
کار ما احیاء قرآن است
)بازنویسی قسمتی از نوار جلسه مورخ 14/3/1377 ـ در سن 25 سالگی(
ما به عنوان خدمتگزاران خدا مسئولیم اراده خداوند را به تحقق برسانیم و جز این کار دیگری نداریم. ما باید اسلام را زنده کنیم، نه از راه خشونت و جنگیدن و لجاجت بلکه از طریق تفکر و تحقیق و تأمل. ما باید قرآن را به تناسب عصر حاضر معنا کنیم و آن را به همه ملل بشناسانیم. و به تحقیق و تفکر و تعقل نشان دهیم که قرآن کاملترین کتاب زندگی است. اگر در این امر توفیق یابیم قرآن را جهانی کردهایم. قرآن پیوندگاه مسیحیت و یهود و همه ادیـان الهـی است و این وظیـفه ماست که بـه عنوان خدمتگزاران الهی و کارگزاران قـرآن، ادیـان و فرهنگهای الهی را به یکدیگر پیوند زنیم و آشکار کنیم که تورات و انجیل حقیقی و دیگر کتب کلام خدا مستتر در قرآن است. ما باید نماز را جهانی کنیم...
آنچه باید جهانی شود ذکر نام خداست، یاد خداست، توجه به حضور خداست و این همان چیزی است که پروردگار متعال فرموده است و آن را از خادمان خود انتظار دارد. و بر ما ضروری است که جهان را آمادهی ظهور منجی موعود عالم نماییم...
و بر ماست که بر روح و جان ادیان، که محبت الهی و حضور خدا و تسلیم الهی ست ، عمیقاً و وسیعاً توجه کنیم و از اختلافات و تفرقهها دوری گزینیم...
اگر رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و فرزندان برگزیده او زنده بودند، چکار میکردند. عاشورای امروز از سنخ خون و شمشیر نیست. تقابل داناییها و تفکرات است. امروز ذوالفقار علی(ع) از جنس آهن نیست. از جنس آگاهی است...
اگر امروز علی (ع) زنده بود، خود را صرف آشکارسازی مفاهیم قرآن، به تناسب شرایط این عصر مینمود....
او کاری میکرد که دیگران نکرده بودند. از جایی شروع میکرد که دیگران تمام کرده بودند. او فقط به عدالت رفتار نمیکرد بلکه عدالت را به الگویی جهانی مبدل مینمود. فقط مؤمن نبود بلکه ایمان و اسلام را به گوهری بسیار خواستنی بدل میکرد... اما باکی نیست، اگر نیست، شیعیان علی زندهاند. روح علی زنده است. خط علی در دسترس است. شیعه علی مانند علی است. اگر نه شیعه نیست. ما باید همان کاری را کنیم که اگر علی زنده بود، امروز میکرد. ما عاشورایی جدید به راه میاندازیم و اندیشههای بدیع و بی سابقه و راهگشای اسـلامی را در همه زمینهها و همـه ابعـاد زنـدگی آشکـار میسـازیم و در ذهـن معرفتجویـان ملـل مختلـف مینشانیم. این، عاشورا است. ما اثبات میکنیم که قرآن حاوی آخرین یافتههای علمی و لاجرم حامل همه نایافتههای علم است. نشان میدهیم که همه علوم جدید، مؤید و مدافع آیات قرآنند. علوم باطنی در حد اعلای آن نهفته در قرآن است. سی و شش روش تفکر در قرآن تعلیم داده شده اما چه کسی تا کنون از این سخن گفته. و امروز مـا در باره آن عمـل میکنیم و سپس سخن میگوییم. مـا باید نشان دهیم که عالیترین و عملیترین اصول زندگی در قرآن تعلیم داده شده؛ مؤثرترین آموزههای روابط انسانی در قرآن آموزش داده شده و معقولترین تئوریهای بنیادی در همین کتاب است. و اگر چنین کردیم، قرآن را به مردم جهان شناساندهایم، خدای خود را به آنان نمایاندهایم و طریق نورانی را به آنان نشان دادهایم. و اثبات میکنیم که ائمه هدی سلام الله، با توجه به نشانههای انسان کامل، حتی در این زمان، کاملترین مردمان زمان بوده و هستند. ما باید الگوهای عالی زندگی و روش های متعالی اندیشیدن را دوباره و به تناسب شرایط از قرآن استخراج کنیم و عملاً به دیگران تعلیم دهیم. با مردم و ملتها به زبان و روش خودشان ارتباط برقرار کنیم. لازم است شیوه ما هماهنگ با آنان و شرایط آنان باشد... پس قرآن را طوری بیان خواهیم کرد که آنها بشنوند. آن را به گونهای تعلیم خواهیم داد که آنان بپذیرند و ناشنیده با آن نجنگند...
دریافت فایل صوتی
بازگشت
Share
|