بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد. همانا خداوند، همه گناهان را مى ‏آمرزد، كه او خود آمرزنده‏ ى مهربان است. سوره زمر 53                    و پيش از آن كه شما را عذاب فرا رسد و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان روى آوريد و تسليم او شويد. سوره زمر 54                     و از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد، در حالى كه از آن خبر نداريد. سوره زمر 55                    تا [مبادا] كسى بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهى كردم! و حقّا كه من از ريشخند كنندگان بودم. سوره زمر 56                     
 

خانه خود را از نو بسازیم

سال گذشته بعد از سالیان طولانی اقامت در یک محله، به دلایلی منزل را عوض کردیم و به یک محله دیگر رفتیم. یک سال نشده دوباره به همان محله قدیمی بازگشتیم، خیلی جالب بود که در عرض این یک سال ، شکل و قیافه محله، به طور کلی تغییر کرده بود. خیلی از مغازه ها بازسازی شده بودند، خیلی از آنها کسب و کارشان عوض شده بود، خانه­های قدیمی تخریب شده و مجدداً در حال نوسازی بودند. یک پل عریض و طویل در انتهای محله در حال ساخت بود. تلفن­های عمومی زیاد شده بودند، پیاده روها بازسازی شده و خلاصه آن قدر تغییر که باورم نمی­شد همه این­ها درعرض یک سال رخ داده باشد.

همین واقعه به ظاهر ساده باعث شد با خودم فکر کنم که حرف اصلی و اساسی علم موفقیت هم به تغییر مربوط می­شود، چون اگر ما نتوانیم وضعیت خودمان را از وضع موجود به وضع مطلوب (یعنی وضع دلخواه و مورد نظر) تغییر دهیم موفقیتی هم حاصل نمی­شود. بعد فکر کردم اگر ما آدم­ها هم در عرض یک سال این همه تغییر می­کردیم، چه قدر موفق بودیم؟ ولی آیا تغییر کردن ما هم به راحتی تغییر معابر و خیابان­ها و مغازه­هاست؟

تغییر قیافه محل قدیمی رهایم نکرد. اول فکر کردم طبعاً قبل از هر تغییر، اول باید تخریب کرد، ولی وقتی بیشتر فکر کردم دیدم تغییرات محله ما دو جور بوده، یکی جاهایی که بازسازی شده و دیگری مکان هایی که نوسازی شده. در بازسازی تو بنیاد و اساس را خراب نمی­کنی بلکه ظواهر را تغییر می­دهی. زیر بنای ساختمان سرجایش می­ماند ولی آب و رنگ آن تغییر می­کند، اما در نوسازی همه چیز را خراب می­کنی و دوباره از نو می­سازی. با خودم گفتم باید دید علم موفقیت در این باره چه نظری دارد. نوسازی را توصیه می­کند یا بازسازی؟

به نظرم رسید بستگی به این دارد که ما طالب چه نوع موفقیتی باشیم. یعنی ما در ساختمان موفقیتی خود به زیر بنا اهمیت بدهیم یا روبنا. از اینجا بود که توانستم به دو دیدگاه کلی برسم، یکی مهارت­های موفقیتی و دیگری بینش­های موفقیتی .

مهارت­های موفقیتی خانه موفقیت شما را بازسازی می­کنند. یاد می­گیری چگونه پولدار شوی، شغل مناسب داشته باشی، همسر مناسب­ات را پیدا کنی، رواط خوب و مؤثری برقرار کنی، محبوب­تر شوی، بهتر حرف بزنی و ... با مهارت­های موفقیتی، تو تغییر نمی­کنی بلکه یاد می­گیری زندگیت را تغییر دهی. تو همان ساختمان قبلی هستی، اما ظاهر و آب و رنگت عوض می­شود.

