
هشدارها و بشارتهاي خداوند
ما پیامبران را جز به عنوان بشارت دهنده و هشدار دهنده نمیفرستیم، و آنان که ایمان آرند و به شایستگی رفتار کنند، ترس و اندوهی نخواهند داشت.(سورهي انعام- آیهي 48)
پيروان اديان الهي در كتاب آسماني خود بارها با هشدارها و بشارات خداوند مواجه ميشوند. اساساً هشدار و بشارت يکي از شیوههاي تعليمي خداوند است. هشدار به زبانی ساده یعنی آن چه که سبب هشیاری میشود یا به عبارت ديگر، اعلام خطر و بشارت یعنی مژده یا خبر خوش دادن. خداوند براي بازگردانيدن انسان به مسير اصلي و صراط مستقيم و جلب توجه آدمی به انحرافات و کجرویهایش از اين شيوه استفاده ميكند. او بارها و بارها اشتباهات و خطاهاي انسان را گوشزد کرده و فرموده است: قبل از اين که عذاب بر شما واقع شود که ديگر مفري نيابيد، بازگشت کرده، توبه کنيد و کارهاي اشتباه و ناپسند خود را اصلاح نماييد.
هشدارها گاه مستقيم و صريح و زماني، به صورت يادآوري فرجام كار پيشينيان هستند و از سرنوشت كساني كه حرمت حدود الهي را نگاه نداشتند خبر ميدهند. خداوند با به تصوير کشيدن آيندهي افرادي كه همچنان در آن مسيرها گام بر ميدارند، به آنها اعلام خطر ميكند تا شايد عبرت بگيرند. در مقابل، ايمانداران و پرهيزکاران به شرط صبر و پايداري به دريافت برکات، برخورداري از نعمات و رحمات، حمايت و بسياري دیگر از فيوضات الهي بشارت داده ميشوند. خداوند در حساسترين برهههاي زمان و در دورانهايی که مخلوقاتش در روي زمين به فساد، تباهی، کفر، شرک و نفاق آلوده شدهاند، از طريق همين هشدارها و بشارتها سعي در بازگردانيدن آنها داشته، و در صورت عدم تمكين، زمين را از فساد آنان پاک کرده است.
مصاديق پياده شدن اين استراتژي را ميتوان از بدو آفرینش در تاريخ زندگي بشر مشاهده کرد: پاكسازي زمين از فساد و گناه توسط طوفان و باراني سيلآسا (طوفان نوح)، ريزش سنگ از آسمان (قوم لوط)، وزيدن گردبادهای ويرانكننده ( قوم عاد)، برخورد صاعقه، وقوع زلزلههاي ويرانگر و ......
اگر قلب انساني زنده باشد و بر اساس محبت و عشق زندگي کند، نيازي به هشدار و تنبيه نيست. خداوند براي تشويق چنين بندهاي او را از بشارات خود برخوردار ميسازد. اگر انسان ذهنش فعال و زنده باشد و بر اساس هوشياري زندگي کند، خداوند ذهن او را مخاطب قرار داده و او را هدايت ميکند، به او آگاهي بخشيده و راهنمايياش ميکند. اما گاهي انسان نه قلبش به روي خداوند باز است و نه ذهنش! در حقيقت نه قلبي زنده دارد و نه ذهني سالم، در اين صورت خداوند تنها از طريق بيمدهنده با دادن هشدار، او را متوجه و آگاه ميسازد.
خدا خالق است و مخلوقش را دوست دارد و نمیخواهد به آفریدهاش صدمهای برسد، پس همانندِ مادری مهربان که عاشق فرزندش است، برای این که به عزیزش صدمهای نخورد، خطرات اطراف را گوشزد کرده و او را از عواقب بیتوجهی به این اعلام خطرها آگاه میسازد.
