بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد. همانا خداوند، همه گناهان را مى ‏آمرزد، كه او خود آمرزنده‏ ى مهربان است. سوره زمر 53                    و پيش از آن كه شما را عذاب فرا رسد و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان روى آوريد و تسليم او شويد. سوره زمر 54                     و از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد، در حالى كه از آن خبر نداريد. سوره زمر 55                    تا [مبادا] كسى بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهى كردم! و حقّا كه من از ريشخند كنندگان بودم. سوره زمر 56                     
 

چند پرسش درباره‌‌ي ذكر و ياد خداوند

 

1- چرا خدا را مي‌خوانيم؟

آيا تا به حال تجربه‌ي غرق شدن در دريا را داشته‌ايد؟ مي‌توان حدس زد كه در آن شرايط فقط به دنبال وسيله‌اي خواهيم بود ‌تا با كمك آن خود را به ساحل برسانيم. احساس تنهايي و ناتواني و ترس از غرق شدن باعث مي‌شود كه جز به نجات جانمان به هيچ چيز ديگري فكر نكنيم. اما وقتي از همه جا قطع اميد ‌كنيم و ببينيم كه به تنهايي قادر نخواهيم بود از آن مهلكه نجات پيدا كنيم، به ياد خدا مي‌افتيم. حتي كساني هم كه به خداوند به‌عنوان تنها حامي و نجات دهنده اعتقاد واقعي ندارند هنگام سختي و مشكلات خدا را صدا مي‌زنند و از او كمك مي‌خواهند.

خداوند در اين باره مي‌فرمايد:

"و هنگامى كه بر كشتى سوار مى‏شوند خدا را پاكدلانه مى‏خوانند و[لى] چون به سوى خشكى رساند و نجاتشان داد به‌ناگاه شرك مى‏ورزند." (1)

علت اين‌كه در آن لحظه خدا را به ياد مي‌آوريم اين است كه ارتباط با خدا نياز فطري ما انسان‌ها است، كه در شرايط روزمره‌ي زندگي بخصوص هنگام خوشي و آسايش آن را فراموش مي‌كنيم. سرگرمي‌ها و آروزهاي مختلف توجه ما را به خود جلب كرده و ما را از ياد خدا غافل مي‌سازد اما وقتي در شرايطي دشوار قرار مي‌گيريم، و احتياج به كمك داريم خدا را به ياد مي‌آوريم و از او كمك مي‌خواهيم تا با قدرت نامحدودش هر كار محالي را ممكن سازد، زيرا خداوند به ما بندگانش وعده داده كه اگر او را  بخوانيم به ما پاسخ خواهد داد. و هر وقت يادش كنيم او نيز ما را ياد مي‌كند.

"خداوند به حضرت داوود وحي کرده بود که در زمان آسايش و خوشي به ياد من باش تا من در هنگام سختي و گرفتاري دعايت را اجابت کنم."(2)

پس چه بهتر كه خداوند را تنها در هنگام نياز و براي برآورده کردن خواسته‌هايمان نخوانيم. بلكه او را مافوق همه‌ي خواسته‌هايمان قرار دهيم، و در هر شرايطي او را صدا کنيم. و از همه مهمتر اين‌كه قصدمان از خواندن پروردگار، ارتباط با او و درك حضور او در تمام زندگي مان باشد. ما از طريق نام‌هاي مقدس خداوند مي‌توانيم هرلحظه او را بخوانيم و يادش كنيم. با اين شيوه مي‌توانيم به سادگي هر لحظه با سرچشمه‌ي قدرت و نيروي مطلق در ارتباط باشيم، و متناسب با هر شرايطي كه در آن قرار داريم نام مناسبي را انتخاب كرده و آن را تكرار كنيم. و فراموش نكنيم كه خالق توانا، هرگز مخلوق ناتوان خود را تنها نخواهد گذاشت.

 

1- عنكبوت: 65

آيه‌ي مشابه ديگر: لقمان: 3 "و چون موج های عظیم همانند ابرها آنها را فرو پوشد، خدا را از روی اخلاص در دین بخوانند، و چون نجاتشان دهد و به خشکی برد، برخی به عهد خویش وفا کنند. و جز غداران کافر نعمت، آیات ما را انکار نکنند."