اما بینش­های موفقیتی ساختمان موفقیت را "پی­ریزی" می­کند. تو دیگر همان آدم قبل نیستی و چیزی در تو تخریب شده و مجدداً از نو ساخته شده است. آن چیز از جنس بینش است و بینش یعنی چگونه دیدن. چیزهایی که در دیـدن مهم­اند در بینش هم مهم­ا­ند. در دیدن، مهم­ترین عنـاصـر عبارتند از ایـن که چه چیزی را می­بینی و چگـونـه می­بینی. در دیدن، فاصله تو از سوژه، جهت قرار گرفتن تو در برابر سوژه، ابعادی از آن که قابل رؤیت است، تار بودن و وضوح دید، که به سلامت چشم مربوط است، نور محیط و ... مؤلفه های اساسی هستند .بسته به این مؤلفه هاست که درک و قضاوت ما از موضوع دیدنی، شکل می گیرد.

تغییر بینش در موفقیت یعنی موضوعات و مسائل و موانع موفقیت را جور دیگری دیدن. بر اساس همان قانون دیدن، اول از همه مهم این است که چه چیزی را می­بینی؟ مهم­ترین چیزها برای دیدن از این منظر " خود" تو هستی. اگر تا دیروز بیرون را نگاه می­کردی امروز به درون نظر کنی، به جای آن که اجازه بدهی دیگران برای تو ببینند و وصف کنند، خودت به تماشا بنشینی، نیازهای تو همان چیزهایی باشند که اساسی­ترین اثرات را در میزان خوشبختی تو دارند نه آنهایی که از "چشم" دیگران دلایل خوشبختی و بدبختی­اند. خوشبختی را همان گونه "نگاه " کنی که درون تو آن را طلب می­کند، نه آرزوهای دور و درازی که پدرانت برای تو به میراث گذاشته­اند. به جای این که عینک بدبینی بزنی و این و آن و زمین و زمان را مقصر حال خود بدانی، مسئولیت خودت را باز بشناسی و ضعف­ها و کاستی­های خود را صادقانه ببینی .

با تغییر بینش، چیزی که تا دیروز یک اثر مشخص روی تو داشته امروز اثر دیگری دارد. چیزی که تا دیروز تو را ناراحت یا خوشحال می­کرده، امـروز همان اثر را بر تـو ندارد. چیزهایی که برای تـو مهم یا کم اهمیت بودند تغـییر یافته، انگیزه هایت دیگر مثل قبل نیستند، آدم­هایی که برایت جالب یا جذاب بودند همان قبلی­ها نیستند. چرخش نگاه تو از بیرون به درون و از روبنای ساختمان به زیر بنای آن، آرزوهای تو را تغییر می­دهد و چه بسا که این تغییر، کار تو را برای موفق شدن بسیار ساده­تر کند.

آرزوهای قشنگ­تری که شاید دست یافتن به آنها خیلی ساده­تر باشد و یابر عکس آرزوهایی که هر چند ممکن است دست نیافتنی­تر به نظر بیایند، اما همین که احساس می­کنی آنها آرزوی تو هستند آن­چنان به خو د می­بالی که از هر انسان موفقی، بیشتر شادی را تجربه می کنی.

موضوع چندان هم پیچیده نیست. تغییر بینش در موفقیت، دری را به روی ما می­گشاید تا موفقیت حقیقی را تجربه کنیم. آرزوهای ما از خواست­های کوچک شخصی فراتر می­رود و رؤیاهایی جای آن را می­گیرد که خوشبختی­های بزرگتری را در دل دارد.

                                 

                                 نوشته : ف. ز                                                  

 

بازگشت

Share

 

 

 

 
 
   
آدرس ایمیل شما
آدرس ایمیل گیرنده
توضیحات
 
 
 
 
شرکت در میزگرد - کلیک کنید
 
 
نظر شما در مورد مطالب سایت چیست ؟
 
 
 
 
 
 
 
©2025 All rights reserved . Powered by SafireAseman.com