نگاهي به مقولهي توبه و استغفار در احاديث و روايات
احاديث و روايات متعددي كه توسط بزرگان در باب توبه نقل شده، به خوبي روشنگر ابعاد و زواياي مختلف مفهوم آن است؛ ابعادي از جمله: اهميت توبه و توصيههاي موجود در اين باب، توبهي حقيقي، راهكارهاي جذب بخشش خداوند، فرصتها و محدوديتهاي زماني توبه، عواقب به تأخير افكندن توبه، گناهان نابخشودني، ترك گناه، و آشنايي با مناجاتهايي در طلب آمرزش.
شگفتيهاي توبه (اهميت توبه):
هر دردي را دوايي است و دواي گناهان آمرزش خواستن است.
نهج الفصاحه
در حديث پر معني و تکاندهندهاي از امام صادق(ع) ميخوانيم:
هنگاميکه آيهي "والذين اذا فعلوا فاحشتا اوظلموا انفسهم ذکروا الله فستغفروا لذنوبهم" (کسانيکه کار بدي انجام دهند يا به خويشتن ستم کنند، خدا را ياد ميآورند و براي گناهانشان استغفار ميکنند.) نازل شد، ابليس بالاي کوهي در مکه رفت و با صداي بلند فرياد کشيد و سران لشکرش را جمع کرد. گفتند: اي آقاي ما! چه شده است که ما را فرا خواندهاي؟
گفت: اين آيه نازل شده (آيهاي که پشت مرا ميلرزاند و مايهي حيات بشر است) چه کسي ميتواند با آن مقابله کند؟
يکي از شياطين بزرگ گفت: من ميتوانم. نقشهام چنين است و چنان! ابليس طرح او را نپسنديد! ديگري برخاست و طرح خود را ارائه داد. باز هم مقبول نيفتاد! در اينجا " وسواس خناس" برخاست و گفت: من از عهدهي آن برميآيم. ابليس گفت: از چه راه! گفت: آنها را با وعدهها و آرزوها سرگرم ميکنم تا آلودهي گناه شوند، هنگاميکه گناه کردند، توبه را از يادشان ميبرم! ابليس گفت: تو ميتواني از عهدهي اين کار برآيي (نقشهات بسيار ماهرانه و عالي است) و اين مأموريت را تا دامنهي قيامت به او سپرد.
غُرَرالحکم -فصل 55 - گفتار 50
شيطان گفت: پروردگارا به عزت تو سوگند تا وقتي كه روح بندگان تو در تنشان است پيوسته آنها را گمراه ميكنم. خداوند فرمود: به عزت و جلالم سوگند كه تا وقتي كه از من بخشش بطلبند پيوسته آنها را ميبخشم.
نهج الفصاحه
توصيف آفرينش آدم(ع): آنگاه خداى سبحان درٍ توبهي خود را به روى او گشود و كلمهي رحمت خود را به او آموخت.
نهج البلاغه، خطبهي 1
"به خدا سوگند! هرگز ملتی از ناز و نعمت زندگی گرفته نشدند مگر به کیفر گناهانی که انجام
دادهاند، زیرا که خداوند بر بندگان خود ستم روا نمی دارد."
اگر مردم به هنگام نزول بلاها، و گرفته شدن نعمت ها، با درستی نیّت در پیشگاه خدا زاری کنند،
و با قلب های پر از محبت از خداوند درخواست عفو نمایند، آنچه از دستشان رفته باز خواهد گشت
و هرگونه فسادی اصلاح خواهد شد.
خطبه178/قسمت2
خداوند از توبهي بندهاش بيشتر از آن خرسند ميشود كه عقيمي بزايد و گمكردهاي بيابد و تشنهاي كه به آب درآيد.
نهج الفصاحه- كنز العمّال: 10165
ابو عبيده خزاء گويد: شنيدم از حضرت باقر(ع) كه مىفرمود:
همانا خداى تعالى به توبه (و بازگشت) بندهي خود فرحناك تر است از مردى كه در شب تارى شتر و تـوشـهي خـود را گـم كـنـد و آنـهـا را بـيـابـد، پـس خـدا بـه توبهي بندهاش از چنين مردى در آنحال كه راحلهي گمشده را پيدا كند شادتر است.
اصول كافى جلد 4 صفحه: 167 روايت: 8
حـضـرت صـادق(ع) فـرمـود:
هـمـانا خداى عزوجل به توبهي بندهي مؤمنش شاد شود چون توبه كند، چنانچه يكى از شما بهگمشدهي خود كه پيدا كرده شاد گردد.
اصول كافى جلد 4 صفحه: 169 روايت: 13
اگر آنقدر خطا کنید که خطاهایتان به آسمان برسد و سپس توبه کنید خدا توبهي شما را می پذیرد.
نهج الفصاحه
اگر آنقدر خطا کنید که خطاهایتان به آسمان برسد و سپس توبه کنید خدا توبهي شما را می پذیرد.
نهج البلاغه
هر كس استغفار كند بر گناه اصرار نكرده، خداوند او را ببخشد اگرچه در يك روز هفتاد بار به گناه بازگردد.
نهج الفصاحه
خداى متعال در توبه و بازگشت و خشنودى خويش را براى تو گشوده است، پس هر وقت او را بخوانى ندايت را مى شنود.
نهج البلاغه، نامه 31
پيامبر خدا(ص):
شفيعي كارآمدتر از توبه نيست.
بحار الانوار: ٨ / ٥٨ / ٧٥ - منتخب ميزان الحكمة، صفحه ٤٢١
هيچ شفيعى رهاننده تر از توبه نيست.
نهج البلاغه،حكمت 371- غررالحكم، فصل هشتاد و ششم، گفتار 233
پيامبر خدا(ص):
توبه كننده از گناه، مانند كسي است كه گناهي نكرده باشد.
كنزالعمّال: 10174- منتخب ميزان الحكمه، ص93
كسي كه از گناه توبه كند چنين است كه گناه نكرده باشد و وقتي خدا بندهاي را دوست داشته باشد، گناه، او را زيان نميرساند.
نهج الفصاحه
پيامبر خدا(ص):
توبه گذشتهها را ميپوشاند.
مستدرك الوسائل: 12 / 129 / 13706 - منتخب ميزان الحكمه، ص93
استغفار وسيلهي محو گناهان است.
نهج الفصاحه
گناهان با بازگشت به خدا از هم پاشيده ميشوند.
غررالحكم، فصل هجدهم، گفتار146
امام علي(ع): توبه دلها را پاك ميكند و گناهان را ميشويد.
غررالحكم، فصل اول، گفتار 1400 - منتخب ميزان الحكمه، ص93
امام علي(ع): هرگاه گناهي مرتكب شدي، با توبه در محو آن شتاب كن.
بحار الانوار: 77 / 208 / 1
طلب آمرزش از گناهان دواي گناهان است.
