم كه به نوعي مي‌توان گفت رفتار خداوند در نگاه انسان شكل مي‌گيرد. نگاه بيننده و يا ناظر داراي چنان اقتداري در خلق واقعيات است كه حتي در علم فيزيك نيز دانشمندان به اين نتيجه رسيده‌ا‌ند كه بنابر شرايط و موقعيت ناظر، هستي ويژگي‌هايي منحصر به فرد براي وي بروز مي‌دهد، اين بدان معنا نيست كه هستي ويژگي‌هايي ثابت داشته باشد، اما هر ناظر بنابر موقعيتش آن را به‌گونه‌اي ببيند، بلكه واقعاً در نگاه ناظر است كه ويژگي‌هاي هستي به گونه‌اي متفاوت شكل مي‌گيرد. (4)

به راستي آيا شگفت‌انگيز نيست كه بدانيم انتخاب با خود ماست، و "او" در نگاه ما؟

 

توسط: ع. ش.

 

 

1- از مكتوبات پائولوكوئيلو، برگرفته از ODE Magazine، نوامبر 2005

2- برداشتي از: يوستين گردر، دنياي سوفي: داستاني درباره‌ي تاريخ فلسفه، ترجمه‌ي حسن كامشاد، چاپ دوم، انتشارات نيلوفر، تهران، 1375، ص 378.

3- صداي او (مجموعه‌ي احاديث قدسي)، سه جلد، چاپ اول، نشر حم، تهران،1380، ج2، ص232.

4- كانت نيز اعتقاد داشت كه تنها ذهن نيست كه خود را با جيزها تطبيق مي‌دهد، بلكه چيزها نيز با ذهن انطباق پيدا مي‌كنند. او معتقد بود كه زمان و مكان وابسته به حالت انسان است، و اصلاً زمان و مكان بيش و پيش از هر چيز حالات و ادراك حسي ماست و نه صفات جهان فيزيكي. (يوستين گردر، دنياي سوفي: داستاني درباره‌ي تاريخ فلسفه، ترجمه‌ي حسن كامشاد، چاپ دوم، انتشارات نيلوفر، تهران، 1375، ص 378- 379.)

 

 

 

بازگشت

Share

 

 

 

 

 

 
 
   
آدرس ایمیل شما
آدرس ایمیل گیرنده
توضیحات
 
 
 
 
شرکت در میزگرد - کلیک کنید
 
 
نظر شما در مورد مطالب سایت چیست ؟
 
 
 
 
 
 
 
©2025 All rights reserved . Powered by SafireAseman.com