|
بی گناهی، گمان باطل
س- آیا شما تا بهحال گناه كردهاید؟ آیا شما قدّیس هستید؟
ج- چه بسیار بوده و هستند كسانی كه گمان بردهاند كه معصوم و بیگناهند. هر چند این گمان باطل خودشان بوده و نه واقعیت.
خداوند است كه آگاه بر اعمال است. اوست كه میداند چه كسی گناهكار و چه كسی نیكوكار است ما كه هستیم كه بخواهیم قضاوت كنیم. وقتی ما فكر میكنیم كسی گناهكار است شاید مقام او در نزد خداوند از سایرین برتر باشد زیرا نظرات خداوند آنطور كه شما میاندیشید، نیست. چه بسا آنچه را كه فكر میكنید درست است از نظر خداوند، غلط و نادرست باشد...
امّا گذشته از اینها، چه كسی را سراغ دارید كه تاكنون گناه نكرده باشد؟ همین بودن ما در زمین، خود، گناه است. تبعید است و دوری...
و اگر نظر مرا میخواهید بدون هیچ تعارفی میگویم "من" قدّیس نبودهام. معصوم نبودهام. من گناه كردهام. چه بسا اگر به خطا نمیرفتم، اكنون قادر به تعلیم گناهكاران نبودم. زیرا با زندگی، با مسائل و مشكلات و با دنیا و تفكرات آنها آشنا نبودهام. زمانی نزدیك بود كه در بدی و گمراهی غرق شوم امّا بعد فهمیدم كه اگر به آستانهی غرق شدن نمیرسیدم نجات غریق بودن را و رها ساختن افراد بسیار شرور، از شرّ را نمیآموختم.
"من" در میان مردم بودهام و همین جریان زندگی را هم تجربه كردهام. با شیطان و بدی همنشین شدهام و مدتها در كنار آن زیستهام. به همین دلیل روشهای هلاك كردن و به انحراف كشاندن، حقهها، مكرها و دامهای جریان شیطانی را میدانم و همچنین راه رها شدن و ایمنی از آن را. البته آن كه میگوید "من" گناه نكردهام یا "من" خطاكار نیستم، با جهل خود سخن گفته. زیرا خود این ادعا نیز گناهی است بزرگ.
بازگشت
Share
|