غررالحكم، فصل اول، گفتار955
گناهان درد ميباشند و طلب آمرزش از خدا دوا وشفاي آن است، به شرطي كه به گناه بازنگردند.
غررالحكم، فصل اول، گفتار 1901
با خلوص نيّت به خدا بازگشتن گناه را از بين ميبرد.
غررالحكم، فصل اول، گفتار 1131
زراره گـويـد: شـنـيـدم از حـضـرت صادق(ع) كه مىفرمود:
بنده چون گناهى كند از بامداد تا شب مهلت دارد، پس اگر آمرزش خواست (آن گناه) بر او نوشته نشود.
اصول كافى، جلد 4 صفحه: 170 روايت: 1
هر كه گناهي كند و توبه كند، خدا در دنيا گناه او را بپوشاند و ببخشد. خداوند كريمتر از آن است كه در بخشيدهي خود بازنگرد.
نهج الفصاحه
هر كس به خدا از روي خلوص توبه ببرد خداوند خطاها و گناهان وي را از ياد دو فرشتهي نگهبان و اعضاي وي و همهي نقاط روي زمين ميبرد.
نهج الفصاحه
امام علي(ع):
هر كه بـاز آيـد، خدا به او بازگردد و به جوارح او و جاي جاي زمين دستور داده شود كه آبروي او را حفظ كنند و عيبهايش را بپوشانند و گناهاني كه فرشتگان حافظ اعمال برايش نوشتهاند از ياد آنان برده شود.
بحار الانوار: 6 / 28 / 32
حضرت صادق(ع) مىفرمود:
چون بنده توبهي نـصـوح كـنـد خـداونـد او را دوسـت دارد، و در دنـيـا و آخـرت بـر او پـرده پـوشـى كـند، من عـرض كـردم: چـگـونـه بر او پرده پوشى كند؟ فرمود: هر چه از گناهان كه دو فرشتهي مـوكـل بـر او بـرايـش نـوشـتـهاند از يـادشان ببرد و بهجوارح (و اعضاى بدن) او وحى فـرمـايـد: كـه گـنـاهان او را پنهان كنيد، و به قطعههاى زمين (كه در آنجاها گناه كرده) وحـى فـرمايد: كه پنهان دار آنچه گناهان كه بر روى تو كرده است، پس ديدار كند خدا را هنگام ملاقات او و چيزى كه به ضرر او بر گناهانش گواهى دهد نيست.
اصول كافي، ج4،ص163، روايت: 1
پيامبر خدا(ص):
توبهي نـصـوح پشيماني از گناهي است كه مرتكب شدهاي و آمرزش خواستن از خدا و اينكه هرگز بدان باز نگردي.
كنز العمّال: 10302
حضرت رسول ميفرمايد:
از خداوند بخشش بخواهيد زيرا من هر روز صد بار از او بخشش ميخواهم.
نهج الفصاحه
طلب آمرزش از خدا داراي بزرگترين پاداش و شتابندهترين ثواب است.
غررالحكم، فصل اول، گفتار 1533
توبهي كامل پشيماني از گناه است كه وقتي گناه از تو سر زد از خداوند آمرزش طلبي و ديگر هرگز آن را مرتكب نشوي.
نهج الفصاحه
پيامبر خدا(ص): نزد خدا چيزي محبوبتر از مرد مؤمن يا زن مؤمنِ توبهگر نيست.
بحار الانوار: 6 / 21 / 15
پيامبر خدا(ص): خداوند متعال جوان توبهكار را دوست دارد.
كنز العمّال: 10185- "منتخب ميزان الحكمة" صفحهي ٢٩١
پيامبر اسلام(ص) ميفرمايند:
هيچ كس پيش خداوند محبوبتر از جوان توبهكار نيست .
آثار الصادقين، ج 2، ص 166
پيامبر اسلام(ص) ميفرمايند:
پاداش جوان توبه كننده چون اجر يحيي بن زكرياي پيامبر است .
آثار الصادقين، ج 2، ص 166
و حضرت علي(ع) ميفرمايند:
شش چيز نيكو است وليكن از شش كس نيكوتر است، از جمله: توبه نيكوست و لكن توبه از جوانان، نيكوتر است .
مواعظ العدديه، ص 298
هيچ كس پيش خداي والا محبوبتر از جوان توبهگر نيست و هيچكس پيش خداي والا چون پيري كه به گناهان خويش مشغول باشد مغبوضتر نيست.
نهج الفصاحه
جابر گويد: شنيدم حضرت باقر(ع) مىفرمود: توبه كننده از گناه همانند كسى است كه گناه ندارد، و آنكه در گناه بماند با اينكه آمرزش خواهد چون مسخرچى است .
اصول كافى، جلد 4، صفحهي 168، روايت: 10
پيامبر خدا(ص):
همهي آدميان خطا ميكنند و بهترين خطاكاران توبه گرانند.
الدرّ المنثور: 1 / 626
امام باقر(ع) ميفرمايد:
اگر شماها گناه نميكرديد تا اينكه استغفار كنيد هر آينه خداوند كسان ديگري را خلق ميكرد تا گناه كنند و طلب مغفرت كنند تا خدا آنها را ببخشد.
کافي. ج4. ص164
امام علي(ع): به هر كس (توفيق) توبه داده شود، از قبول آن محروم نميشود و به هر كس (توفيق) استغفار عطا گردد، از آمرزش محروم نميماند.
بحار الانوار: 69 / 410 / 124
توبه به هر كس داده شود، از پذيرفتن محروم نماند.
غررالحكم، فصل هفتاد و هفتم، گفتار 493
هر آن كس كه توبه كند از پذيرفته شدن آن نااميد نشود و آن كس كه از خداى آمرزش طلبد از بخشايش حق نوميد نگردد.
نهج البلاغه، حكمت 135
اينطور نيست كه خداوند در سپاسگزارى و شكر را بر بنده اى بگشايد؛ ولى در فزونى را بر او ببندد... و ممكن نيست كه در توبه را به روى كسى باز كند و در آمرزش را به رويش مسدود نمايد.
نهج البلاغه، حكمت 435
محمد بن مسلم گويد: حضرت باقر(ع) فرمود: اى محمد بن مسلم گناهان مؤ من كـه از آن تـوبـه كـند براى او آمرزيده است، و بايد براى آينده پس از توبه و آمرزش كـار (نـيـك) كـنـد، هـر آيـنـه بـه خـدا سـوگـنـد ايـن فـضـيـلت نـيـسـت مـگـر بـراى اهـل ايـمـان، عـرض كـردم: پـس اگـر بـعد از توبه و استغفار از گناهان باز گناه كند و دوبـاره تـوبـه كند (چگونه است)؟ فرمود: اى محمد بن مسلم آيا باور دارى كه بندهي مؤ من از گـنـاه خـود پـشـيـمـان شـود و از آن آمـرزش خـواهـد و توبه كند و خداوند توبهاش را نـپـذيـرد؟ عرض كردم: (اگر) چند بار اين كار را كرده، گناه كند پس توبه كند و از خـدا آمـرزش خـواهـد (ايـن چـگـونـه اسـت)؟ فـرمـود: هـر آنگاه كه مؤ من به استغفار و توبه بازگردد خداوند نيز به آمرزش او بر مى گردد (و گناهش را بيامرزد و به درستي كه خداوند آمـرزنده و مهربان است، توبه را مى پذيرد و از كردارهاى بد درگذرد، پس مبادا تو مؤ منان را از رحمت خدا دور سازى .
