|
تنهایی به تنهایی میرسیم
به تنهایی هرگز وصول و پیوستن به خداوند ممكن نیست. زیرا همهی موجودات هستی، در ارتباط با یكدیگر به وجود آمدهاند و بر همدیگر تأثیر میگذارند و از یكدیگر تأثیر میپذیرند.
به صرف یكجا نشستن و ذكر گفتن، هرگز طبیعت خدایی انسان آشكار نمیگردد. انسان باید همهی ابعاد وجودش را فعّال كند و با همهی اجزای وجودش به خداوند نزدیك شود. نه فقط با اعضای داخلی، بلكه با اعضای بیرونی وجودش به همراه همهی انسانها و مخلوقات. این عبادت و نزدیكی راستین است. با غار نشینی، با فرار از دنیا و واقعیات آن، وصول به حق میسّر نیست. با یك (یا چند) بعدی حركت كردن، پیوستن به سرچشمهی هستی ممكن نیست و باید با همهی ابعاد، با همهی امكانات و فرصتها عمل كرد. حتی از دست دادن یك بعد یا یك امكان، حركت را و طبعاً نتیجه را ناقص میكند... روح خدا بیشتر به كسانی توجه میكند كه آنان كمتر به خود و بیشتر به خداوند و امور الهی متوجّهند. او در فكر كسانی است، كه كمتر در فكر خود هستند. كسانی را بیشتر هدایت میكند و تعلیم میدهد كه بیشتر در فكر تعلیم و هدایت دیگرانند. كسانی را نجات میدهد و به رستگاری و اتّصال میرساند كه در اندیشهی نجات خود نبوده بلكه در فكر تحقّق قانون الهی و اندیشههای حق و به عبارتی به فكر "نجات" دیگرانند. او به اندازهای در زندگی ما حضور دارد و فعّال است كه ما در امور الهی، حاضر و فعّال هستیم... فراموش نكنیم كه خودشناسی تحقّق نمیپذیرد مگر در فراموشی خود و البته خداشناسی در خودشناسی است.
ارواح مقدّس و هدایتشدگان نیز به كسانی بیشتر توجّه میكنند كه در اوامر الهی و گسترش حضور خداوند فعّالتر و پركارترند. كسانی كه به اراده و برنامههای خداوند توجّه دارند تا خواست و نقشههای خود.
بازگشت
Share
|