|
زمين وجود
وجود ما مانند زمینی نامساعد و غیرحاصلخیز است. هر چقدر هم دانهی درخت، گل و گیاه در این زمین كاشته شود، بیفایده است و به ثمر نمیرسد.
تعالیم حق، زمین وجود را، باطن ما را، ذهن و قلبمان را مساعد و حاصلخیز میكند. آنگاه دانهها شكوفا میشوند و میرویند.
هیچ دانهای در باطنمان شكوفا نمیشود، هر چه نام خدا را میبریم، نامی كه با یك بار ادای واقعی آن میتوان آسمان و زمین را در اقتدار خود قرار داد، اثری ندارد. عبادتها (نماز، روزه و اعمال دیگر كه در حكم دانهها هستند) و كارهای خوب ما بیاثر است و كویر مردهی وجودمان را سرسبز و زنده نمیكند... هدایت الهی این زمین را آباد میكند. علفهای هرز (شرطی شدگیها و توهّمات)، ریگها و سنگها، كرمها و آفتها را از زمین بیرون میریزد. تعالیم حق، زمین باطن ما را شخم میزنند و آبیاری میكنند و آنگاه درخت وجود ما (روح الهی)، در این زمین شكوفا میشود... چرا بسیاری از دعاهای ما مستجاب نمیشوند؟ چرا هر زمانی كه خدا را میخوانیم آناً در زندگیمان تجلی پیدا نمیكند؟ چرا كلام الهی آن طور كه باید در وجود ما و در زندگیمان مؤثر نیست؟... زیرا ما فقط ظاهر كار را انجام دادهایم، اعمال ما روح ندارد، جان ندارد، مرده است. چرا این دانهها نمیرویند؟ زیرا شرایط لازم برای رشد و شكوفایی آنها وجود ندارد.
تعالیم الهی شرایط مساعد را برای رشد و شكوفایی این دانهها فراهم میكند...
ادامه دارد
بازگشت
Share
|