اصول كافى جلد 4، صفحهي 166، روايت: 6
در شگفتام از آنكه از (رحمت خدا) نوميد است، در حالىكه استغفار به همراه دارد.
نهج البلاغه، حكمت 87.
عجب دارم از كسي كه نااميد است در صورتي كه وسيلهي رستگاري با اوست و آن استغفار كردن است.
غررالحكم، فصل پنجاه و چهارم، گفتار 11
در زمين دو امان از كيفر الهى بود كه يكى برداشته شد و ديگرى با شماست پس چنگ زنيد. اما امانى كه برداشته شد پيامبر خدا(ص) بود و آنكه مانده آمرزش است كه خداوند فرمود: و خداوند ايشان را كيفر نكرد در حالى كه تو در ميانشان بودى و ايشان را كيفر نفرمايد در حالى كه آمرزش مىخواهند.
نهج البلاغه، حكمت 88
ابـن ابـى عـمـيـر از بـرخـى از اصـحـاب در حديثى (كه سندش بهمعصوم(ع) رسد) حديث كرده كه فرمود: خداى عزوجل به توبه كنندگان سه خصلت داده است كه اگر يكى از آنها را بهتمامى اهل آسمانها و زمين بدهد بهسبب آن همگى نجات يابند.
(يـكـى ايـن بـشارت و نويدى است كه بهآنان داده در) گفتارش: "همانا خداوند دوست دارد تـوبـه كـنـندگان را و دوست دارد پاكيزگى جويان را" (سورهي بقره آيهي 222) پس هر كه خدا او را دوست دارد عذابش نكند.
(ديـگـر) گـفـتـار اوسـت (كـه فرمايد:) "آن كساني كه برادراند عرش را و آنانكه گِردِ ِآناند، تـسـبـيـح گـويـنـد به سـتايش پروردگار خويش و ايمان آورند بدو و آمرزش خواهند براى آنـانكـه ايـمـان آوردنـد، پروردگارا فرا گرفتى همه چيز را به رحمت و دانش پس بيامرز آنـانكـه تـوبـه كـردنـد و پـيـروى كـردنـد راه تـو را، و آنـها را از عذاب دوزخ باز دار.
پروردگارا و در آور ايشان را به بهشتهاى جاودانى كه نويد دادى به ايشان و هر كه شايسته بـاشـد از پـدرانشان و همسرانشان و فرزندانشان زيرا كه تويى همانا عزيز و حكيم. و دور سـاز ايـشـان را از بـديها و آنرا كـه از بـديها دور ساختى در آن روز همانا به او مهر ورزيدى و اين است آن رستگارى بزرگ" (سورهي مؤ من آيههاى 7 و 8 و 9)
و ديـگر گفتار او عزوجل است: "و آنانكه نخوانند با خدا معبود ديگرى، و نكشند تنى را كه حرام كرد خدا جز به حق، و زنا نكنند و هر كه چنين كند گرفتار كيفر شود. افزوده شود بـراى او عذاب در روز قيامت و جاودان ماند در آن سرافكنده، مگر آنكه توبه كند و ايمان آرد و كـردار شـايـسـتـه كـنـد پـس آنـانانـد كـه خـداونـد تـبـديـل كـنـد بديهايشان را به خوبيها و خدا آمرزنده و مهربان است" (سورهي فرقان آيه هاى 68 و 69 و 70)
اصول كافى، جلد 4، صفحهي 165، روايت: 5
پيامبر خدا(ص):
هجرت دو گونه است: يك هجرت، هجرت و دوري كردن از گناهان است و ديگري آن است كه به سوي خداوند متعال و رسول او هجرت كني و تا زماني كه توبه پذيرفته ميشود، هجرت قطع نميشود.
كنزالعمّال: ٤٦٢٦٢ - "منتخب ميزان الحكمة" صفحه ٥٧٩
پيامبر خدا(ص):
مؤمن را هفتاد و دو پرده است و چون گناهي كند يك پرده دريده شود و اگر توبه كرد خداوند آن پرده را با هفت پردهي ديگر به او باز گرداند.
نوادر الراوندي: 6
خوبى آن نيست كه مالت فراوان و اولادت بسيار گردد، بلكه خير آن است كه عملت افزون و حلمت زياد شود، و اينكه به عبادت پروردگارت در ميان مردم مباهات كنى و اگر گناه كردى استغفار نمايى و خيرى در دنيا نيست مگر براى دو كس: گناهكارى كه گناهش را با توبه جبران كند و كسى كه در انجام كارهاى خير شتاب كند.
نهج البلاغه، حكمت 94
استغفار
استغفار درجهي والا مقامان است.
و داراي شش معناست:
اول پشيماني از آن چه گذشت،
دوم تصميم به عدم بازگشت،
سوم پرداختن حقوق مردم چنانكه خدا را پاك ديدار كني كه چيزي بر عهدهي تو نباشد،
چهارم تمام واجب هاي ضايع ساخته را بجا آوري
پنجم گوشتي كه از حرام بر اندامت روييده، با اندوه فراوان آب كني،
چنانكه پوست به استخوان چسبيده و گوشت تازه برويد،
ششم رنج طاعت را به تن بچشاني چنانكه شيريني گناه را به او چشانده بودي،
پس آنگاه بگويي استغفرالله
حكمت هاي نهج البلاغه/417
از وصيتهاى حضرت على(ع) به فرزندش حسن(ع): در پذيرفتن توبه بر تو سخت نگرفته و به علت گناه تو را در تنگنا نيانداخته و از رحمت خويش نوميدت نكرده است، بلكه خوددارى تو از گناه را حسنه به شمار آورده و گناهت را يك و حسنهات را ده به شمار آورده و در توبه و بازگشت را براى تو گشوده است.
نهج البلاغه، حكمت 170
امام علي(ع) ـ در پاسخ به مردي كه از آن حضرت خواهش كرد پند و اندرزي به او دهد: چونان كسي مباش كه بدون عمل، به آخرت اميد دارد و با آرزوهاي دراز، توبه را به تأخير مياندازد. در نكوهش دنيا چون پارسايان سخن ميگويد، امّا رفتارش رفتار دنياپرستان است.