2- بحارالانوار

 


 

2- از ذكر چه برداشتي داريم؟

ممكن است وقتي درباره‌ي ذكر خدا مي‌شنويم تصور كنيم كه ذاكرين كساني هستند كه از زندگي دنيوي چشم پوشيده و تنها در يك گوشه ‌نشسته‌اند و با تسبيحي در دست نام خدا را زير لب تكرار مي‌كنند. مسلماً چنين چيزي با شرايط و مقتضيات دنياي امروز كه عصر سرعت و شتاب است سازگار نمي‌باشد. اما مگر ياد خدا فقط در تنهايي و دور از هر كار و مسئوليتي امكان پذير است؟ آيا فكر مي‌كنيد، نمي‌توانيم خدا را هر لحظه به ياد آوريم، حتي زماني كه مشغول به كارهاي روزانه‌ي خود هستيم؟  

وقتي خداوند مكرر بندگانش را به ذكر امر مي‌كند و از آنها مي‌خواهد تا او را ياد كنند؛ واضح است كه ذكر خدا تنها براي افرادي با شرايط و موقعيتي خاص نيست؛ پس اگر چنين فكر كنيم برداشتي كاملاً اشتباه است.

در واقع مي‌توان گفت ياد خداوند، ذكر ناميده مي‌شود. بنابراين چه نام‌هاي خدا را به ياد او بر زبان آوريم و آن را تكرار كنيم و چه با توجه قلبي خدا را ياد كنيم در هر دو صورت به معني ذكر است. و از آنجايي كه از ويژگي‌هاي خاص ذكر اين است كه در هر زمان و در حال انجام هر كاري قابل اجرا است، مي‌توانيم در تمام ساعات روز و هر لحظه از زندگي، خدا را در ياد و قلب خود داشته باشيم. براي انجام اين كار احتياج به زمان و يا مكان خاصي نداريم، و هم زمان با ساير كارها مي‌توان ذكر خدا گفت و او را ياد كرد. بنابراين فعاليت‌ها و كارهاي روزمره نبايد مانع توجه ما به خدا گردد. به خوبي مي‌توان از سخن امام باقر(ع) فهميد كه ذكر با گوشه نشيني همراه نيست و اين تصوري غلط است. ايشان فرموده‌اند:

"پدرم فراوان ذكر مي‌گفت. وقتي با او راه مي‌رفتم پيوسته ذكر مي‌گفت، وقتي با او مشغول خوردن غذا بودم ، باز ذكر مي‌گفت و اگر با مردم سخن مي‌گفت ، سخن گفتن با آنان او را از ذكر خدا باز نمي‌داشت و پيوسته مي‌ديدم كه زبانش به سقف دهانش چسبيده است و لا اله الا الله مي‌گويد." (1)

 

1 - بحار الانوار، ج 93، باب 1، روايت ،42


 


 

3- آيا ممكن است خواندن ذكر تأثيري نداشته باشد؟

روشن شد كه ذكر آداب و روش خاصي ندارد و در هر شرايطي قابل اجرا است، و مي‌توان در هر حالتي كه باشيم  خدا را به ياد‌ آوريم. ولي اگر با همين شرايط خدا را خوانديم و هيچ اثري نداشت آن وقت چه؟ آيا ممكن است آنچه كه از فوايد ذكر تا كنون شنيده‌ايم در حد تعريف باشد و تكرار يك سري الفاظ تأثير و نتيجه‌اي نداشته باشد؟

