بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد. همانا خداوند، همه گناهان را مى ‏آمرزد، كه او خود آمرزنده‏ ى مهربان است. سوره زمر 53                    و پيش از آن كه شما را عذاب فرا رسد و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان روى آوريد و تسليم او شويد. سوره زمر 54                     و از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد، در حالى كه از آن خبر نداريد. سوره زمر 55                    تا [مبادا] كسى بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهى كردم! و حقّا كه من از ريشخند كنندگان بودم. سوره زمر 56                     
 

تصور اشتباه ما از خودمان! و خدایمان!

بسم ا... الرحمن الرحيم

 

به احتمال زياد بسياري از ما با اشخاصي برخورد كرده‌ايم كه فكر مي‌كنند خداوند آنها را به حال خودشان رها كرده است و رنج و ناراحتي‌شان براي او اهميتي ندارد، فكر مي‌كنند هرچه دعا مي‌كنند خداوند به آنها پاسخي نمي‌دهد، فكر مي‌كنند پس مهرباني و عدالت خداوند كجا رفته است و تصورات و برداشت‌هاي ديگري از اين قبيل كه ممكن است در ذهن خيلي از آدم‌ها وجود داشته باشد.

اما ببينيم اصلاً چرا چنين تصورات و برداشت‌هايي از خداوند براي انسان به‌وجود مي‌آيند.

اين تصورات ممكن است به دلايل مختلفي ايجاد شوند، كه در اين‌حا به يكي از علت‌هاي عمده‌ي آن اشاره مي‌گردد؛ علتي كه بيشتر تصورات اشتباه ما درباره‌ي خداوند به آن مربوط مي‌شوند.

و البته اين علت عمده چيزي نيست جز تصور اشتباهي كه ما از خودمان داريم. هر چند شايد اين مطلب كمي تعجب آور به‌نظر برسد،  اما اگر دقت كنيم مي‌بينيم واقعيت اين است كه بيشتر ما خودمان را با جسممان شناسايي مي‌كنيم و جسممان را خودمان مي‌دانيم، و از بخش حقيقي وجودمان، يعني روحمان، غافل مي‌شويم و آن بخشي از وجودمان را كه وقتي جسم را ترك مي‌كند، جسم ديگر قادر به ادامه‌ي حيات نيست، از ياد مي‌بريم، به اين ترتيب خودمان را فقط جسم تصور مي‌كنيم و به آن محدود مي‌بينيم، در نتيجه خواسته‌ها و نيازهايمان را هم محدود به همين سطح مي‌بينيم.

براي روشن‌تر شدن موضوع اتومبيلي را در نظر بگيريد. در نگاه اول شايد راننده‌اي كه داخل آن است ديده نشود. اما اين اتومبيل، بدون راننده نه مي‌تواند حركت كند و نه كاري از آن ساخته است.

اين اتومبيل فقط وسيله‌اي است در دست راننده. بسياري اوقات نيازهايش هم با نيازهاي راننده يكي نيست،‌ طرز نگهداري‌اش هم همين طور. مثلاً اتومبيل خوراك‌اش بنزين است. راننده هم براي ادامه زندگي به تغذيه و خوراك احتياج دارد. اما خوراكِ راننده از نوع و جنسي كاملاً متفاوت با بنزين است. به همين ترتيب روح انسان  نيز نياز به تغذيه دارد،  اما از جنسي كاملاً متفاوت با خوراك جسم.

نكته‌ي ديگر اين‌كه يك اتومبيل براي اين‌كه بدون اشكال حركت كند بنزين زدن به آن كافي نيست. اگر راننده فقط به اتومبيل خود خوراك برساند بعد از مدتي حركت اتومبيل او دچار اشكال خواهد شد. چرا؟ چون خود راننده از بي‌غذايي دچار ضعف مي‌شود و نمي‌تواند به خوبي اتومبيل را هدايت كند.