نهج البلاغة: الحكمة 150
رحمت خدا بر آن كس كه به توبه رو كند و از خطاهاى خود پوزش طلبد و پيش از مرگ كارى كند.
نهج البلاغه، حكمت، 143
امام باقر(ع) ، دربارهي آيهي..."بر آنچه ميكردند پاي نفشارند" ميفرمايند: اصرار بر گناه اين است كه بنده گناه كند و آمرزش نطلبد و در فكر توبه هم نباشد. اين اصرار (بر گناه) است.
بحار الانوار: 6 / 32 / 40- "منتخب ميزان الحكمة" صفحه ٢٢٣
با استغفار هيچ گناهي كبيره نيست و با اصرار هيچ گناهي صغيره نيست.
نهج الفصاحه
توبهي گناه آن است كه ديگر مرتكب آن نشوي.
نهج الفصاحه
امام علي(ع):
گنهكاري كه به گناه خويش اعتراف ورزد بهتر است از فرمانبرداري كه به كار خويش ببالد.
غرر الحكم: 6334- غُرَرالحکم، فصل 55، گفتار 50
امام صادق(ع) فرمود:
موقعي كه انسان گناه ميكند در قلبش نقطهي سياهي ظاهر ميشود كه اگر توبه كند آن نقطه محو ميشود، و اگر گناه ديگري كرد نقطهي ديگري ظاهر ميشود و به همين نحو تا اينكه سياهي تمام قلبش را ميگيرد و ديگر رستگار نميشود، هرگز.
اصول كافي، جلد 2، ص 271 - بحار الانوار: 73 / 327/ 10
توصيه به توبه:
آمرزش بطلب روزي ببر.
غررالحكم، فصل دوم، گفتار 9
ابزار كار مؤمن از خدا آمرزش خواستن است.
غررالحكم، فصل سي ونهم، گفتار 13
پيامبر خدا(ص):
براي هر گناهي توبهاي بساز، براي گناه پنهاني توبهي پنهاني و براي گناه آشكار توبهي آشكار.
بحار الانوار: 77 / 127 / 33
پيامبر خدا(ص):
حقوق خداوند، جلّ ثناؤه، بزرگتر از آن است كه بندگان آنها را به جاي آورند و نعمتهاي خدا بيشتر از آن است كه بندگان شماره كنند، امّا شما با حال توبه شب و روز خود را آغاز كنيد.
مكارم الأخلاق: 2 / 365 / 2661- " منتخب ميزان الحكمة" صفحه ١٥٩
امام باقر(ع):
سوگند به خدا كه خداوند متعال از مردم جز دو كار نخواسته است: به نعمتهاي او اعتراف كنند تا فزونترشان دهد و به گناهان اقرار ورزند تا گناهانشان را بيامرزد.
اصول كافي: 2 / 426 / 2
حضرت علي(ع) ميفرمايد:
به سوي خدا توبه كنيد و در بهشت او داخل شويد، زيرا خداوند توبه كنندگان و پاكيزگان را دوست دارد و مؤمن بسيار توبه ميكند.
بحارالانوار، ج 3، ص 86، چاپ قديم.
امام كاظم(ع):
از ما نيست كسي كه هر روز به حساب نفس خود رسيدگي نكند. اگر كار خوبي كرده باشد، از خداوند فزونتر بخواهد و اگر كار بدي كرده باشد، از خداوند آمرزش بخواهد و به درگاه او توبه كند .
اصول كافي:2/ 453 / 2- منتخب ميزان الحكمة" صفحه ٢٤٣
خويشتن را به عاشقي و دلباختگي به فكر در آيات الهي و استغفار عادت ده، زيرا كه اين كار گناه تو را ميزدايد و ثواب را بسيار ميسازد.
غررالحكم، فصل پنجاه و سوم، گفتار 2
به سوى قيامت (با اعمالتان) بشتابيد و قبل از فرا رسيدن مرگ كار كنيد، زيرا زود است كه آرزوى مردم قطع گردد و مرگ آنها را در كام خود فرو برد و در توبه به رويشان بسته شود.
نهج البلاغه،خطبه 183
آيا كسى نيست كه قبل از فرا رسيدن مرگ از گناهش توبه نمايد؟
نهج البلاغه، خطبهي 28 - غررالحكم، فصل ششم، گفتار 6
به راستي كه هوشيار و زيرك كسي است كه اگر بد كند آمرزش خواهد و گاهي كه گناه كند پشيمان گردد.
غررالحكم، فصل يازدهم، گفتار35
بهترين بندگان خدا كسي است كه اگر خوبي كند شادمان باشد و اگر بدي كند از خدا آمرزش طلبد.
غررالحكم، فصل بيست و نهم، گفتار 71
برتو باد به دوري از اينكه گناه را پيش فرستي و توبه را پس اندازي تا اينكه كيفر گناه بر تو گران افتد.
غررالحكم، فصل پنجم، گفتار 79
و اميرالمومنين(ع) فرمود:
معطر و خوشبو كنيد خودتان را بهوسيلهي استغفار تا رسوا نكند شما را بوي گند گناهان و بوي تعفن نافرمانيها
اصول كافي، ج2، ص427
امام على(ع) در هنگام بيرون رفتن براى طلب باران: هرگاه بندگان خدا گناه و بدكردارى كنند، خداوند آنان را به كاهش محصولات و بازداشت بركات و بستن در گنجينههاى خير مبتلا مىسازد تا توبهگر توبه كند و گنهكار دل از گناه بركند و پندگيرنده پند پذيرد و نهى شده (از گناه) باز ايستد.
نهج البلاغه، خطبهي 143
پيامبر خدا(ص):
هركه چشم خود را از حرام پُركند، خداوند در روز قيامت چشم او را از آتش پرگرداند، مگر اينكه توبه كند و از عمل خود دست بردارد.
بحار الانوار: ٧٦ / ٣٣٤ / ١- "منتخب ميزان الحكمة" صفحه ٥٥٩
پيامبر خدا(ص):
هركه حقي از حقوق برادر مسلمان خود را به او نپردازد، خداوند، بركت روزي را بر او حرام گرداند، مگر آنكه توبه كند.
أمالي الصدوق: 350 / 1- "منتخب ميزان الحكمة" صفحه ٢٣٧
پيامبر اسلام حضرت محمد(ص) فرمودند:
هركس مردم را به گمراهي فراخواند، پيوسته درخشم خداست، تا از آن كار برگردد.
