مقاله : نيروی باور
شايد گاه و بيگاه از اطرافيان شنيده باشيم كه گفتهاند: "توكل چه فايدهاي دارد؟"، و چه بسا خود ما نيز پيش خود اين گفته را تأييد كرده باشيم، زيرا هرگز با توكل حال و روزمان بهبود نيافته است!
اما چرا چنين است؟ براي پي بردن به پاسخ اين سؤال لازم است بدانيم كه عوامل مؤثر بر كارساز بودن توكل كداماند؟ در راهِ يافتن پاسخ خود و درك بهتر آن، نخست جستجويي كنيم در ميان يافتههاي بشر...
امروزه علم به اين كشف بزرگ رسيده است كه ذهن، جهان پيرامون ما را شكل میدهد: افكار دارای فركانس هستند؛ اگر بارها و بارها يك فكر را در ذهن بياوريم، مرتباً فركانس و سيگنال مغناطيسی مشخصی را منتشر میكنيم كه فركانس همسان خود را از كائنات جذب مینمايد و به زندگی ما میآورد. پس تمركز توجه بر يك خواسته حتی بر چيزی كه نمیخواهيم، آن را به صورت عينی وارد زندگیمان میكند. به عنوان مثال، محققان اظهار میدارند اگر پيوسته به يك بيماری، فكر و از آن صحبت كنيم، توجه ما به آن بيماری و تجسم تصويرش، موجب جذب و آشكاري آن در زندگیمان میشود به اين ترتيب، عملاً چيزی كه ما را میترساند، به اصطلاح عوام به سرمان میآيد.
آنچه در اين فرآيند، نقش تعيينكننده دارد، باور و اعتقاد است. هر چه نيروی باور قویتر باشد شدت جذب، افزايش میيابد و شرايط تحقق، فراهمتر میگردد. نيروی باور میتواند خلاق باشد يا ويران كننده: در آزمايشات متعددی كه بر روی بيماران انجام گرفته است، افرادی مشاهده شدهاند كه با خوردن قرصهای تلقينی(1) كاملاً بهبود يافتهاند و عدهای هم صرفاً از فكر اين كه به بيماری لاعلاجی دچار شدهاند، علیرغم وجود امكان معالجه، زودتر از زمان معمول، سير نزولی بيماری را طی نمودهاند. ظاهراً مردم در مواجهه با مسئلهی ذهن و توانايیهای آن به سه طريق موضع میگيرند: عدهای توانمندیهای ذهن خود را كه بالقوه در وجود همهی انسانها قرار دارد، باور میكنند و به آنها ايمان دارند پس، از آزادی و قدرت شگرف ايجاد تغيير در شرايط برخوردارند و از آن استفاده میكنند. دستهای ديگر، اين قابليتها را انكار ميكنند و آنها را محال و غيرممكن میدانند، در نتيجه خود را مجبور به پذيرفتن جبر حاكم بر زندگیشان میدانند و سرانجام، گروه سوم كه اكثر مردم در آن قرار میگيرند، با ترديد به اين پديده مینگرند و فقط در مواقعی كه كفهی ترازوی ترديد به سمت "باور"، متمايل میَشود، موفق به برخورداری از امكانات شگفتآور ذهن میشوند. عملكرد اين قانون كائنات، رابطهی تنگاتنگی با باور و ايمان دارد از اين رو، پژوهشگران توصيه میكنند "باورهای خود را انتخاب كنيد".
اما نتايج اين مطالعات و تحقيقات، برای فرد آشنا با تعاليم اديان الهی، بديع و شگفتانگيز نيست. شايد در تفكر دينی، موضوع آزادی در انتخاب و قدرت ايجاد تغيير در سرنوشت، بسيار مورد بحث و جدل قرار گرفته باشد اما اگر به دور از افراطها و تفريطها به اين مسئله نگاه شود، جای انكار نيست كه اديان مختلف نه تنها چنين امكانی برای انسان قائل شدهاند بلكه شيوه و ابزار آن را نيز به پيروان خود معرفی كردهاند. شهيد مطهری در اين باره میفرمايد: "بلی علم خدا تغييرپذير است، يعنی خدا علم قابل تغيير هم دارد. حكم خدا قابل نقض است، يعنی خدا حكم قابل نقض هم دارد. بلی دانی میتواند در عالی اثر بگذارد، نظام سفلی و مخصوصاً اراده و خواست و عمل انسان، بلكه اختصاصاً اراده و خواست و عمل انسان میتواند عالم علوی را تكان بدهد و سبب تغيير آنی در آن بشود. اين عالیترين شكل تسلط انسان بر سرنوشت است."(2) اما اين عمل چگونه انجام میپذيرد؟
اديان، بشر را حامل روحی میدانند كه دارای منشأ الهی است. هنگامی كه ارتباط انسان با روحش برقرار میشود، نيروهای الهی نهفته در وجود او، از قوه به فعل در میآيند و اتفاقات خارقالعاده رخ میدهد. انبيا و اولياء خدا دعا را يكی از راههای مؤثر و در دسترس برای برقراری ارتباط با روح و برخورداری از توانمندیهای آن معرفیكردهاند. به كرات، دعاهايی كه در آنها شخص، توانسته است با مركز اقتدار هستی ارتباط برقرار كند، منجر به نزول باران، شفای بيمارانی كه اميدی به بهبودی آنها نبوده و ... شده است. از جمله عوامل مؤثر در اين عمل، نيروی ايمان و يقين است. امام جعفر صادق(ع) فرمودهاست: "هرگاه دعا كردی گمان كن حاجتت بر در خانه است."(3) حضرت مسيح (ع) نيز اين چنين قدرت ايمان را متذكر میشود: "اگر به اندازهی دانهی خردلی ايمان داشته باشيد، میتوانيد كوهی را جابهجا كنيد."(4)
در عصر كنونی، دانشمندان در شاخههای مختلف علوم، در حال رسيدن به نتايجی هستند كه آموزههای كهن اديان و خردمندان باطنگرا را تأييد میكنند. البته هنوز راه زيادی مانده است تا علم بشر به حكمت و بلندای آن مفاهيم الهی دست يابد، اما حتي همين يافتههاي علمي امروز نيز مؤيد اين حقيقتاند كه خالق و پروردگار انسان، او را قادر ساخته است تا تواناييهاي راكد روح خود را، به مدد نيروي ايمان، به جريان اندازد و در زندگی و سرنوشت خود و جهان، دگرگونی ايجاد كند. لذا ميتوان دريافت كه مهمترين عامل تعيين كننده در اثر بخشي مقولههايي كه در ارتباط با عالم بالا هستند، از جمله توكل نيز، ايمان است. اگر انسان نااميدانه و با اين باور كه "اين كار شدنی نيست، يا محال است درست شود" توكل كند، تعجبي ندارد كه همين نتيجه را هم بگيرد و برعكس در صورتی كه به خداوند و محبت، حكمت و عدالت او اعتماد كامل داشته باشد، هيچ امری محال نخواهد بود.
1- قرصهايی كه هيچگونه اثر دارويی ندارند ولی بيمار بدون اطلاع از اين موضوع، آنها را مصرف میكند.
2- مرتضی مطهری، انسان و سرنوشت، انتشارات صدرا، ص 51
3- محمد بن يعقوب کلینی، اصول كافی، ج4، ص221 (در اين روايت، كلينی "گمان" را به قرينهی روايت ديگری در اين زمينه، به معنای يقين دانسته است).
4- انجيل متی، 17:20
نورا
بازگشت
Share
|