بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد. همانا خداوند، همه گناهان را مى ‏آمرزد، كه او خود آمرزنده‏ ى مهربان است. سوره زمر 53                    و پيش از آن كه شما را عذاب فرا رسد و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان روى آوريد و تسليم او شويد. سوره زمر 54                     و از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد، در حالى كه از آن خبر نداريد. سوره زمر 55                    تا [مبادا] كسى بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهى كردم! و حقّا كه من از ريشخند كنندگان بودم. سوره زمر 56                     
 

توکل کرده‌ام پس خدا با من است

زمانی که تو تصمیم می‌گیری با خداوند یار و همراه شوی، در واقع وارد حیطه‌ی زندگی با او  می‌شوی.

در زندگی با او مشترک می‌شوی و او وارد زندگی تو می‌شود. حال تو قصد انجام کاری را داری. می‌خواهی به جایی بروی تا کاری را انجام دهی. اگر بخواهی برای رفتن از کفش‌های خودت استفاده کنی، طبیعتاً کفش‌هایت تو را به جایی می‌برند که خواست توست. در واقع آنها از خواست و نیّت تو تبعیّت می‌کنند و نتیجه هر چه که باشد، تو خود با خواست خود به سویش رفته‌ای. چه خوب باشد و چه بد.

امّا یک وقت می‌شود که تو می‌گویی: خدایا! من می‌خواهم فلان کار را انجام دهم و فلان قصد را دارم. لطفاً کفش‌هایت را به من قرض بده تا با آنها بروم.

این در واقع همان مفهوم توکل است. توکل تو در واقع همان کفش‌هایی است که تو برای انجام کاری می‌پوشی. حال که تو از او خواسته‌ای تا کفش‌هایش را به تو قرض بدهد، در واقع تو می‌خواهی با حضور و همراهی او جایی بروی.

او می‌فرماید: " بیا، این هم کفش‌هایم." و تو آنها را می‌پوشی. امّا توکّل به او بدین معنا نیست که کفش‌هایش را بپوشی و در خانه بمانی. تو آنها را به پا می‌کنی و به سمت هدفت حرکت می‌کنی. حال نتیجه هر چه که باشد دیگر به تو بستگی ندارد. چون تو با نیّت حضور او حرکت کرده‌ای.

و خداوند به خود می‌فرماید: " او خواست که من در کارش حضور داشته باشم و کفش‌های مرا قرض گرفته، پس بگذار تا چیزی که از من به او می‌‌رسد، بهترین نتیجه را برایش داشته باشد." و نتیجه هر که باشد چه بد و چه خوب بدان که برایت بهترین بوده، چون تو خدا را در کارهای خود وارد کرده‌ای. حال اگر خوب باشد که برایت "‌برکت" است و اگر به ظاهر بد باشد برایت " حکمت" است. امّا تو بدان که حکمت یکی از بالاترین نعمت‌های خداوند است. حتّی بالاتر از برکت. زیرا برکت تنها، نعمت خوبی است که خدا به تو داده. تو شاید از آن خوب استفاده کنی شاید نه. امّا حکمت که به تو داده می‌شود، در پس آن درک و فهم وجود دارد. و تو وقتی آگاهی و فهم چیزی را کسب می‌کنی می‌توانی از آن بهترین استفاده‌ها را داشته باشی. پس از آن خدا به تو برکت نیز می‌دهد و می‌فرماید: " حال که فهمید بگذار به او بیشتر ببخشم." و برکت می‌آید.

حال تو کفش‌های خدا را گرفتی و رفتی و کار خود را انجام دادی. باز می‌گردی و کفش‌های خدا را پس داده تشکر می‌کنی. و مدتی بعد دوباره برای انجام کاری دیگر کفش‌هایش را قرض می‌گیری و او دوباره به تو آنها قرض می‌دهد.

و این چندین بار تکرار شده پس می‌فرماید: " او که هم‌اکنون معنای توکل را فهمیده بگذار کفش‌ها را

(توکل را) به او بدهم. و آن وقت تو متوکل می‌‌شوی. در واقع متولی توکل می‌شوی.

زمانی دیگر به نزد خدا می‌آیی و می‌گویی: " خدایا، فلان شخص را دیدم که به فلان چیز احتیاج دارد، می‌شود دستکش‌هایت را به من قرض دهی تا از برکت تو به او هم بدهم؟ "‌

و خداوند می‌فرماید: " بیا" . و تو می‌روی و به آن شخص کمک می‌کنی و می‌آیی به نزد خداوند و می‌گویی: "‌متشکرم که دستکش‌هایت را به من قرض دادی تا به او نیز کمک کنم. "

تو در واقع می‌خواهی بخشش خداوند را که همان انفاق است را به کار گیری. و خداوند نیز که می‌بیند هر بار برای بخشش چیزی از او دستکش‌هایش را قرض می‌گیری و از او یاری می‌خواهی، آنها را به تو می‌بخشد و تو منفق می‌شوی.

دیگر بار می‌آیی و به خداوند می‌گویی:" خدایا من چشمانم کم می‌بیند، می‌شود چشمانت را به من بدهی تا من بیشتر و بهتر ببینم؟" و او عینکش را به تو می‌دهد تا تو همواره بصیرت او را همراه داشته باشی.

یک‌بار به خداوند می‌گویی: " خدیا فلان شخص را دیدم و او به محبت احتیاج داشت. قلبت را به من می‌دهی تا با آن به او عشق بدهم؟" و خداوند قلب خود را به تو می‌دهد و تو با نور عشق خداوند به دیگران محبت می‌رسانی و عشق می‌دهی. پس تو صاحب عشق شده و عاشق می‌شوی و خداوند تو را دیده و تو خود معشوق او می‌شوی.

...

در آخر خداوند به خود می‌فرماید:" این شخص که دائماً در حال قرض گرفتن چیزی از من است بهتر است تا با او همراه شوم و ببینم که او چگونه همراهی می‌کند". و خداوند می‌آید و در تمام وجود تو جای می‌گیرد و حضور او در تو واقع می‌شود. پس تو هر جا که می‌روی و هر کاری که می‌کنی از خداوند مدد گرفته و این‌گونه است که می‌گویی: " خدا با من است."

                    

                                                                                          نوشته: هوداد

 

بازگشت

Share

 

 

 

 

 

 
 
   
آدرس ایمیل شما
آدرس ایمیل گیرنده
توضیحات
 
 
 
 
شرکت در میزگرد - کلیک کنید
 
 
نظر شما در مورد مطالب سایت چیست ؟
 
 
 
 
 
 
 
©2025 All rights reserved . Powered by SafireAseman.com