آثار الصادقين، ج 2، ص 33
پيامبر خدا(ص):
اي ابوذر! هر كس بميرد ودر دلش ذرّهاي تكبّر باشد، بوي بهشت را استشمام نميكند مگر اينكه پيشتر توبه كند. عرض كرد:اي رسول خدا! من زيبايي را دوست دارم، حتّي دوست دارم بند تازيانهام و دوال كفشم زيبا باشد. آيا از اين حالت بيم كبر و خود پسندي ميرود؟ فرمود: دلت را چگونه مييابي؟ عرض كرد: آن را شناساي حقّ و آرام گرفته بدو، مييابم. فرمود: پس اين حالت، كِبر نيست. بلكه كبر، آن است كه حقّ را فروگذاري و به ناحقّ روي آوري و به مردم با اين ديد نگاه كني كه هيچ كس آبرويش چون آبروي تو و خونش چون خون تو، نيست.
بحار الانوار: ٧٧ / ٩٠ / ٣
امام علي(ع):
برادران تهيدست خود را تحقير نكنيد؛ زيرا هر كس مؤمني را حقير شمارد، خداوند عز وجل ميان آن دو در بهشت جمع نكند، مگر اينكه توبه نمايد.
الخصال: ٦١٤ / ١٠ - "منتخب ميزان الحكمة" صفحه ٤٥٣
توبهي حقيقي:
ابن عباس گويد: معاذبن جبل گفت :يا رسول الله(ص) توبهي نصوح چيست ؟
حضرت فرمودند: بندهي خدا بر گناهي كه كرده است، پشيمان شده از خدا پوزش طلبد، سپس بر آن كار هرگز باز نگردد، چنانكه شير به پستان باز نميگردد.
آثارالصادقين، ج 2، ص171
به اميرالمؤ منين، علي(ع) گفته شد، توبهي نصوح چيست ؟
حضرت فرمودند: با دل پشيمان شدن و با زبان آمرزش خواستن و تصميم جدي و مداوم بر ترك گناه .
تحف العقول، ص 209
ابـوالصـبـاح كـنـانـى گويد: پرسيدم از حضرت صادق(ع) از گفتار خداى عـزوجـل: "اى آنـانكه ايـمـان آورديـد تـوبـه كـنيد بهسوى خدا توبهي نصوح"(سوره تحريم آيهي 8) فرمود: يعنى بنده از گناه توبه كند و ديگر به آن بازنگردد. مـحـمد بن فضيل گويد: من از تفسير اين آيه از حضرت ابوالحسن (موسى بن جعفر عليهما السـلام) پـرسـيـدم؟ فـرمود: از گناه توبه كند و ديگر بهآن بازنگردد، و دوستترين بـنـدگـان نـزد خـداى تـعـالى آن كـسانى هستند كه در فتنه (گناه) واقع شوند و بسيار توبه كنند.
اصول كافى جلد 4 صفحه: 164، روايت: 3
امام هادي(ع) در پاسخ به سؤال از توبهي نصوح: توبهي نصوح اين است كه باطن همچون ظاهر و بهتر از آن شود.
بحار الانوار: 6 / 22 / 20
كميل يكى از ياران مخلص اميرالمؤمنين است، مى گويد:
از اميرالمؤمنين(ع) پرسيدم، انسان گاهى گرفتار گناه مىشود و به دنبال آن از خدا آمرزش مىخواهد، حد آمرزش خواستن چيست ؟
فرمود: حد آن توبه كردن است.
كميل: همين مقدار؟
امام(ع): نه !
كميل: پس چگونه است ؟
امام: هرگاه بنده گناه كرد، با حركت دادن بگويد استغفرالله.
كميل: منظور از حركت دادن چيست ؟
امام: حركت دادن دو لب و زبان، به شرط اينكه دنبال آن حقيقت نيز باشد.
كميل: حقيقت چيست ؟
امام: دل او پاك باشد و در باطن تصميم بگيرد و به گناهى كه از آن استغفار كرده باز نگردد.
كميل: اگر اين كارها را انجام دادم از استغفار كنندگان هستم ؟
امام: نه !
كميل چرا؟
امام: براى اينكه تو هنوز به اصل آن نرسيدهاى.
كميل: پس اصل و ريشهي استغفار چيست ؟
امام: انجام دادن توبه از گناهى كه از آن استغفار كردى و ترك گناه. اين مرحله، اولين درجهي عبادت كنندگان است.
به عبارت ديگر، استغفار اسمى است كه شش معنى دارد؛
پشيمانى از گذشته.
تصميم بر بازنگشتن بدان گناه به هيچ وجه (تصميم بر اين كه گناهان گذشته را هيچ وقت تكرار نكنى).
پرداخت حق همهي انسانهايي كه به آنها بدهكارى.
اداى حق خداوند در تمام واجبات.
از بين بردن (آب كردن) هر گونه گوشتى كه از حرام بر بدنت روييدهاست، به طورى كه پوستت به استخوان بچسبد سپس گوشت تازه ميان آنها برويد.
به تنت بچشانى رنج طاعت را، چنانچه به او چشانيدهاى لذت گناه را.
در اين صورت توبهي حقيقى تحقق يافته و انسان از توبه كنندگان به شمار مىرود.
بحار الانوار، ج6، ص27
امام علي(ع):
توبه بر چهار پايه استوار است: پشيماني در دل، آمرزش خواهي به زبان، عمل كردن با اعضاي بدن و تصميم بر باز نگشتن (به گناه.)
بحار الانوار: 78 / 81 / 74
پيامبر خدا(ص):
نشانهي توبه گر چهار چيز است: اخلاصِ عمل براي خدا، فرو گذاشتن باطل، پايبندي به حقّ، و شوق و حرص به نيكي.
تحف العقول: 20
رسول خدا(ص) فرمودند:
آيا ميدانيد توبه كنندهي حقيقي چه كسي است ؟
گفتند: نه به خدا
پيامبر(ص) فرمود:
1- هرگاه بندهاي توبه كند ولي دشمنانش (طلبكاران، ستم كشيدگان) را از خود راضي نكند، توبه نكرده است . 2- هرگاه بندهاي به عبادتش نيفزايد، توبه نكرده است .
3- هرگاه بندهاي لباس خويش را تغيير ندهد، توبه نكرده است .
4- هرگاه بندهاي رفقايش را تغيير ندهد، توبه نكرده است .
5- هرگاه بندهاي محل نشستن (مجالس) خود را تغيير ندهد، توبه نكرده است .
6- هرگاه بندهاي رخت خواب و متكايش (در مسائل خانوادگي و زناشويي از مسير انحرافي) را تغيير ندهد، توبه نكرده است.
7- هرگاه بندهاي اخلاق و نياتش را تغيير ندهد، توبه نكرده است .
8- هرگاه بندهاي دلش را نگشوده و دستش را باز ننمايد، (تنگ نظر و بخيل باشد) توبه نكرده است .
9- هرگاه بندهاي آرزويش را كوتاه و زبانش را حفظ نكرد، توبه نكرده است .
10- هرگاه بندهاي زيادي غذاي خود از بدن نگيرد (به فكر محرومان و گرسنگان جامعه نباشد و هميشه به فكر رفاه خويش باشد)، توبه نكرده است .