حالا به‌جز اين‌كه نيازهاي راننده با اتومبيل فرق دارد، هر چيزي كه براي اتومبيل پيش بيايد يا هر اتفاقي كه برايش بيفتد، لزوماً براي راننده بد نيست. مثلاً خراب شدن اتومبيل. در حالي كه خراب شدن اتومبيل شايد ظاهراً راننده را به زحمت بيندازد و مشكلاتي برايش ايجاد كند، اما همين خراب شدن مي‌تواند او را از رفتن به جايي كه خطري در كمينش است بازدارد و به اين ترتيب جان راننده را نجات بدهد.

انسان هم وضعيت مشابهي دارد. اگر خودش را به اشتباه فقط جسم ببيند نيازهايش را هم به اشتباه فقط محدود به سطح مادي‌اش مي‌بيند و در نتيجه نه تنها خودش به رفع نيازهاي روحي خودش نمي پردازد بلكه انتظاراتش از جهان و خداوند نيز به همان چيزهايي كه فكر مي‌كند برايش خوب هستند محدود مي‌شود.

آن وقت مثلاً اگر بيمار شود، آن را به گردن خدا مي‌اندازد و خدا را نامهربان مي‌داند و فكر مي‌كند چرا خدا كمكش نمي‌كند،  و چرا هر چه دعا مي‌كند خدا جوابي به او نمي‌دهد. اما شايد هيچ وقت فكر نكند كه آن بيماري با همه‌ي ناراحتي‌ها و مشكلاتي كه در سطح فيزيكي برايش دارد، البته اگر خودش با اشتباهاتش سهمي در ايجاد آن نداشته باشد، ممكن است براي خود حقيقي‌اش بركتي به همراه داشته باشد كه سبب نجاتش شود. مثل همان راننده‌اي كه با خراب شدن اتومبيلش از خطر مرگ حتمي نجات پيدا مي‌كرد.

يا مثلاً اگر چيزي را خيلي دوست داشته باشد و با همه‌ي تلاش‌هايش به آن نرسد، شايد خدا را بخيل بداند و فكر كند مگر چه مي‌شد اگر خدا او را به خواسته‌اش مي‌رسانيد. اما شايد هيچ وقت فكر نكند كه همين نرسيدن به چيزي كه خيلي دوست داشته است مي‌تواند از مهرباني خدا بوده باشد.

خداوند در قرآن كريم مي‌فرمايد: "... و چه بسا چيزي را خوش نمي‌داريد و آن براي شما خوب است، و چه بسا چيزي را دوست مي‌داريد و آن براي شما بد است. و خدا مي‌داند و شما نمي‌دانيد."(1)

اما همه‌ي قضاوت‌ها و تصورات اشتباه انسان درمورد خداوند به خاطر همين بوده كه انسان خودش را به اشتباه فقط جسم ديده، و روحش، و نيازها و نجات آن را ناديده گرفته است. پس چيزهايي را براي خودش خوب دانسته و وقتي آنها محقق نشده‌اند، خدا را نامهربان تصور كرده، در عدالت او شك كرده، فكر كرده كه او يكه و تنها رهايش كرده است و خيلي فكرهاي ديگر...

اما راه چاره براي خلاص شدن از دست اين برداشت‌ها چيست؟

راه چاره چندان دشوار نيست! حل اين مشكل تنها نياز به مشاهده دارد؛ همين كه ما متوجه‌ي تصور اشتباهي كه از خودمان داريم بشويم و بپذيريم كه حقيقت وجودي خودمان را درنظر نگرفته‌ايم و تنها به بعد مادي خودمان پرداخته‌ايم. همين مشاهده مثل نوري كه تاريكي را از ميان مي‌برد، نه تنها تصور اشتباهي را كه از خودمان داريم از بين مي‌برد، بلكه به ياري خداوند مي‌تواند بسياري از تصورات اشتباهي را هم كه به همان خاطر از خداوند داشته‌ايم از ميان ببرد.

 

1- بقره: 216.

پرنا

 

 

بازگشت

Share

 

 

 

 
 
   
آدرس ایمیل شما
آدرس ایمیل گیرنده
توضیحات
 
 
 
 
شرکت در میزگرد - کلیک کنید
 
 
نظر شما در مورد مطالب سایت چیست ؟
 
 
 
 
 
 
 
©2025 All rights reserved . Powered by SafireAseman.com