مقاله : آب را از سرچشمه بنوشيم
اگر ما نیز مانند رابینسون كروزوئه از یك كشتی حادثهدیده نجات پیدا كنیم و در جزیرهای ناشناخته چشم بگشاییم، فكر میكنید نخستین اقداممان (بعد از رفع شدن شوك وارده) چه خواهد بود؟ حتماً مثل قهرمان كتاب دانیل دوفو، در جزیره گشتی میزنیم تا از موقعیت، امكانات، خطرات، ساكنان احتمالی، راه نجات و ... باخبر شویم. آنچه كه ما را به این كار وامیدارد، غریزهی صیانت نفس است؛ ما برای ادامهی حیات باید بتوانیم نیازهایمان را برطرف كنیم! نیازها موجودات زنده را به حركت وامیدارند اما بدیهی است كه اهمیت همهی آنها یكسان نیست. همه میدانند كه برخی حیاتیتراند به عنوان مثال آب، غذا و هوا از احتیاجاتی هستند كه كمبود و فقدانشان زندگی را به خطر میاندازد یا به طور كلی آن را غیرممكن میسازد. همه اين را نيز میدانند كه نیازها از یك سنخ نیستند مثلاً همه به جسم، مربوط نمیشوند چرا كه انسان، محدود به جسم نیست. ما از روحی برخوردار هستیم كه بیشك احتیاجات خاص خود را دارد و شاید به علت آن كه با چشم دیده نمیَشود و مادی نیست، آگاهانه و با هشیاری كافی به رفع حوائج آن نمیپردازیم.
یكی از مهمترین نیازهای روح ما كه غالبا ناخودآگاه، به دنبال تأمين آن هستيم، نياز به داشتن تكیهگاه قابل اطمینانی است كه بتواند به ما شهامت و جسارت ببخشد و اجازه دهد در زندگی، گامهایمان را با ثبات بیشتری برداریم و به پیش برویم. بیتردید، همه برای رسیدن به موفقیت، یك یا چند تكیهگاه داریم كه شاید تا به حال از این زاویه به آنها ننگریستهایم: ثروت به ما قدرت انتخاب میدهد، دانش و تخصص به رأی و نظرمان اعتبار میبخشد، شهرت میتواند توجه دیگران را جلب كند و میدانهای جدیدی پیشروِیمان بگشاید، روابط، بخصوص در اين دوره و زمانه، در بهرهگیری از فرصتها و امكانات نقش مهمی ایفا میكند، مهارت و تجربه، زمینهی پذیرش شروط همكاری را فراهم میسازد و ... ما با اتكاء به این عوامل، سعی میكنیم به اهداف خود برسیم، بر اساس آنها برنامهریزی میكنیم و حتی زندگی خود را با تكیه بر آنها بنا میكنیم. اما آیا این نقاط اتكاء در شرایط بحرانی، خود از استحكام كافی برای حمایت از ما برخوردار هستند؟ تا چه حد میتوانیم به آنها اعتماد كنیم؟
اینجاست كه اهمیت انتخاب تكیهگاه نمایان میشود. هر چه تكیهگاه ما محكمتر باشد از ثبات و اقتدار بیشتری برخوردار خواهیم بود و آرامش و آسایش عمیقتری را تجربه خواهیم كرد. حكایت ما به آن صخرهنوردی میماند كه اتكایش به طنابی است كه صعود را برایش میسر میسازد، طنابی كه باید از استحكام و دوام آن اطمینان داشته باشد زیرا زندگی خود و سرنوشتاش را به آن میآویزد. صخرهنورد از عواقب اعتماد بر تكیهگاه سست، كاملاً آگاه است. او میداند كه يك تكیهگاه باثبات به او آرامش لازم را كه پشتوانهی حركت آرام صعودیاش است میدهد پس در انتخاب محل اتكای خود، وسواس بسیار به كار میبرد. ما چطور؟ چگونه تكیهگاه خود را انتخاب كردهایم؟ آیا تا به حال با واقعبینی به تكیهگاه خود در زندگی اندیشیدهایم؟ اصلاً آیا آن را میشناسیم و از میزان ثباتش اطلاع داریم؟