سپس پيامبر(ص) فرمود: هرگاه توبه كننده اين صفات را دارا باشد و استقامت كند به اين خصال توبهي حقيقي كرده است .
آثارالصادقين، ج 2، ص 172، به نقل از بحارالانوار ج 6، ص 36
امام محمد باقر(ع) ميفرمايد:
آنكه در گناه بماند با اينكه آمرزش خواهد، مانند مسخره كننده است .
اصول كافي، ج 4، ص 168
امام صادق(ع) ميفرمايد:
كسي كه از گناهي استغفار كند و در عين حال به گناه اصرار ورزد، گويي نسبت به پروردگارش استهزاء روا ميدارد.
پرورش روح، ج 1، ص 229
پيامبر خدا(ص):
كسي كه مال مسلماني را به ناحقّ غصب كند، خداوند پيوسته از او رويگردان باشد و از هر كار نيكي كه ميكند در خشم باشد و آنها را در شمار حسناتش ثبت نكند، تا آنگاه كه توبه كند و مالي را كه گرفته است به صاحبش برگرداند.
مستدرك الوسائل: ١٧ / ٨٩ / ٢٠٨٢٣ - ميزان الحكمه، ج 7 - وسايل الشيعه، ج 11، ص 343
وهب بن عبد ربّه از يكي از بزرگان نخع ميگويد به امام باقر(ع) عرض كردم: من از زمان حَجّاج تاكنون والي هستم آيا توبهي من پذيرفته ميشود؟ حضرت خاموش ماند. من سخنم را تكرار كردم، حضرت فرمود: نه، مگر آنكه حقّ هر حقداري را به او برگرداني.
اصول كافي: 2 / 331 / 3
امام محمد باقر(ع) ميفرمايد:
كسي كه مال مؤ مني را به حرام و از راه دزدي بگيرد، خداوند آنچه را كه از اعمال خوب و نيك از او صادر شده، قبول نميكند و آن را در حسنات وي ثبت نميكند تا اينكه توبه كند و مالي را كه از صاحبش دزديده به او برگرداند.
ثواب الاعمال صدوق،ص 41
امام صادق(ع):
دزد اگـر بـا پـاي خـود بيايد و خـودش را معرفي كند و به درگاه خدا توبه برد و مال دزدي را به صاحبش برگرداند، دستش قطع نميشود.
تهذيب الأحكام: 10 / 122 / 489- "منتخب ميزان الحكمة" صفحه ٢٧٣
راهكارهاي جذب بخشش خداوند:
در مورد توبهي اهل ولايت مطلبي به شرح زير عنوان شده است:
ابن ابي يغفور ميگويد: به امام صادق(ع) عرض كردم من با مردم در ارتباط هستم و تعجب زيادي ميكنم از مردمي كه پيرو شما نيستند و پيرو فلان و فلان هستند ولي امانت دار و راستگو و با وفا هستند.
و در مقابل مردمي پيرو شمايند اما نه امانت و نه صداقت و نه وفا هيچ چيز ندارند.
حضرت بلند شد و دو زانو نشست و به من تند شد و فرمود: هيچ دين ندارد كسي كه امام جائر را وَلي خود بداند و هيچ مشكلي نيست براي كسي كه امام عادل را وَلي خود بداند.
راوي ميگويد گفتم: آنها هيچ دين ندارند و اينها هم هيچ مشكلي ندارند. فرمود: آري دين ندارند آنها و مشكلي ندارند اينها مگر اين آيه را نخواندهاي كه خدا ميفرمايد: خدا ولي مؤمنين است آنها را از ظلمت گناهان خارج ميكند به نور توبه و آمرزش چون ولايت امام عادل را دارا هستند.
بحار الانوار، ج68، ص104
آنكه در ميان غافلان ياد خدا كند به شمارهي هر زباندار و گنگ او را بيامرزد.
نهج الفصاحه
خدا را ستايش كنيد تا شما را بيامرزد
نهج الفصاحه
هر كه گناهي كند و داند كه پروردگاري دارد كه اگر خواهد گناه وي بيامرزد و اگر خواهد عذابش كند بر خدا واجب است كه بيامرزدش.
نهج الفصاحه
هر كه گناهي كند و بداند كه خداوند ناظر وي بوده خدا بيامرزدش اگرچه آمرزش نخواهد.
نهج الفصاحه
پيامبر خدا(ص): پشيماني، توبه است .
كنز العمّال: 10301
امام علي(ع): پشيماني از گناه، آمرزش خواهي است.
مستدرك الوسائل: 12 / 118 / 13674
بسا كسي كه از پشيماني رستگار شود.
غررالحكم، فصل سي و پنجم، گفتار 12
پشيماني بر گناه، گناه را از بين ميبرد.
غررالحكم، فصل اول، گفتار944
امام علي(ع) در توصيف توبهگران:
درختهاي گناهان خود را در برابر ديدگان و دلهاي خويش نشاندهاند و آنها را با آب پشيماني آبياري كردهاند. اين درختها براي آنان بار سلامت داده و خشنودي و كرامت در پي آورده است.
بحار الانوار: 78 / 72 / 38
هر كه گناه يا خطايي كند و واقعاً پشيمان شود آنگاه پشيماني وي كفارهي گناه او شود.
نهج الفصاحه
چون خداوند پشيماني بندهاي را از گناهي بداند پيش از آنكه آمرزش بخواهد وي را ميآمرزد.
نهج الفصاحه
پيامبر بزرگوار اسلام(ص) ميفرمايد:
توبه كنندهاي كه آثار پشيماني و توبه را آشكار نكند، توبه نكرده است
آثار الصادقين، ج 2، ص 163
و امام محمد باقر(ع) فرموده :
ندامت و پشيماني براي توبه كافي است .
خصال شيخ صدوق، ص 19
هر كه گناهش او را دلتنگ كند آمرزيده شود اگر چه حتي آمرزش نخواهد.
نهج الفصاحه
هر كه بيامرزد، خدايش بيامرزد و هر كه ببخشد، خدايش ببخشد.
نهج الفصاحه
امام علي(ع):
زهد خوي پرهيزگاران است و خصلتِ هميشهي توبه كنندگان.
غرر الحكم: 1713- "منتخب ميزان الحكمة" صفحه ٢٥١
گريه از خوف خدا كليد باب رحمت و آمرزش است.
غررالحكم، فصل اول، گفتار2060
آنكه اقرار به گناه ميكند توبهكار است.
غررالحكم، فصل اول، گفتار 1107
اعتراف به گناه شفيع گناهكاران است.
غررالحكم، فصل اول، گفتار2218
امام باقر(ع): به خدا سوگند از گناه نميرهد مگر كسي كه به آن اعتراف كند.
