|
مسئوليت پذيرِی
اگر واقعاً میتوانیم مسؤولیت كاری را بپذیریم، ضروری است كه تأخیر نكنیم. زیرا این فرصتی است كه به ندرت رخ میدهد. امّا باید از این دام بر حذر باشیم كه مبادا مسؤولیتی را بپذیریم كه توان انجام دادن آن را نداریم. در این صورت به مرحلهای پایینتر نزول كرده و خود را در موضع بیاعتمادی و بیمسؤولیتی قرار خواهیم داد.
مطابق تعالیم حق، وصول به خداوند و شكوفایی و متجلّی شدن حقیقت در وجود انسان تحقّق نمیپذیرد مگر با پذیرش و اجرای مسؤولیّت الهی. مسؤولیّت الهی برای هر فردی دارای نوع و شكلی متناسب میباشد. امّا ماهیّت آن در همگان یكی است. مسؤولیّت الهی از مجموعهی وظایف الهی به وجود آمده و هر وظیفه از مجموعهای از تكالیف و هر تكلیف از یك سری حركت.
كسی كه به وظایف الهی خود عمل میكند در واقع ایدهآلترین و بهترین شكل خدمت به خدا و هدایت شدن را اتخاذ نموده. اصل حرکت الهی برای هر فرد، عمل به وظایف الهی است.
امّا چگونه میتوانیم به مسؤولیّت و مأموریت الهی خود واقف شده و آن را بپذیریم؟
این معمّایی در زندگی هر فرد است كه میبایست گشوده شود. این را نقشهی خدا یا برنامهی كیهانی نیز میگویند.
به طور كلّی، فرد با انجام حركات ساده و معمولی، كمكم و از مجرایی تكالیف الهی خود را شروع كرده و به تدریج (و به ندرت ناگهانی) به وظایف و نهایتاً مأموریت و مسؤولیت الهی خود واقف میشود.
اگر در انجام مجموعهی تكالیف موفّق بودیم، به وظیفهی الهی واقف شده و با توفیق در انجام یك وظیفه، بر وظیفهای دیگر آگاه میشویم و این روند تا حلّ معمّای راهگشای مسؤولیت و مأموریت نهایی، ادامه دارد. عكس این جریان نیز صادق است. به عبارتی با كوتاهی و شكست در انجام یك وظیفهی الهی، به سطح پایینتر یعنی تكالیف، و یا عدم موفّقیّت در اجرای این نیز به سطحی پستتر نزول میكنیم. در صورت عدم توفیق در اجرای حركات الهی، جریان هدایت الهی قطع شده و فرد به حركت شیطانی (نیروی منفی و مخرّب) وارد میشود... تا در انجام ظاهری و زمینی خود موفّق نشویم، امكان دریافت و اجرای وظایف باطنی و سماوی میسّر نیست. با كامل شدن وظایف زمینی و ظاهری، انسان خود به خود به حیطهی وظایف باطنی خویش وارد میشود...
در تبعیّت از هدایت الهی، فرد به تدریج و گام به گام (و به ندرت ناگهان) توسط القاء مستقیم و یا غیر مستقیم "روح خدا" به كارها، تكالیف، وظایف و مأموریت و نهایتاً مسؤولیت الهی خویش، واقف شده و از این طریق به وصول حق نایل میشود.
بازگشت
Share
|