|
زور و اجبار، مردود است
س- بعد از مدتها آشنایی با شما من مطمئنم كه شما به سادگی میتوانید بینش و دیدگاه انسان را دگرگون كنید، ذهن و هوشیاری آدم را متحول كنید، اندیشهها را تغییر دهید، ارادهی آدم را عوض كنید و دل و قلب انسان را زیر و رو كنید و كاملترین و بهترین پاسخ را به سؤالات بدهید. به نظر من روش تفكر شما استثنایی و خارقالعاده است و منطق شما بیهمتا و بسیار انعطاف پذیر. من بارها دیدهام كه شما با قدرت كلام خود به عمق روح انسان نفوذ كرده و حتّی آنرا رام و مسخر نمودهاید. پس چرا با دولتمردان و رهبران سیاسی جهان كه همهی این فجایع و بیعدالتیها از طرز تفكر آنها ناشی میشود صحبت نمیكنید تا از این طریق تحولی سریع و اساسی را در نظام بین المللی به وجود آورید. اینطور خیلی بهتر میتوانید به رنجدیدگان دنیا كمك كنید.
ج- اكثر دولتمردان زمین در ظلمت تكبّر خود گرفتارند. اینها راه مردم را به سوی خداوند مسدود كردهاند. هدف آنان خداوند نیست. بنابراین مردمان خود را نیز به سوی خداوند هدایت نمیكنند. آنان مقام پرستند نه خداپرست. خود (بزرگ) بینند نه خدابین... هر چیزی كه مقام و موقعیتشان را تحكیم و تثبیت كند و یا به درجهی رؤیاگونهی اقتدار و توهّمشان بیفزاید، آن را میپذیرند و تأیید میكنند. امّا هر حركتی، حتّی كلمهای كه بخواهد موقعیت و مقام كاذبشان را تضعیف و تهدید به نابودی كند، آن حركت یا آن سخن، از نظرشان دروغ و باطل است، غیر منطقی و غیر الهی است، از جانب فردی فاسد، دروغگو، ریاكار و ضد مردمیاست. آنان تنها سخنی را میشنوند كه حوضهی شاهنشاهی دروغینشان را گسترش دهد و استوار تر گرداند...
حتّی اگر پروردگار متعال بیاید و با آنان سخن بگوید و به هدایتشان بپردازد باز ناشنیده میمانند. آنها شیفتهی دنیا و بازیهای دنیا گشتهاند. به كلام صد و بیست و چهار هزار فرستادهی خداوند گوش ندادند، آیا ما چیز دیگری برای گفتن داریم...
قوم متكبّر و مستكبر هم اینها هستند. از آنچه كه از این دنیای فانی و گذرا به آنان رسیده، سخت مست و در خواب شدهاند. خواب انسان هوشیار با آنكه مست است تفاوتی عمیق دارد...
متكبّران مرگ خود را در كلام ما میبینند. چگونه ممكن است آن را بپذیرند؟ نه فقط پذیرا نیستند بلكه به جدال و مبارزه بر میخیزند. تهمت میزنند. توطئه میكنند. به هر شكل ممکن سعی دارند این صدا را خفه كنند. غافل از اینكه فرمانروای آسمانها و زمین حامی و پشتیبان این صداست...
امّا اینكه بخواهید با قدرت خداوند دیگران را مجبور به اجرای خواستهی خویشتن نمایید، درست نیست. از قدرت خداوند جز به اذن او نمیتوانید استفاده كیند. خداوند به انسان اختیار داده. شما نمیتوانید این اختیار را از او سلب كنید...
اگر بتوانید روح انسانی را به تسخیر خود در آورید، قلبش را دگرگون و بینش او را متحول كنید، این به دلیل آن است كه خود او به شما چنین اجازه داده. او خود پذیرای شما شده والاّ فراموش نكنید كه با قدرت خداوند هرگز نمیتوانید به حق كسی تجاوز كنید زیرا نیروی الهی تنها در مسیر احقاق حق به كار گرفته میشود.
بازگشت
Share
|