بحار الانوار: 6 / 36 / 56
فرصتها و محدوديتهاي زماني توبه:
خداوند تا دم واپسین توبهي مردم را میپذیرد.
نهج الفصاحه
در حديث معروفى از پيامبر خدا(ص) مىخوانيم كه فرمود: هر كس يك سال قبل از مرگش توبه كند خدا توبهي او را مىپذيرد، سپس فرمود يك سال زياد است، كسى كه يك ماه قبل از مرگش توبه كند خدا توبهي او را مىپذيرد سپس افزود يك ماه نيز زياد است، كسى كه يك جمعه (يك هفته) قبل از مرگش توبه كند توبهي او مورد قبول خداوند واقع مىشود، باز افزود يك جمعه زياد است كسى كه يك روز قبل از مرگش توبه كند خداوند توبهاش را پذيرا مىشود، باز فرمود يك روز نيز زياد است! كسى كه يك ساعت قبل از مرگش توبه كند خداوند توبهي او را مىپذيرد، سپس افزود يك ساعت هم زياد است! كسى كه قبل از آنكه جانش به گلو رسد (در آخرين لحظهي حيات و در حال اختيار) توبه كند، خداوند توبه او را مىپذيرد!
وسايل الشيعه، ج 11، باب 93 ،حديث 6 ، ص 371
پيامبر خدا(ص):
هر كس، پيش از مشاهدهي (عذاب)، توبه كند خداوند توبهاش را ميپذيرد.
اصول كافي: 2 / 440 / 2
امام رضا(ع) در پاسخ به اين پرسش كه: چرا خداوند فرعون را با آنكه ايمان آورد و به يگانگي او اقرار كرد غرق ساخت؟ فرمود: زيرا او هنگامي ايمان آورد كه عذاب را مشاهده كرد و ايمان آوردن به هنگام مشاهدهي عذاب پذيرفته نيست.
بحار الانوار: 6 / 23 / 25
امام باقر(ع) با دست خود به حلقش اشاره كرد: هر گاه جان به اينجا برسد عالِم (راهي براي) توبه ندارد ولي جاهل دارد.
اصول كافي: 2 / 440 / 3
روايت شده كه :
چون زمان رحلت بنده رسد و پرده از پيش او برداشته شود و به مرگ خود يقين نمايد، در نزد ملك الموت تضرع و زاري كند كه مرا يك روز ديگر مهلت ده تا به روز خود بگريم و دست عذرخواهي به درگاه الهي بردارم و در كار تباه خود چارهاي كنم .
ملك الموت گويد: هيهات، هيهات، روز تو سر آمد و ديگر روزي از براي تو نمانده است. گويد: يك ساعت مهلتم بده .
ملك الموت گويد: ساعتهاي توبه اتمام رسيده و ديگر ساعتي نداري و در آن هنگام درهاي قبول توبه بر او بسته ميگردد و روح او به تلاطم ميآيد و نفس او به شماره ميافتد و غصه گلوي او را مي گيرد و بر عمر ضايع شدهي خود حسرت ميخورد.
معراج السعاده
روايت شده است:
چون بنده را هنگام مرگ رسد، ملك الموت بر او وارد شود و به او اعلام ميكند كه از عمر تو ساعتي بيش نمانده؛ در آن وقت از براي آن بنده اينقدر خون دل و تأسف و حسرت حاصل ميشود كه اگر تمام مملكت روي زمين را از مشرق تا مغرب مالك باشد، ميدهد به عوض اينكه يك ساعت اضافه شود كه بلكه در آن ساعت تلافي مافات كند و راهي به آن نمييابد.
معراج السعاده، ص 504
عواقب به تأخير افكندن توبه:
امام علي(ع)، از سفارشهايشان به امام حسن(ع): بدان اي فرزندم، كه تو در حقيقت براي آخرت آفريده شدهاي نه براي دنيا، براي رفتن نه براي ماندن، براي مردن نه براي زيستن. تو در منزلگاهي كوچ كردني ودر سرايي ناپايدار وعاريتي ودر راه آخرت هستي. تو فراري (و تعقيب شدهي) مرگ هستي؛ مرگي كه نه گريزانش را از چنگ آن رهايي است ونه جويندهاش از دست او به در رود، بلكه ناگزير به او ميرسد. پس، بترس از اينكه مرگ تو را به هنگامي در رسد كه در حال گناهي باشي كه خودت را به توبه از آن وعده ميدادهاي و او نگذارد توبه كني وآنگاه است كه خود را به هلاكت در افكندهاي ....
نهج البلاغة: الكتاب ٣١ - "منتخب ميزان الحكمة" صفحه ٥١٩
امام علي(ع) ميفرمايند:
آن كس كه توبه كردن را به آينده موكول كند، دين ندارد.
غررالحكم، ج 2
امام علي(ع):
شيطان بر بنده گماشته شده است و معصيت را در نظرش ميآرايد تا مرتكب آن شود و او را به توبه كردن اميدوار ميسازد تا آن را به تأخير اندازد.
نهج البلاغة: الخطبة 64 - "منتخب ميزان الحكمة" صفحه ٢٩٧
امام علي(ع):
كسي كه كار توبه را به فردا حواله دهد، از هجوم مرگ در معرض بزرگترين خطر است.
مستدرك الوسائل: 12 / 130 / 13707
امام جواد(ع):
به تأخير افكندن توبه فريب و غفلت است و امروز و فردا كردن مايهي حيرت و سرگشتگي.
تحف العقول: 456
امام صادق(ع):
به تأخير انداختن توبه، فريفتگي است و امروز و فردا كردن بسيار سرگشتگي.
بحار الانوار:73/ 97/ 365
امام علي(ع) ميفرمايند:
تأخير انداختن توبه يك نوع غرور است و طولاني شدن تأخير توبه يك نوع سرگرداني است .
پرورش روح، ج 1
گناهان نابخشودني:
پيامبر خدا(ص): خداوند توبه بدعتگذار را نميپذيرد.
بحار الانوار: 72 / 216 / 8- "منتخب ميزان الحكمة" صفحه ٧١
پيامبر اسلام حضرت محمد(ص) فرمودند:
كسي كه امتم را فريب دهد، نفرين خدا و فرشتگان و همهي مردم بر او است، عرض كردند: اي رسول خدا(ص) فريب چيست ؟
فرمود: در امتم بدعتي بگذارد و امت بدان عمل كنند.
آثار الصادقين، ج 2، ص 39
از امام صادق(ع) نقل شده :
در زمانهاي پيشين، مردي بود كه مال دنيا را از راه حلال طلب كرد و به آن نرسيد و از راه حرام نيز طلب كرد و به جايي نرسيد.
