بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد. همانا خداوند، همه گناهان را مى ‏آمرزد، كه او خود آمرزنده‏ ى مهربان است. سوره زمر 53                    و پيش از آن كه شما را عذاب فرا رسد و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان روى آوريد و تسليم او شويد. سوره زمر 54                     و از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد، در حالى كه از آن خبر نداريد. سوره زمر 55                    تا [مبادا] كسى بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهى كردم! و حقّا كه من از ريشخند كنندگان بودم. سوره زمر 56                     
 

راه حضور

س- آیا به نظر شما این ذكر و آنچه شما به آن "خواندن خداوند" می‌گویید، كمی ‌كهنه و قدیمی ‌نیست؟ آیا فكر نمی‌كنید كه انسان به چیزهای دیگری احتیاج دارد و نه صدا زدن خدا؟

ج- او قدیم است و جدید است. او از هر كهنی، كهن‌تر و از هر تازه‌ای، تازه‌تر است. مگر چند حقیقت وجود دارد كه از یكی فارغ شویم و به دیگری بپردازیم؟ مگر حقیقت یكی بیشتر است؟ از طرفی، تو به چه عمقی از این حقیقت رسیده‌ای كه آنرا كهنه می‌دانی. بدان كه عمق این حقیقت نامحدود است و محدود بودنش محال.

 آیا چون هزاران سال است كه انسان آب می‌خورد، می‌تواند بگوید كه آب دیگر كهنه و قدیمی ‌شده و باید به فكر چیز دیگری بود.

نام او، آب حیات است و حیات انسان بدون آب میسّر نیست.

س- آیا فكر می‌كنید مدرنیزم، كه هم اكنون بیشتر دنیا را فرا گرفته، این موضوع را خواهد پذیرفت؟

ج- ما عكس این موضوع را می‌بینیم. این حضور الهی است كه باید مدرنیزم را بپذیرد و یا نپذیرد. كه اگر نپذیرد، مدرنیزم فرو می‌ریزد. حضور خداوند، خود نیازی به ردّ یا قبول مدرنیزم ندارد. هر چند، شاید مدرنیزم هم بر اساس شعاعی از همین حضور بنیانگذاری شده. مدرنیزم برای ادامه‌ی وجود خود و امتداد حیات خویش، باز هم به حضور الهی محتاج است و اگر این احتیاج پاسخ داده نشود، مرگ آن حتمی‌است.

س- امّا چطور مردم با این همه مشغله و كار بیایند و روی خدا مراقبه كنند؟

ج- این حرف مانند آن است كه بگویید، چطور مردم وقت می‌كنند كه نفس بكشند. گوش‌های ما كه اینطور می‌شنود. توجه به خداوند و ارتباط با حضور الهی برای روح و روان انسان، مانند نفس كشیدن و تماس با هواست. اگر در جریان آن قرار بگیری خود به خود خواهد بود. بدون هیچ تلاش مضاعفی.

س- امّا اگر من میلی به ذكر گفتن و ارتباط با خدا نداشته باشم، باید چكار كنم. آیا باید به زور این كار را انجام دهم؟

ج- تو از چیزی گریزانی. چیزی تهوع‌آور. غذایی بدمزه. تو از ارتباط الهی و حضور خداوند، برداشت‌ها، شنیده‌ها و تصاویر زشتی در ذهن داری. از حضور خداوند گریزان نیستی لیكن از آنچه پیش از این در ذهنت به نام "ارتباط با خدا" شكل گرفته، از تصاویر و برداشت‌هایت، گریزان و متنفری. واقعیّت را بپذیر و با آن رو به رو شو، آنگاه بدرستی معلوم می‌شود كه تو چه می‌كنی و آنچه را كه باید، انجام خواهی داد.

س- آیا این تأكید شما بر ارتباط با خدا و حضور خدا مفاهیمی‌ از این دست، نوعی مذهب‌گرایی نیست؟

ج- ما آنرا نوعی از حقییقت‌گرایی می‌بینم زیرا او یگانه حقیقت هستی است. ارتباط با حقیقت زنده، به معنویت‌گرایی نزدیك‌تر است تا مذهب‌گرایی. من بر مذهب خاصی تأكید نكرده‌ام. حضور الهی، جان همه‌ی مذاهب است.

س- آیا همه‌ی تعلیمات شما همین حضور خداست؟

ج- این حضور خدایی كه ندانسته این چنین درباره‌اش حرف می‌زنی، كل هستی است. همه‌ی اسرار است. و تار و پود وجود است. بله، حرف‌ها و تعلیمات ما ابعاد گوناگونی از همین حضور نامحدود است. حضوری كه همین هستی است.