 همان‌طور كه گفته شد، خواندن خداوند نياز به شرايط خاصي ندارد، هميشه و در هر حال مي‌توان به ياد خدا بود و او را خواند، اما كيفيت اين خواندن بسيار با اهميت است. به همين دليل اگر تنها از روي عادت و بدون حضور قلب و توجه آن را انجام دهيم از كيفيت واقعي و اصلي آن كاسته مي‌شود. از آن‌جا كه ذكر عامل نزديكي به خدا است وقتي كه با كيفيت خوانده شود آثار و بركاتش كه حضور خداوند است به روشني تجربه مي‌شود. اما اگر چنين اتفاقي نمي‌افتد و آنچنان كه بايد نتيجه‌اي دريافت نكرده باشيم نياز داريم كه براي ايجاد ارتباطي مطلوب‌تر با حق تعالي به شيوه و نوع خواندن خود توجه كنيم. يعني ببينيم كه آيا خدا را با توجه صدا مي‌كنيم؟ يا وقتي نام او را بر زبان مي‌آوريم ذهنمان متوجه موضوعات ديگر است؟ آيا به معنا و مفهوم آنچه مي‌گوييم، آگاه هستيم؟ چه قدر اطمينان داريم كه خداوند صداي ما را مي‌‌شنود و هر وقت صدايش كنيم پاسخ مي‌دهد؟ و از همه‌ي اينها مهمتر اين‌كه آيا خداوند را از روي عشق مي‌خوانيم؟

چنانچه حكايتي از حضرت علي(ع) نقل شده است که در جنگ احد تيري به پاي آن حضرت فرو رفته بود، خواستند آن را بيرون آورند، به طوري كه ايشان  احساس درد نكنند. پس صبر كردند تا حضرت مشغول نماز شدند آن وقت تير را از پاي ايشان بيرون آوردند.(1) اين حكايت كه توجه حضرت به خداوند را توصيف مي‌‌كند. نبايد به نظر بعيد و غير واقعي برسد، زيرا توجه به خداوند و درك  حضور الهي مراتبي دارد كه بالاترين آن مجذوب شدن در اين حضور است، به همين دليل زماني که آن حضرت وجود خدا را حس مي‌كردند، تنها متوجه معشوق مي‌شدند، و ديگر چيزي غير از "او"، و از جمله درد تيري که در پايشان بود، را احساس نمي‌كردند. روشن است هر چه توجه قلبي و عشق به خداوند را در خود تقويت كنيم، كيفيت ذكر را افزايش خواهيم داد.

 

1- منتهي الامال، شيخ عباس قمي، ج1، ص183



 

4- از ميان اسماء الهي كدام نام را انتخاب كنيم؟

خداوند بي‌نهايت است و نام‌هاي بي‌شماري دارد و در  اديان و فرهنگ‌ها و زبان‌هاي مختلف با اسامي متفاوتي خوانده مي‌شود.

چنانچه خداوند در ارتباط با اسماء و صفاتش مي‌‌فرمايد:

"بگو: چه ا... را بخوانيد چه رحمان را بخوانيد، هر کدام را بخوانيد، نام هاي نيکو از آن اوست." (1)

طبق آنچه خدا فرموده مي‌توان دريافت كه هيچ فرقي بين نام‌هاي او وجود ندارد. و اين انتخاب بستگي به ما دارد كه چه نامي را بيشتر دوست داريم و به سمت آن جذب مي‌شويم. به همين دليل تمايل به انتخاب هر اسم در اشخاص متفاوت مي‌باشد و نمي‌توان گفت كه براي همه ثابت است. به نظر مي‌رسد اين كشش و جاذبه‌ به بعضي از نام‌ها براي هر فرد نشان دهنده‌ي هماهنگي و همخواني آن‌ها با او است. به اين معنا كه با به‌كار بردن آن اسم شخص سريع‌تر و زودتر در حضور خداوند قرار مي‌گيرد. حتي در قرآن و كتب آسماني نيز مي‌بينيم كه پيامبران، خدا را با اسمي خاص مي‌خواندند. بنابراين بهتر است اسمي را انتخاب كنيم و بر آن تأكيد داشته باشيم. و به اين نكته اهميت دهيم كه از طريق نام‌هاي خدا با خالق خود ارتباط برقرار كنيم.

اما در صورتي‌كه بخواهيم اسماء الهي را در هنگام دعا به‌كار بريم، بايد در هر موردي خداوند را با اسم متناسب با نياز خود بخوانيم. زيرا هر يك از اسماء الهي داراي معني معيني مي‌باشند كه با توسل به آنها  مي‌توان از خداوند درخواست و تقاضايي داشت. مثلاً براي حل مشكلات و گشايش در كار خدا را با يافتاح مي‌‌خوانيم، چرا كه اين اسم الهي بيانگر قدرت خالق متعال براي گشودن هر گره‌اي در كار و مشكلات است. همچنين زماني كه درخواست بهبودي يک بيمار را داشته باشيم ذكر، يا شافي را به کار مي‌بريم.

