|
بیداری، رستگاریست
س- شما میفرمایید "از خواب بیدار شوید، همین برای رستگاری كافی است" اگر اینطور است پس لزوم این همه تعلیمات الهی و آمدن این همه نبیّ و ولیّ و كتب چیست؟
ج- همهی اینها برای بیداری بشر آمدهاند.
س- پس برای خوشبختی و سعادت آیا میتوانیم به همین تعلیمات اكتفا كنیم؟
ج- بله. امّا اگر این تعلیمات و احكام، خود خوابآور نشوند و به عمق خوابتان نیفزایند.
س- ولی انسان باید علم بیاموزد. نفسش را تزكیه كند. (با نفس خویش ) مبارزه و مجاهدت نماید. انسان برای رسیدن به خداشناسی، به خودسازی نیازمند است. چطور فقط بیدار شدن از خواب كفایت میكند؟
ج- فراموش نكن كه همهی اینها، برای بیداری انسان است. برای اینكه انسان حضور زندهی حقیقت را دریابد و در آن محو شود. انسان، بالقوه متعالی است. نفس، حجاب، ناپختگی و گناه، همهی اینها ناشی از توهّمات اوست و البته انسان در زمان خواب به توهّم دچار میشود. پس اگر از خواب برخیزد دیگر نفس پلیدی نیست كه با آن بجنگد، گناهی نیست تا در برابر آن مقاومت كند و ناپختهای وجود ندارد كه به پختن آن بپردازد...
درست میگویی همهی اینها لازم است امّا مقصود از اینها بیداری است.
س- حالا فرض میكنیم انسان بیدار شود و بفهمد كه شرّ و پلیدی موهوم است. امّا او هنوز نادان است زیرا علم نیاموخته.
ج- سرچشمهی اصلی علم و آگاهی، عشق و محبت و نور و روشنایی در روح توست. اگر بیدار شوی آن جریان حقیقت خود به خود جاری میشود و آنگاه تو از انباشتن و ذخیرهی علم بیرونی بینیازی.
س- عمل چطور؟ خداوند در زندگی به مقیاس عمل ما، سرنوشتمان را رقم میزند. با این حساب اگر هم بیدار شویم و حتّی عالم هم باشیم امّا عملی ذخیره نكردهایم!
ج- مراقب باشید كه هدف را قربانی وسیله نسازید. هدف نه علم است و نه عمل. نه خودسازی است و نه بیداری. نه جهنم است و نه بهشت. یگانه هدف حقیقی، او و تنها، اوست.
علم، عمل، عبادت و خودشناسی، همگی وسایلی برای وصول به حقیقت یگانه محسوب میشوند. در اتصال به حقیقت، دیگر نیازی به ذخیرهی اعمال ندارید زیرا در ورای بهشت و جهنم استقرار یافتهاید.
بازگشت
Share
|