تصور کنیم که در مکانی، مادر و فرزندی حضور دارند و آنجا آتشی هم شعلهور است. آتش برای کودک زیبا و جذاب است، کودک جذب نور، زیبایی و گرمای آتش میشود. او بدون این که از خطرات اقدامش آگاه باشد، میخواهد به سمت آتش برود و لمسش کند. در این وضعیت، مادر مانع كودك ميشود و میگوید: فرزندم آتش داغ است و تو را میسوزاند. به آن نزدیک نشو! اما کودک چون سوختن را تجربه نکرده و فقط مجذوب زیبایی آتش شده، سعی ميكند به آن نزدیک شود. با نزدیکتر شدن کودک شايد مادر باز هم با يك هشدار لفظي جديتر او را از عاقبت كارش آگاه كند و بگوید: عزیزم آتش خطرناک است، صورت و دستان زیبایت را میسوزاند، حتی ممکن است باعث شود زشت شوی! اگر باز هم کودک بدون توجه به تذکرات مادر به آتش نزدیک شود، این بار مادرِ دلسوز و عاشق برای نجات فرزند، خود دست به کار میشود و برای کمک به سوی او میرود. حتی ممکن است ضربهای به دست فرزندش بزند و او را از آتش دور کند. زیرا مادر دوست ندارد کودک، سوختن را تجربه کند و رنج بكشد تا بداند که باید از آن دوری کند. ممکن است این تجربهي کودک باعث مرگ و در نتیجه جدایی ابدی مادر و فرزند شود. مسلما هشدار و حتي تنبيه و توبيخ مادر ريشه در عشق و محبت او نسبت به فرزندش دارد.
در کتب مقدس خصوصاً قرآن کريم، گاهي با خداوندي بسيار قهار و غضبناک و انتقامگيرنده روبهرو ميشويم و همين خدا در جايي ديگر چهرهاي بسيار متفاوت از خود نشان ميدهد. از طرفي، خدايي بسيار بخشنده و مهربان سخن ميگويد و از سويي ديگر، خدايي که آتش خشمش ممکن نيست خاموش شود مگر با توبه و استغفار فرد خاطي. شايد با نگاهي سطحي و گذرا و بدون تعمق دچار برداشتهايي اشتباه شويم و اين طور تصور کنيم که چرا برخوردهاي او تا اين حد متناقض است؟
اين خداي بخشنده و مهربان همان خداي قهار جبار است با اين تفاوت که او بر اساس شرايط و متناسب با آگاهي بندگانش عمل ميکند و هماهنگ با شرايط، يا فيض خود را جاري ميسازد و يا غضبش را آشکار ميکند. روش خداوند در چهارچوب و قالبي خاص نميگنجد؛ او در هر زمان به نوعی عمل میکند اما در هر صورت، همهي كارهاي او از جمله هشدارها و بشاراتش بر مبناي عشق و محبت به مخلوقاتش استوار است. خداوند مهربان هشدارها و بشارات را متناسب با شرايطِ زمان و مکان، از طریق پیامبران و رسولانش به امت انتقال میدهد. برای مثال در عهد عتیق برای قوم بنیاسرائیل که به اقتضای زمان، با معیارهای مادی سر و کار داشتند و توجه به معنویات کمتر بوده هشدارها در صورت عدم اطاعت از فرامین الهی، در قالب تهدید و تنبیه مادي و بشارات، در صورت اطاعت از اوامرش، در قالبِ وعدهي بركت و فراواني بيان شده است. برای نمونه در کتاب مقدس عهد عتیق میخوانیم که خداوند میفرماید:
...اگر تمامي اوامر مرا اطاعت کنيد، به موقع براي شما باران خواهم فرستاد و زمين، محصول خود را و درختان ميوهً خود را خواهند داد. خرمن شما به قدري زياد خواهد بود که...1
ولي اگر به من گوش نکنيد و مرا اطاعت نکنيد، قوانين مرا رد کنيد و عهدي را که با شما بستهام بشکنيد، آنگاه من شما را تنبيه خواهم کرد و ترس و امراض مهلک و تبي که چشمانتان را کور کند و ...2
با گذشت زمان و تغییر سطح آگاهی مردم، به خواست خداوند نوع بشارات و هشدارها تغییر یافت برای مثال در زمان حضرت مسیح علیه السلام، که پیامبر عشق بود، در انجیل این طور بشارت میدهد:
...امّا هر که احکام خدا را اطاعت کند و ديگران را نيز تشويق به اطاعت کند، در ملکوت آسمان بزرگ خواهدبود.3