هر کدام از اسماء الهي اثر ويژه‌اي دارند كه ما به ‌واسطه‌ي خواندن آنها از آن اثر برخوردار مي‌شويم.

 

1- اسراء:110


 

 

 

 

5- چگونه مي‌توانيم هر لحظه و در هر كجا كه هستيم با خدا باشيم و حضور او را درك كنيم؟

 

اينما تولوا فثم وجه‏الله(1)

باور كنيد امكان چنين تجربه‌اي غير ممكن و دور از دسترس نيست. زيرا ما به هر چيزي كه توجه داشته باشيم و به آن فكر كنيم همان را به سوي زندگي خود فرا مي‌خوانيم. روانشناسان نيز معتقدند كه تمركز افكار بر هر چيز موجب جذب آن به سمت ما مي‌شود. به همين دليل كيفيت زندگي هر كس بستگي به نوع توجه او دارد.

خوب، واضح است كه مشغوليت‌هاي زندگي ما همراه با خواسته‌ها و آرزوهاي بسيار توجه ما را به خود معطوف مي‌كنند و طبيعتاً براي رسيدن به آرزوها و تحقق آنها در اين راستا سعي و تلاش مي‌‌كنيم. البته درك حضور خداوند لزوماً مستلزم اين نيست كه از خواسته‌هايمان چشم پوشي كنيم و به نيازهايمان پاسخ ندهيم. و يا اين‌كه دست از كار و تلاش بر‌داريم و به وظايف خود عمل نكنيم. بلكه براي بالا بردن كيفيت زندگي‌مان لازم است هنگام كار و پرداختن به مسئوليت‌‌هاي زندگي همواره خدا را به ياد داشته باشيم.

انديشيدن به خدا و ياد‌ او مانع فعاليت‌هاي زندگي نمي‌شود. در حين انجام هر كاري خداوند مي‌تواند در حوزه‌ي توجه ما قرار داشته باشد. به اين معني كه به او فكر كنيم، با او سخن بگوييم و كارهاي خود را با ياد او همراه كنيم. هر روز با نام خدا بيدار شويم و با نام او بخوابيم. همه‌ي کارهاي خود را با بسم الله شروع کنيم و هر عملي را با ياد او و براي او انجام دهيم. هر غذايي که مي‌‌خوريم حتي اگر يک لقمه است با نام خدا بخوريم. و از همه مهم‌تر هر لحظه حضور خالق متعال را به خود ياد آور شويم. درك كنيم خدا با ما است و  ما را مي‌بيند، صداي ما را مي‌‌شنود و پاسخ‌مان مي‌دهد. اين همان ذكر حقيقي است كه به معني درك حضور هميشگي خداوند است.

از گفتار حضرت محمد(ص) است که "برترين ايمان آن است كه بداني، در هر كجا كه باشي خداوند عزوجل با تو است. هميشه خداوند را حاضر و ناظر بر اعمال خود بداني." (2)

مولانا نيز با اين نگاه كه خدا همه جا هست چنين مي‌گويد:

اي قوم به حج رفته كجائيد كجائيد                                                        معشوق همين جاست، بيائيد، بيائيد

معشوق تو همسايه و ديوار به ديوار                                                     در باديه سرگشته شما در چه هوائيد؟ 

گر صورت بي‌صورت معشوق ببينيد                                                       هم خواجه و هم خانه و هم كعبه شمائيد

ده بار از آن راه بدان خانه برفتيد                                                           يك بار از اين خانه بر اين بام برآئيد

 

1- بقره/ 115 

2- منتخب ميزان الحكمه درجات ايمان: (كنز العمّال : ٥٢ .)

 

 

                                                                                                 كاوشگران نور

 

 

 

بازگشت

Share

 

 

 

 

 

 
 
   
آدرس ایمیل شما
آدرس ایمیل گیرنده
توضیحات
 
 
 
 
شرکت در میزگرد - کلیک کنید
 
 
نظر شما در مورد مطالب سایت چیست ؟
 
 
 
 
 
 
 
©2025 All rights reserved . Powered by SafireAseman.com