شيطان نزد او آمد و به او گفت: اي شخص، تو دنيا را از راه حلال طلبيدي و به آن دست نيافتي و همچنين از راه حرام نيز به آن نرسيدي، آيا ميخواهي تو را به چيزي راهنمايي كنم كه هم دنياي تو آباد گردد و هم پيروان زياد پيدا كني؟
او گفت: آري، چنين چيزي را خواهانم .
شيطان به او گفت: ديني را اختراع و مردم را به آن دعوت كن. او ديني را بدعت گذارد و مردم رابه آن دعوت كرد، عدهاي به او گرويدند و دنيايش آباد شد. پس از مدتي به فكر توبه افتاد و با خود گفت: توبهي تو پذيرفته نخواهد شد، مگر اينكه همهي كساني كه اين تازه را پذيرفته آن را رها كنند.
نزد آنها رفت و گفت: من دروغ ميگفتم. از اين دين دروغين دست برداريد. آنها در جواب گفتند: دروغ ميگويي، همين دين، دين حق است و تو در دين حق شك كردهاي و از مرز دين خارج شدهاي. وقتي او چنين ديد، كند و زنجيري به گردن خود افكند و آن را به ميخ بزرگي بست و با خود گفت: از اين بند، بيرون نميآيم تا خدا مرا بيامرزد. خداوند به يكي از پيامبران آن زمان وحي كرد، به فلاني بگو: اگر آنقدر مرا بخواني كه اعضاي گردنت قطعه قطعه گردد، دعاي تو را به استجابت نميرسانم، مگر اينكه آنها را كه معتقد به دين اختراعي تو بودهاند و مردهاند، زنده كني و آنها را از آن دين، خارج سازي.
داستان دوستان، ج 3، ص 103 به نقل از سفينه البحار، ج 2.
پيامبر خدا(ص):
دو دستهاند كه شفاعت من به آنها نميرسد: فرمانرواي سركش و ستمگر و كسي كه در دين غلوّ ورزد و از دين بيرون رود و از اين عمل خود توبه نكند و دست نكشد.
قرب الإسناد: ٦٤ / ٢٠٤ - "منتخب ميزان الحكمة" صفحه ٤٣٣
از جمله حكم هاى قطعى خدا در قرآن حكيم ... اين است كه بنده چنانچه با يكى از اين اعمال خدايش را ملاقات كند و از آنها توبه نكرده باشد هر چند (در انجام اعمال نيك) خود را به زحمت انداخته و عملش را خالص كرده باشد سودى نمىبرد، در عبادت و پرستش خدا كه بر او واجب كرده است شرك ورزيده باشد، يا آتش خشم خويش را با كشتن كسى فرونشانده باشد، يا كارى را كه خود كرده است به ديگرى نسبت دهد (و او را بدان متهم سازد) يا براى رسيدن به نياز و خواستهي خود از مردم بدعتى در دين پديد آورد، يا با مردم دو رو باشد و يا دو زبان باشد.
نهج البلاغه، خطبه 153
هر گناهي نزد خداوند توبهاي دارد مگر بد خويي كه بد خوي از گناه بازنگردد مگر به بدتر از آن روي كند.
نهج الفصاحه - بحار الانوار: 77 / 48 / 3 - "منتخب ميزان الحكمة" صفحه ٢٢١
ترك گناه:
گناه نكردن، آسان تر است از طلب قبول توبه.
نهج البلاغه، حكمت 170- بحار الانوار: 73 / 364 / 96
شخصي آمد محضر امير المؤمنين(ع) عرض كرد آمدهام چهار تا سؤال كنم. حضرت فرمود: چهل تا سؤال كن، عرض كرد: آقا به من بگوييد سخت چيست و سختتر كدام است و نزديك چيست و نزديكتر كدام است و عجيب چيست و عجيبتر كدام است و واجب چيست و واجبتر كدام است.
حضرت فرمود: چيز سخت معصيت است و سختتر از آن از دست رفتن ثواب آن مدتي است كه معصيت شده.
و فرمود: چيز نزديك هر چيزي است كه خواهد آمد و نزديكتر از همه مرگ است.
و فرمود: چيز عجيب، دار دنيا است (با همهي حوادثش) و عجيبتر از آن غفلت ما در اين دنيا است.
و فرمود: چيز واجب توبه است و واجبتر از توبه ترك گناهان است پس ترك گناه واجبتر از توبه است
بحار الانوار. ج78. ص31
مسيح(ع):
كسي كه به مردم بدهكار نيست آسوده تر و اندوهش كمتر از كسي است كه بدهكار باشد هر چند بدهي خود را به موقع بپردازد؛ همچنين كسي كه گناه نكرده آسوده خاطرتر از كسي است كه گناه كند هر چند خالصانه توبه كند و به سوي خدا برگردد.
تحف العقول: 392
مناجاتهايي در طلب آمرزش:
خدايا از گناه و جهالت و افراطكاري من و آنچه بهتر از من ميداني درگذر، خدايا خطايا و عمد و شوخي و جدي من هم را ببخش. خدايا گناهان سابق و لامق و نهان و عيان مرا عفو كن.
نهج الفصاحه
از حضرت علي(ع):
خدايا بيامرز آنچه گناهي را از من، كه تو به آن داناتري. پس اگر من بازگردم و دوباره مرتكب آن بشوم تو آمرزش را به من بازگردان.
خدايا بيامرز آنچه را كه من با خود وعده كردهام، اطاعت و بندگياي كه انجام آن را به عهده گرفتهام و وفاي به آن عهد را از من نيافتي.
خدايا بيامرز، آنچه كه من به آن به سوي تو به زبانم تقرب ميجويم و دلم برخلاف آن است. خدايا بيامرز اشارههاي گوشهي چشم را و گفتارهاي بيهوده و آرزوهاي دل و لغزشهاي زبان را.
نهج البلاغه
خدايا گناهانام را ببخش و خانهام را وسعت بخش و روزي مرا بركت ده.
نهج الفصاحه
امام سجّاد(ع) در مناجات:
و ما را از آنان قرار ده كه ... پردههاي آتشِ خواهشهاي نفس را با ريختن آب توبه كندند و ظرفهاي ناداني را با زلال آب زندگي شستند.
بحار الانوار: 94 / 127 / 19
امام سجّاد(ع) در مناجات:
خداي من، به تو شكايت ميكنم از نفْسي كه همواره به بدي فرمان ميدهد و به سوي گناه ميشتابد و به معاصي تو حريص است ... پُر عذر و بهانه است و آرزوي دراز دارد، اگر به او گزندي رسد، بيتابي ميكند و اگر خير و بركتي رسدش، بخل ميورزد، شيفتهي بازي و سرگرمي است، آكنده از غفلت و بيخبري است، مرا به سوي گناه ميشتاباند و در كار توبه امروز و فردا ميكند.
بحار الانوار: ٩٤ / ١٤٣- "منتخب ميزان الحكمة" صفحه ٥٦٥
كاوشگران نور
بازگشت
Share
|