
با كدام عينك؟
لطفاً عینکهای ذرهبینی خود را به چشم بگذارید، نه عینکهای بدبینی!
"پرخیر و پاینده است آن که بر بندهی خود، جدا کنندهي حق و باطل را نازل کرد تا برای جهانیان هشدار دهنده باشد" سوره فرقان/1
امروزه بازار مدعیان دروغین دانش باطني رونق بسیاری یافته است. مدعیانی که از سادهدلی و سادهلوحی افراد سوءاستفاده کرده و با دادن وعدههای پوچ و توخالی آنان را به سوی خود جذب میکنند. کافی است تا کمی بادقت به اطرافمان نگاه کنیم؛ در میان دوستان، همسایهها، همکلاسیها و ... حتماًٌٌٍٍ عدهای را خواهیم یافت که دانسته و ندانسته گرفتار این معلمنماها شدهاند. به راستی این مدعیان را چگونه باید شناخت؟ آیا راهی برای تشخيص معلم راستین از مدعی دروغین وجود دارد؟ آیا به صرف داشتن برخی اقتدارات روحی و اطلاعات عمومی میتوان معلم حق بود؟!
اگر چه بین حق و باطل کمتر از مویی فاصله است اما ميتوان این مرز نازک و کمرنگ را با استفاده از عینک ذرهبینی (نه عینک بدبینی!) و بالا بردن وضوح تصوير، تشخيص داد. بررسی کتب آسمانی و زندگی معلمین الهی در این خصوص، پاسخگوی بسیاری از سؤالات ماست. بنابراین سعی میکنیم با کمک عینک ذرهبینی به نکات مهم و کلیدی اين موضوع بپردازيم.
شناخت معلمین راستین و مدعیان دروغین با عینک ذرهبینی
1- مدعیان دروغین مقصد را جذاب و نزدیک و راه دستیابی به آن را ساده جلوه میدهند، در حالی كه معلمان راستین چنین ادعایی ندارند. آنان سختي راه را گوشزد ميكنند و از خطرات آن ميگويند، داشتن صبر و استقامت را شرط رسيدن به مقصد ميدانند و...
2- تعلیم خداوند، فروختنی نیست در حالی که اکثر مدعیان (نه همهي آنها) برای ثبت نام در کلاسهایشان به بهانههای مختلف (تأمین هزینههای جاری، ترویج کلام خدا، استفاده از پول برای خدمت بیشتر به شاگردان و ... ) مبالغ زیادی را دریافت میکنند.
3- دعوتگران الهي به هيچ وجه مبلغ خود نيستند و تنها مبلغ خداونداند. در حالي كه مدعيان دروغين تبليغات وسيع و گستردهاي براي خود ميكنند!
4- مدعیان دروغین به هر شکل ممکن سعي ميکنند "خودپرستي" را در انسان تقويت کرده و با آن مانور دهند؛ خودخواهي، خودمحوري، خودارضائي، خودشيفتگي... نمودهاي مختلفي از تعليمات آنهاست. در حالي که معلم حق، انسانها را به رهايي از منيّت و خودخواهي دعوت ميکند و خودپرستي را مانعِ حرکت به سوي خدا و نزديکي به او ميداند.
5- معلم راستین سعياش در برقراری صلح و يگانگي و وحدت ميان همهي انسانهاست. در حالي که مدعیان دروغین و معلمنماها (با تعصب خود) در جهت ايجاد تفرقه و جدايي تلاش ميكنند؛ کشور من، نژاد من، مال من، خداي من و دین من (...) . آنان به هر شکل ممکن (فردي -گروهي) حس برتريجويي را در ميان مردم گسترش ميدهند.
6- هدف دعوتگران الهي بيدار ساختن انسانها، و هدايتشان به سمت برخورداري از امکانات و اقتدارات نهفتهي دروني در هماهنگي با ارادهي الهيست. قصد آنها بيدارسازي کامل و همه جانبهي انسان است. در حالي که مدعيان تنها يک جنبه از ذهن انسان را پرورش ميدهند که خود عامل رخوت و به خواب رفتن روح آنهاست (همانند کسی که در خواب راه میرود و حرف میزند). آنها معمولاً خود و راههايشان را کليد هر در بستهای میدانند و براي حل هر مشکلي، راهي حاضر و آماده دارند.
7- تعلیم معلم راستین با کتب آسمانی منافاتی ندارد و تصديق کنندهي تعالیم و فرستادگان الهی است.
8- اولياء و منتخبين خداوند مريد و مرادبازيهاي مرسوم را نميپذيرند و سعي ميكنند زنجير تمام وابستگيهايي را كه مانع حركت به سوي خداوند ميشود، پاره كنند (آنها هرگونه توجه به غير را كه موجب غفلت از خداوند شود، خطا ميدانند).
9- مدعیان دروغین با ترفندهای مختلف (تبلیغات/تماسهای مکرر / جوسازي و ...) طعمهي خود را شکار میکنند. در حالی که شما خود، باید معلمين الهی را کشف کنید؛ هيچ اجبار و اكراهي در كار نيست، آنها فقط به كساني كه واقعا جويندهي حقيقت باشند، تعليم ميدهند.
توجه: دقت کنید که لازم نيست مدعیان دروغین از همهي ویژگیهای ذکر شده برخوردار باشند. يافتن یک یا دو مورد از اين ویژگیها در اشخاص مدعي، براي شناختن ميزان اعتبار آنها و رد دعوتشان کافی است.
حال، معلم راستین و مدعی دروغین از پشت عینک بدبینی!
متأسفانه با عینک بدبینی، خوب و بدی در کار نیست، همه شیاد و گناهکارند. قصد همه منفعتطلبی و سودجویی است. حر کت هر چه باشد محکوم است. حال چه حرکت شیطانی باشد و چه الهی!
کسی که عینک بدبینی دارد ، همه را به یک چشم میبیند و فرقی میان طلای واقعی و بدل قائل نیست. از نظر او هر فلز براقي كه رنگش زرد باشد، بدلی است. غافل از آن که شاید در لابهلاي همین بدلها، طلای واقعی و کمیاب هم باشد! با عینک بدبینی هیج فرقی میان معلم راستین و معلم دروغین نیست و همه شیاداند! میوهها همه کرم خوردهاند و درختها همه آفتزده! با اين كه شايد عدهای از این افراد بدبين، سالها در "طلب جام جم" بودهاند اما متأسفانه عينكي كه به چشم گذاشتهاند ديدشان را چنان مختل ميكند كه نميتوانند "جام" حيات را از "دام" هلاك، و خالص را از ناخالص تشخيص دهند پس همه را يكجا محكوم ميكنند! آنها مصداق كساني هستند كه "چشم دارند ولي نميبينند" و مانند اقوامي كه حكايتشان را در قرآن كريم ميخوانيم، در برخورد با منتخبين الهي نه تنها او را نمیشناسند، بلکه سيل تهمتهای مختلفی چون دیوانه، شیاد، شعبدهباز و جادوگر، وابسته به فرقههای انحرافی و ... را نیز متوجه او ميكنند. خداوند متعال دربارهي سرانجام اين عده كه پيامآورانش را انكار ميكنند، چنين ميفرمايد:
"رسولان خود را پی در پی فرستادیم. و هر بار که رسولی به سوی امتش آمد، تکذیبش کردند، ... پس نابود باد قومی که ایمان نمیآورند " (زخرف/6-7)
آوا
بازگشت
Share
|