آنچه را كه ما اكثرا به عنوان تكيهگاه انتخاب كردهايم، در حقيقت وسيلهای از ميان وسايل بیشمار است كه خداوند برای تأمين نيازها در اختيارمان قرار داده و ما ناآگاهانه تمام اميد خود را به آنها بستهايم. ما زندگی را صرف میكنيم تا ثروت، دانش، مهارت، تجربه و خلاصه ميزان ثبات حامی و تكيهگاه خود را افزايش دهيم و بتوانيم هر چه بيشتر بر اوضاع و شرايط كنترل داشته باشيم. علیرغم اين همه تلاش و كوشش، ترس و نگرانی همچنان بر زندگی ما سايه افكنده گويی روح ما از تكيهگاهی كه برای خود يافتهايم نه تنها ناراضی است بلكه متأسفانه گاهی به خاطر چنين اعتمادهای نابجايي، بهای سنگينی میپردازد. در مواقعی كه اين تكيهگاهها برای حل مسائلمان كافی نيستند يا احياناً اين امكانات از ما گرفته میشود، اكثراً دچار يأس و نااميدی میشويم و حتی شايد تعادل روانی خود را از دست بدهيم. در چنين شرايطي اين سؤال مطرح ميشود: پس آن تكیهگاه مطلوبي كه بتواند همیشه برای ما امن و مطمئن باشد، دستخوش تغییر، كاستی و زوال نشود، و در پشتیبانی از ما محدودیت نداشته نباشد كدام است؟
چارهای نداریم جز این كه اعتراف كنیم تنها خداوند، آن زندهی ابدی كه از علم، قدرت، خزائن بیپایان و ... برخوردار است میتواند بهترین پشتیبان و تكیهگاه ما باشد. اگر در حين استفاده از وسايل در نظر داشته باشيم كه مسببالاسباب خداوند است، به او رو آوريم و به او تكيه كنيم، كاستی و فقدان وسيله، ما را دچار اضطراب و افسردگی نخواهد كرد و ايمان خواهيم داشت كه اگر دری به حكمت بسته شده است، در ديگری از سر رحمت برایمان گشوده خواهد شد. با پشتوانهی نيروی الهی، راه هر چقدر دور و صعبالعبور باشد، به مقصد خواهيم رسيد. علامه طباطبایی نقش تكیه بر خداوند متعال را در رسیدن به موفقیت چنین بیان میكنند: "وقتی آدمی میخواهد در كار مهمی وارد شود و اسباب طبیعی مورد نیاز را فراهم میآورد، دیگر میان او و مقصود، چیزی فاصله نمیشود جز پدید آمدن خلل در اسباب روحی، چون ضعف اراده و ترس و اندوه، كمخردی و بدگمانی و ... و اینها امور مهم و عمومیاند. اما آنگاه كه بر خدای سبحان توكل و اعتماد كند یعنی با سببی كه برتر از هر سببی است، ارادهاش به گونهای نیرومند میگردد كه هیچ سببی از اسباب ناسازگاری، بر او غلبه نمیكند. به این ترتیب، كامیاب و سعادتمند میشود." (2)
ما مخلوقیم و نیازمند، اما خالق مهربانمان همهی نیازهای ما را پیشبینی كرده و به آنها پاسخ داده است و نیاز به تكیهگاه و پشتیبان نیز از این جمله است. او در كتب مقدس همواره به بندگان خود توصیه نموده است كه امورشان را به او واگذار كنند و در حل مسائل و مشكلات به علم، حكمت و تدبیر و توانایی او اعتماد نمایند.
پس چرا با وجود دسترسي به آب گوارا و فراوان سرچشمه، مشتی آب يك گودال را ترجيح دهيم؟
1- برداشتی آزاد از مقالهی "تكيهام بر كيست؟"، فصلنامهی علم موفقيت، شمارهی 5، اسفند 1382
2- المیزان، سید محمد حسین طباطبایی، ج 4، ص67.
نورا
بازگشت
Share
|