س- ممكن است به ابعاد دیگری از حضور الهی، منهای ارتباط با خدا اشاره كنید؟

ج- تفكر متعالی، كیفیّت متعالی، اخلاق متعالی (...) و همه‌ی هنرهای ماورایی، همگی ابعادی از  "حضور خداوند" محسوب می‌شوند.

س-من با خیلی از این چیزها آشنا نیستم. لطفاً ساده‌تر توضیح بفرمایید.

ج-شعور، فهم و خودآگاهی، توجه، مشاهده، زیبایی، حال خوب، اعمال و اندیشه‌های سالم و تعالی بخش، اینها همگی اشكالی از حضور خلاّق الهی است.

س- حضور الهی خودش چه چیزی است كه این همه از ابعاد آن است؟

ج- بودن خداوند در حیطه‌ی توجه است. یاد اوست. تماس با آن حقیقت زنده و لایتناهی است. خداآگاهی و زیستن در خداست.

س- ماهیت حضور چیست؟

ج- وجود نسبی حقیقت زنده در جهان نسبی است. حضور حق، هستی چیزهاست. كمیّت‌ها، صورت حضور، و كیفیّت‌ها، ماهیت آن است. حضور، جریان حقیقت است.

س- و تكلیف ما در برابر این حضور چیست؟

ج- یكی هستیم امّا چون یكی، زندگی نمی‌كنیم. باید آن‌را دریافت كنیم. با آن در تماس و ارتباط باشیم تا از آن تغذیه كنیم.از آن پرشویم. آنگاه متوجه‌ی "یكی بودن" خواهیم‌شد.

س- چطور از حضور خدا، از این حضوری كه آنرا جریان حقیقت و هستی می‌دانید، تغذیه كنیم؟ چگونه با آن در ارتباط باشیم؟

ج- با توجه به آن. زیستن آگاهانه‌ی در آن. عمل به آن. تفكر به آن. انتشار آن...و سعی در آشكاری آن.

س-آیا ممكن است راه‌های عملی را برای ارتباط به حضور الهی بفرمایید؟

ج- خواندن اسماء الهی. درحضور خداوند عمل كردن. آگاه باشیم كه ما درحضور او هستیم و او مشاهده كننده. اگر ما او را نمی‌بینیم او ما را می‌بیند. ارتباط و راز و نیاز با او، همان چیزی كه "نماز" نامیده می‌شود كه البته این "نماز" در همه‌ی‌ مذاهب‌ و فرهنگ‌های الهی، شكل معیّنی را به خود گرفته. برای خداوند عمل كنید و خدمتگزار او باشید. این

ارتباطی است از طریق عمل. كارها را بنام او شروع كنید... به او عشق بورزید و با او عشق‌بازی كنید كه این "طوفان حضور" است. كیفیّت زندگی و هستی چیزها را دریابید، از طریق توجهی بر محور حقیقت‌جویی و آمیخته به محبت، این گونه، حضور بر شما آشكار می‌شود.

حضور او را در خاموشی و سكوت نیز می‌توان دریافت، همان‌گونه كه از طریق واژه‌ها و در تفكر، آشكار می‌شود...

س- مدیتیشن چه؟ آیا مراقبه و مدیتیشن در این رابطه نقشی ندارد؟

ج- آنچه گفتیم همگی اشكالی از مدیتیشن بود. سیستم‌های گوناگون مدیتیشن‌های واقعی و نه كاذب، صوری از ارتباط الهی محسوب می‌شوند.

س- به نظر شما بهترین مدیتیشن كدام است؟

ج- در حضور الهی عاشقانه زیستن، بهترین مدیتیشن‌هاست.

س- چطور می‌توانیم عاشق خدا باشیم؟

ج- ما عاشق هستیم. عاشق به دنیا آمده‌ایم. پیش از این دنیا نیز، عاشق بوده‌ایم.

تنها باید این عشق را انكار نكنیم. در مقابلش نایستیم. مانعش نشویم. بگذاریم آشكار شود.

س- چگونه عشق، آشكار می‌شود؟

ج- با عمل كردن بر اساس آن. با حرف زدن از آن. با نگاه به نگاه آن. با انتشار آن... با زندگی كردن در فضای آن و با تسلیم آن بودن. تسلیمی ‌با تمام وجود.

 

بازگشت

Share

 

 

 

 
 
   
آدرس ایمیل شما
آدرس ایمیل گیرنده
توضیحات
 
 
 
 
شرکت در میزگرد - کلیک کنید
 
 
نظر شما در مورد مطالب سایت چیست ؟
 
 
 
 
 
 
 
©2025 All rights reserved . Powered by SafireAseman.com