در این زمان خداوند ملکوت آسمان را به بندگانش وعده و بشارت میدهد نه پاداش دنیوی را. و اما در زمان رسول اکرم حضرت محمد(ص)، او صراحتاً هشدار داده و حتی عواقب کوچکترین نافرمانی را دوری از خود و برکاتش در دنیا و آخرت اعلام میدارد. بندگانِ مخلص او نيز بشارت و مژدهي وصل و رسيدن به لقاءالله را دريافت ميكنند. پيش از بعثت آخرين پيامبر، خداوند توسط فرستادگان متعددي به گناهكاران هشدار داده و اینک زمانِ اتمام حجت فرا رسیده بود. خداوند به رسولش فرمود:
ما تو را به حق به رسالت فرستاديم تا مژده دهي و بيم دهي و هيچ ملتي نيست، مگر آن که به ميانشان بيم دهندهاي بوده است.4
با مشاهدهي زندگي انسان امروزي ميتوان دریافت که متأسفانه، او نه تنها به هدف خلقتش نزديک نشده بلکه در خلاف مسير تعيين شده در حرکت است و هر لحظه از خداوند دور و دورتر ميشود. خداوند زماني که انسان را آفريد با او عهدي بر مبناي تسليم بست و به او گفت که جز من را نپرستيد و بر عهدتان که اساس آن تسليم الهي است استوار باشيد تا شايستگي خود را نزد من آشکار سازيد و بتوانيد دوباره به بهشتي که برايتان تدارک ديده شده بازگرديد. در آیات قرآنی متعددي نیز توصيه به پرهیز از شیطان شده و انسان مكرراً هشدارهايي در مورد هدف شیطان كه چيزي نيست جز دور کردن آدمی از خداوند از طريق وسوسههای گوناگون دريافت نموده است. يكي از صريحترين اين هشدارها را در سورهي يس ميخوانيم:
آيا تو را نگفتم که از شيطان پيروي نکني که او دشمن آشکار توست و او قسم ياد کرده که تو را گمراه کند و نگذارد روي خوشي و سعادت را ببيني. 5
عواقب ناديده گرفتن هشدارها
با بررسي کتب مقدس و تاريخ ملل و اقوام برجسته درمييابيم که هيچ پيامبري بر قومي نازل نشد مگر اين که مدت زمان کوتاهي تا عذاب باقي مانده بود و فرصت بسيار تنگ بود. اگر تکذيب فرستادگان الهي و اصرار بر شرارت و گناه ادامه مييافت، اين اقوام توسط بلايي ناگهاني از زمين يا آسمان، در زمانهايي که انتظار آن را نداشتند محاصره و نابود ميشدند گويي اصلاً بر کرهي خاکي وجود نداشتند. خداوند شرح زندگي پيشينيان را فقط براي گرفتن عبرت و به منظور توجه دادن بندگان به عاقبت سرکشي و طغيان در برابر امر و ارادهي پروردگار آورده است تا شايد پند گيرند و راه بازگشت را بپيمايند.
نگاه عميق به نشانههايي که در سطح اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي و در عرصهي بينالمللي و بخصوص در طبيعت آشکار شده، ما را به اين نتيجه ميرساند كه قطعاً در آيندهي نزدیک شاهد اتفاقاتي بس عظيم خواهيم بود. ميتوان از وقايع گذشته و نشانههايي كه در حال حاضر ديده ميشود براي بهتر ديدن آينده استفاده کرد تا هر چه آمادهتر با وقايع آن روبرو شد. از طرفي براي انتخاب مسير به سمت رشد و تعالي ضروری است که مروري بر هشدارها و بشارتهاي خداوند داشته باشيم. اما باید توجه داشت که قصد خداوند فقط بازگردانیدن بندگانش است زیرا با وجود این که به کرات و به شکلهای مختلف و در زمانهای مختلف راه را به ما نشان داده، اگر گناهکار هم باشیم، در توبه را برایمان باز گذاشته تا باز ما را در آغوش گیرد. خداوند به پیامبرش میفرماید:
ولي خدا بر آن نيست که در حالي که تو در ميان آنها به هشدار و بشارت پرداختهاي، مجازاتشان کند، و در حال استغفار نيز خدا عذابشان نخواهد کرد.6
توبه كنيد و به سوي خداوند باز گرديد، آنگاه خداوند به سوي شما بازگشته است.
به خداوند پناهنده شويد، تا او را پناهگاهي امن و مطمئن دريابيد7
ايلما
______________
1ـ کتاب مقدس - لاويان - باب 26 - آيات 3 تا 7 - صفحهً 126
2ـ کتاب مقدس- متي - باب 5 - آيه 19
3ـ کتاب مقدس- لاويان - باب 26 - آيات 14 تا 17 -صفحهً 126
4ـ سوره فاطر- آيه 24
5ـ سورهي یس/ آیه60
6ـ سورهي انفال-آيۀ 33
7ـ جریان هدایت الهی/ ص 95
بازگشت
Share
|