|
پندهای الهی به یکی از پیامبران اولوالعزم
"برای نیازی که به من داری، شب را برای جستجوی رضایم در نظر دار و روزت را روزه بدار".
"بر خود گریه کن مانند کسی که با خاندانش وداع کند. از دنیا بیزار باش و آن را به اهلش واگذار و به آنچه نزد خداست متمایل باش"
"آن گاه که بیهودگان میخندند، بر دیدگان خود سرمهي غم بکش".
"روز به روز به دنیا بیاعتناتر شو و بچش و ببین که دنیا چقدر بیمزه است، به راستی میگویم که بهرۀ تو از دنیا، همان ساعت و روز است، با لقمه نانی بگذران و به لباس زبر و خشنی اکتفا کن. تو میدانی به کجا میروی و هر چه از این دنیا بر گیری به حساب تو نوشته شود که در کجا گرفتی و چگونه به مصرف رساندی".
"در خلوت بر خود گریه کن و به جایگاه نماز گام بردار.
لذت گفتار با من را دریاب که من با تو خوش رفتارم".
"چه بسیار مردمی که آنان را به گناه گذشته و سابقشان هلاک و نابود کردم و تو را از آن نگهداشتم".
"دل و زبانت را از حرام فرو کش و چشمت را از آنچه که خوب نیست بپوشان. چه بسا بینندهای که به یک نگاه در دلش شهوتی بکارد و خود را به هلاکت اندازد".
"بعد از گناه به من بازگرد و به یاد داشته باش که حساب توبۀ گناهکار با من است. به من ایمان داشته باش و به مؤمنان نزدیک شو و به آن ها دستور بده مرا با تو یاد کنند. از نفرین ستمدیده و مظلوم دوری کن که با خود عهد کردهام که دری از آسمان به رویش بگشایم و او را اجابت کنم ، اگر چه پس از مدتی باشد".
"آگاه باش که همنشین بد هلاک میشود، پس متوجه باش که با چه کسی همنشین هستی و برای خود برادران با ایمان برگزین"
"به سوی من بازگرد، زیرا گناهی که بخواهم ببخشایم بر من سنگین نیست و من مهربانترین مهربانانم. تا مهلتی از عمرت داری، برای خویشتن کاری بکن پیش از آن که دیگری برایت کاری نکند. برای خوشبخت شدن در آن ایامی که هر روزش برابر هزار سال است مرا بندگی کن. ایامی که خوبیها را چند برابر مزد میدهم و همانا کار بد در آن روز صاحبش را به نابودی کشاند. پس تا مهلت داری، آمادي کار خویشتن شو".
"در آنچه فناپذیر است، بی رغبت باش. در مسیر آنهایی که پیش از تو بودند گام بردار. آنها را بخوان و با آنها رازگو و ببین که آنها احساس میکنند. از آنها پند بگیر و بدان که تو هم به آنها میرسی".
"برون خود را با آب بشو و درونت را با نیکیها پاک کن تا به من بازگردی"
"آنچه به تو دادم، انعامی است شایان و بیکدورت و از تو وامی خواستم که برای خودت پس انداز باشد و تو از آن دریغ کردی تا از هالکان باشی".
"لذتهای ناپایدار و خوشیهای بیدوام، چه خوبی و فایدهای دارد؟"
"دربارهي آخرت با همدستان خود رقابت کن زیرا نهایت آرزوی پرهیزکاران و خوش منظراست. خوشا بر تو"
"اگر تو برای آخرت تلاش کنی، به همراه پدرانت آدم و ابراهیم در جنات نعیم باشی و از آن تغییر مکان نیابی و من با پرهیزکاران چنین کنم".
"به همراه هر کسی که از دوزخ پر شراره و پر رنج میگریزد، به سوی من گریز که هرگز نشاطی از دوزخ برنیاید و به مانند شب تاریک است. هر که از آن نجات یابد کامیاب شود. آن خانـهي زورگویان و سرکشان ستمـکار و هـر سختدل و تند خوست".
"خود را از شهوتهای هلاکت بار رها کن و از هر دلخواهی که تو را از من دور می کند کناره گزین. بدان که تو در مقام رسول امین من هستی و باید از من در حذر باشی. بدان که دنیایت سرانجام تو را به من میرساند و من در علم خود، تو راخواهم گرفت.
وقتی مرا یاد میکنی خود را خوار شمار و چون مرا به زبان آری در دل خود از من بیم داشته باش و هنگام خواب غافلان بیدار بمان"
"چون مکر کردی، از مکر من آسوده مباش".
"خود را برای برگشت به نزد من خالص کن تا پاداش آن را دریافت کنی. کسانی که برای من کار میکنند ، دوبار مزد میگیرند و من بهترین مزد دهندگانم".
"دنیا زندانی است بدبو و خوشی آن همان است که مینگری. ستمکاران سر همدیگر را برای آن میبرند. از دنیا بپرهیز که همهي نعمتش فناپذیر است و نعمت فراوانش جز اندکی نیست".
"از من بترس و بندههایم را از من بترسان، شاید گناهکاران از آنچه میکنند دست بردارند و به هلاکت نرسند، مگر برآنچه که میکنند، آگاه باشند".
"به همان اندازه که از حیوان درنده و مرگ میرسی، از من بترس. همهي آن ها را من خلق کردهام ! چگونه از مخلوقات من میترسی ولی از خود من نمیترسی؟"
"سوگند دروغ مخور که عرشم از خشم به لرزه در میآید. عمر دنیا کوتاه و خواستههای آن دراز است. نزد من خانهای است که از آنچه شما فراهم میآورید بهتر است".
"به کارهای نیک شاد باش که خشنودی مرا در پی دارد و بر گناه گریه کن که مرا به خشم آورد. آنچه را که دوست نداری با تو کنند، با دیگران مکن".
"به هر چه تو را به من نزدیک کند راهنماییت کردم و از هر چه تو را از من دور کند، نهی نمودم. تو نیز خود را در امان نگهدار".
"در کار خود به مانند بندهای گناهکار و خطاکار بنگر و درکار دیگران به مانند یک صاحب اختیار نگاه مکن. در کار خود زاهد باش و به آن دل مده تا نابود نگردی".
"به راستی که دنیا شیرین است و من تو را در آن به مأموریتی گذاشتم. از آنچه تو را بر حذر داشتم دوری کن و از آنچه که از راه فضل و احسان به تو عطا کردم برگیر".
"دلت را با ترس رام کن. به زیر دستت نگاه کن، نه به بالا دستت. آگاه باش که ریشهي هر گناهي، دنیا دوستی است. تو آن را دوست مدار که من هم آن را دوست ندارم".
"این است اندرز من به تو، آن را دریاب که به راستی من پروردگار جهانیانم".
بازگشت
Share
|